شمارهٔ ۵۶۹
خرامد گر بفرخار آن بت مهروی و مه پیکر
بنقش او بماند خیره همچون نقش بت بتگر
باین پیکر نزاید آدمی حورای غلمان وش
باین منظر نیاید حور مهروی و پری پیکر
بعارض گل بخنده مل بقد سرو و بمو سنبل
بنفشه بر سمن دارد بدرج لعل لب گوهر
تف رخساره اش نیران سلاسل کردش آویزان
کشیده گردن خورشید و مه از زلف در چنبر
زچشم خواب آلودش زگرد خط چون دودش
شراری دارم اندر دل خماری دارم اندر سر
زسحر غمزه چشمانش زتیر و نیزه مژگانش
دهد او دوست را رامش دهد او خصم را کیفر
وصالش جنت رضوان فراقش دوزخ نیران
جزا بیند از او مؤمن سزا گیرد از او کافر
بسینه سیم و دل آهن زگل پوشیده پیراهن
بطره دام اهریمن عفی الله شوخ جادوگر
ذنب آویخته از راس ماه و مشتری غبغب
زحل بنشانده بر زهره عیان خورشید مه منظر
بصد غنج و دلال آنمه درآمد از درم ناگه
زمی شد رامش جان و زچنگ و عود رامشگر
کله از سر نهاد و جام پیمود و بدور افکند
بدستی ساغر صهبا بدیگر دست چنگ اندر
چو گل خندان شدو بلبلصفت اندر نوا آمد
چو مرغ طبع آشفته به مدح حیدر صفدر
علی آن کاو خدا را او شناسا و نبیش را
علی آن کاو که او را حق بود داماد پیغمبر
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خرامد گر بفرخار آن بت مهروی و مه پیکر
بنقش او بماند خیره همچون نقش بت بتگر
هوش مصنوعی: اگر آن معشوق زیبا و ماهرو با ناز و کرشمه قدم بردارد، زیبایی او بر دلها اثر میگذارد و نشان او در ذهنها باقی میماند؛ همانطور که نقش یک بت در دل انسانها ماندگار است.
باین پیکر نزاید آدمی حورای غلمان وش
باین منظر نیاید حور مهروی و پری پیکر
هوش مصنوعی: این بدن نمیتواند همچون حور و غلمان زیبایی خلق کند و در این منظر، حوری با چهره دلفریب و بدن زیبا پیدا نمیشود.
بعارض گل بخنده مل بقد سرو و بمو سنبل
بنفشه بر سمن دارد بدرج لعل لب گوهر
هوش مصنوعی: گلی به خاطر زیباییاش میخندد، چون سرو قد بلند و سنبل و بنفشه در کنار سمن، هرکدام زیبایی خود را دارند و این موضوع باعث میشود لبهای زیبا همچون لعل، به جواهر شباهت پیدا کند.
تف رخساره اش نیران سلاسل کردش آویزان
کشیده گردن خورشید و مه از زلف در چنبر
هوش مصنوعی: چهرهاش به قدری زیباست که باعث شگفتی میشود و زلفهایش به قدری دلربا هستند که همچون دانههای گرانبها گردن خورشید و ماه را به خود مشغول کرده و در دام خود گرفتهاند.
زچشم خواب آلودش زگرد خط چون دودش
شراری دارم اندر دل خماری دارم اندر سر
هوش مصنوعی: از چشمان خوابآلود او که مانند دودی نرم و آرام است، در دل من شعلهای وجود دارد و در سرم نیز حس غمی عمیق حس میشود.
زسحر غمزه چشمانش زتیر و نیزه مژگانش
دهد او دوست را رامش دهد او خصم را کیفر
هوش مصنوعی: چشمانش با زیبایی و فریبایی خاصی میدرخشد و مژگانش مانند تیر و نیزه، قدرتی دارد که میتواند دوست را به آرامش و رضایت برساند و دشمن را به مجازات و عذاب وادار کند.
وصالش جنت رضوان فراقش دوزخ نیران
جزا بیند از او مؤمن سزا گیرد از او کافر
هوش مصنوعی: بندگی و وصال او بهشت و خوشبختی است، اما جدایی از او عذاب و سختی خواهد بود. مؤمنان از این ارتباط پاداش میگیرند و کافران عذاب میشوند.
بسینه سیم و دل آهن زگل پوشیده پیراهن
بطره دام اهریمن عفی الله شوخ جادوگر
هوش مصنوعی: سینهای از جنس نقره و دلی از آهن دارم که به زیبایی گل پوشیده شده است. مانند ظرفی که توانسته دام جادوگران را دور کند و از آن وضعیت فرار کند.
ذنب آویخته از راس ماه و مشتری غبغب
زحل بنشانده بر زهره عیان خورشید مه منظر
هوش مصنوعی: میتوان گفت که در این جهان، زیباییها و شگفتیها به طرز عجیبی به یکدیگر مرتبط هستند. زینتهای آسمانی مانند ماه و مشتری با ویژگیهای خاص خود نمایانگر جذابیتاند و زحل با ظاهری خاص و متفاوت خود در کنار زهره، به زیبایی کلی این منظره افزوده است. این تصویر باعث میشود تا نور خورشید و ماه نیز به شکلی دلنشین و قابل مشاهده در کنار هم به چشم بیاید.
بصد غنج و دلال آنمه درآمد از درم ناگه
زمی شد رامش جان و زچنگ و عود رامشگر
هوش مصنوعی: با ناز و عشوه، آن دختر به یکباره از در وارد شد و به تماشای زیبایی او، جانم شاد شد. موسیقی به گوشم رسید و نوازندگان با چنگ و عود به نواختن مشغول شدند.
کله از سر نهاد و جام پیمود و بدور افکند
بدستی ساغر صهبا بدیگر دست چنگ اندر
هوش مصنوعی: سری به بالای جام رسید و نوشید و آن را به دور پرتاب کرد. در دست دیگرش جامی پر از شراب بود که چنگ میزد.
چو گل خندان شدو بلبلصفت اندر نوا آمد
چو مرغ طبع آشفته به مدح حیدر صفدر
هوش مصنوعی: زمانی که گل خندان شد و بلبل در نغمهاش به سرود درآمد، همانند پرندهای که دچار هیجان شده، شروع به ستایش حیدر صفدر کرد.
علی آن کاو خدا را او شناسا و نبیش را
علی آن کاو که او را حق بود داماد پیغمبر
هوش مصنوعی: علی کسی است که خدا را شناخته و فراتر از او چیزی نمیبیند. علی کسی است که به او حق داده شده و داماد پیامبر است.