شمارهٔ ۶۷۴
عاشق و میْپرست و شیداییم
رانده از کعبه و کلیساییم
نه پسند برهمنیم و نه شیخ
پیش این هردو فرقه رسواییم
بگسستیم سبحه و زنار
نه مسلمان کنون نه ترساییم
وقت وصف شکرلبان لالیم
گرچه ما طوطیان گویاییم
ما ندانیم هیچ در عالم
لیک بر جهل خویش داناییم
گر به تشخیص حسن او کوریم
وه که بر عیب خویش بیناییم
گرچه پنهان به ظلمت نفسیم
لیک در نور عشق پیداییم
گلشکر زآن لبان لعل بیار
زآن که ما دردمند سوداییم
گرد نعلین صاحب معراج
دشتپیما و عرشفرساییم
متکثر به کثرت امکان
وقت توحید فرد و تنهاییم
تا دل و دیده وقف خوبانست
گرچه زشتیم لیک زیباییم
هوشیاری مبادم آشفته
ما که سرمست عشق مولاییم
گرچه لاشیء و پست و ناچیزیم
قطره متصل به دریاییم
حسب ما به چار مادر نیست
به نسب نه ز هفتآباییم
خانهزادیم عشق سرمد را
به همه کاینات مولاییم
چار تکبیر بر جهان زدهایم
مردگان را دم مسیحاییم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشق و میْپرست و شیداییم
رانده از کعبه و کلیساییم
هوش مصنوعی: ما عاشق و میپرست هستیم و در عشق و شوق غرقیم، اما از خانههای مقدس مانند کعبه و کلیسا دور شدهایم.
نه پسند برهمنیم و نه شیخ
پیش این هردو فرقه رسواییم
هوش مصنوعی: نه ما مطابق سلیقه برهمنان هستیم و نه شیخ، در برابر این دو گروه ما آبرویمان رفته است.
بگسستیم سبحه و زنار
نه مسلمان کنون نه ترساییم
هوش مصنوعی: ما از قید و بندهای مذهبی آزاد شدهایم و دیگر نه مسلمانیم و نه مسیحی.
وقت وصف شکرلبان لالیم
گرچه ما طوطیان گویاییم
هوش مصنوعی: زمانی که میخواهیم زیبایی و شیرینی لبان شکرین را توصیف کنیم، زبانمان بند میآید. با اینکه ما مانند پرندگان گویا توانایی صحبت داریم، اما در برابر این زیبایی نمیتوانیم به درستی کلمات را بیان کنیم.
ما ندانیم هیچ در عالم
لیک بر جهل خویش داناییم
هوش مصنوعی: ما در این جهان هیچ نمیدانیم، اما به نادانی خود واقفیم.
گر به تشخیص حسن او کوریم
وه که بر عیب خویش بیناییم
هوش مصنوعی: اگر در تشخیص زیبایی او نابینا باشیم، وای بر ما که توانایی دیدن عیبهای خود را داریم.
گرچه پنهان به ظلمت نفسیم
لیک در نور عشق پیداییم
هوش مصنوعی: با اینکه در تاریکی نفس و دلتنگی مخفی هستیم، اما به واسطه نور عشق، میتوانیم خود را نشان دهیم.
گلشکر زآن لبان لعل بیار
زآن که ما دردمند سوداییم
هوش مصنوعی: از آن لبهای زیبا و دلپذیر شیرینی گل را بیاور، زیرا ما در عشق و دلباختگی رنج میبریم.
گرد نعلین صاحب معراج
دشتپیما و عرشفرساییم
هوش مصنوعی: ما گرد و خاک نعلین کسی هستیم که به معراج رفته و در آسمانها سفر کرده است.
متکثر به کثرت امکان
وقت توحید فرد و تنهاییم
هوش مصنوعی: به دلیل وجود تنوع و فراوانی در عالم، من در زمانی که به یگانگی و وحدت میاندیشم، خودم را تنها و فردی احساس میکنم.
تا دل و دیده وقف خوبانست
گرچه زشتیم لیک زیباییم
هوش مصنوعی: دل و چشمم به خاطر خوبیهای انسانیام وقف شده است. هرچند ممکن است ظاهری زشت داشته باشم، اما در حقیقت زیبا هستم.
هوشیاری مبادم آشفته
ما که سرمست عشق مولاییم
هوش مصنوعی: ما هوشیار نیستیم و در ناراحتی به سر میبریم، زیرا شیدایی و عشق به مولای خود را تجربه کردهایم.
گرچه لاشیء و پست و ناچیزیم
قطره متصل به دریاییم
هوش مصنوعی: هرچقدر که ممکن است ما کوچک و بیارزش به نظر برسیم، اما در حقیقت به دریای بزرگی مرتبط هستیم.
حسب ما به چار مادر نیست
به نسب نه ز هفتآباییم
هوش مصنوعی: ما از نظر نسب و خویشاوندی به هیچ کس وابسته نیستیم و اصالت ما از چهار مادر نیست، بلکه از نه ریشه و هفت نیا میآییم.
خانهزادیم عشق سرمد را
به همه کاینات مولاییم
هوش مصنوعی: ما از عشق ابدی به دنیا آمدهایم و در این جهان بر همگان وارستگی و سروری داریم.
چار تکبیر بر جهان زدهایم
مردگان را دم مسیحاییم
هوش مصنوعی: ما با چهار تکبیر بر سراسر عالم تأثیر گذاشتهایم و مانند مسیح، روح تازهای به مردگان بخشیدهایم.