اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سپاس از خدا ایزد رهنمای
که از کاف و نون کرد گیتی بپای
هوش مصنوعی: سپاسگزارم خدا را که راهنمایی کرد و جهان را شکل داد.
یکی کهش نه آز و نه انباز بود
نه انجام باشد، نه آغاز بود
هوش مصنوعی: شخصی که نه برای خود منفعتی دارد و نه همراهی، نه آغاز و نه پایانی دارد.
تن زنده را در جهان جای ازوست
خَم چرخ گردنده بر پای ازوست
خَم: گردش، دور.
از آن پس که آورد گیتی پدید
همه هرچه بُد خواست و دانست و دید
هوش مصنوعی: از زمانی که دنیا به وجود آمد، هر چیز که اراده شد، دانش پیدا کرد و مشاهده شد.
ز گردون شتاب و ز هامون درنگ
ز دریا بخار و ز خورشید رنگ
هوش مصنوعی: از آسمان شتاب و از بیابان سکوت، از دریا بخار و از خورشید رنگ میبارد.
پدید آورد نیک و بد، خوب و زشت
روان داد و تن کرد و روزی نوشت
هوش مصنوعی: خداوند خیر و شر، زیبایی و زشتی را آفریده و روح و جسم انسان را ساخته و روزی را برای او معین کرده است.
چنان ساخت هرچیز به انداز خویش
کهزآن ساختن کم نیامد نه بیش
هوش مصنوعی: هر چیزی به اندازه خود ساخته شده است، به گونهای که نه کمتر از آن میشود و نه بیشتر.
چه تاری چه روشن چه بالا چه پست
نشان است بر هستیاش هرچه هست
هوش مصنوعی: هر چیزی که هست، چه تاریک و چه روشن، چه در جایگاه بالا و چه در جایگاه پایین، نشاندهنده وجود آن چیز است.
نه جایی تهی گفتن از وی رواست
نه دیدار کردن توان کاو کجاست
هوش مصنوعی: هیچجا نمیتوان بدون او سخن گفت و نمیتوان دیداری با او داشت و ندانست او کجاست.
مدان از ستاره بیاو هیچچیز
نه از چرخ و نهز چار گوهر بنیز
بنیز: همچنین.
که هستند چرخ و زمان رام او
نجوید ستاره مگر کام او
هوش مصنوعی: چرخ و زمان همیشه در حال حرکتاند و هیچکس نمیتواند ستاره را بیدلیل جستجو کند، مگر اینکه به دنبال خواستههای خود باشد.
نگاری کجا گوهر آرد همی
نباشد جز آن کاو نگارد همی
هوش مصنوعی: زیبا که در دستانش نگین و جواهر باشد، همواره تنها همان است که خود را نشان میدهد و درخشش آن را به ما مینمایاند.
به کارش درون نیست چون و چرا
نپرسد از او، او بپرسد ز ما
مصرع اول: در کارش، چون و چرا جایی ندارد
نه از بهر جایست بر عرش راست
جز آنست کز برش فرمانرواست
هوش مصنوعی: فقط در آسمان جایی برای کسی وجود ندارد، بلکه تنها آن کسی که بر این عرش فرمانروایی میکند، ارزش و مقام دارد.
بزرگیش ناید به وهم اندرون
نه اندیشه بشناسد او را که چون
هوش مصنوعی: بزرگی او به تصور و خیال نمیآید و فقط اندیشه نمیتواند او را بشناسد.
نبد چیز از آغاز، او بود و بس
نمانَد همیدون جز او هیچ کس
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از ابتدا وجود نداشت، تنها او بود و هیچ چیز دیگر نماند جز او.
چنان چون مرو را کسی یار نیست
چو کردارِ او هیچ کردار نیست
هوش مصنوعی: هیچ کس به مرو (مرغزار) نمیرسد، چرا که هیچ کار مثبتی در او وجود ندارد.
همه بندگانیم در بند اوی
خنک آنکه دارد ره پند اوی
هوش مصنوعی: همه ما انسانها در گرو و تحت تاثیر او هستیم. خوشا به حال کسانی که راه هدایت و نصیحت او را پیدا کردهاند.
حاشیه ها
1392/01/31 09:03
امین کیخا
ستایش خردمندانه بر پایه تنزیه خردمدارانه خداوند از انچه در وی نیست چنانچه در شاهنامه دیده میشود نشان میدهد با فرزانه ای سر کار داریم که پندش از ورای تاریخ شنیده میشود درود پاکان بر او. اما وهم واژه ای زیبا ست و فارسی از بهمن گرفته شده و وهمن که فروزه ای از خداوند است و أوهام جمع عربی ان میباشد
برای دریافت بهتر گرشاسپنامه نگاهی باید به لغت فرس اسدی انداخت، برای اینکه بدانیم تا کجا واژه های لغت نامه او شگفت و ارزنده هستند لغت اول انرا می اورم أولین لغت ، آسا است یعنی خمیازه این حکایت بایستگی خوانش ان کتاب را می نماید زیرا پس از سالیان لغت خوانی اولین کتابی بود که اولین واژه أش را نمی دانستم ، بر روان ان پاکمرد درود
مصراع نخست بیت چهارم باید به " از آن پس کآورد گیتی پدید" اصلاح شود.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1395/12/07 17:03
محمد تقی صابری
تصور من این است که در مصرع دوم بیت چهارم حرف (و) زائد است و به وزن لطمه میزند . شاید اصل آن به این گونه بوده است ، همه هر چه بد ، خواست ، دانست و دید . و الله اعلم .
1395/12/07 17:03
محمد تقی صابری
در مصرع اول بیت چهارم ، از آن پس که آورد گیتی پدید ، کاملا درست است است و اصلاح به عمل آمده توسط آقا یا خانم (س) وزن را مختل کرده است و متاسفانه جمله زیرین آن که با تشکر تصحیح شد ، نیز بر اشکال بیجائی که گرفته شده ، مُهر تائید زده است .
کز آن ساختن "کم نیامد نه بیش":
کم نیامد و نه (آمد) بیش
کم نیامد و بیش (نیامد)
به نظرم این شکل زیباتر می نماید:
نی کم آمد نه بیش (آمد) ..
جناب صابری توجه فرمایید که در آغاز متن با اشکال تایپی نوشته شده بود: از آن پس که آمد گیتی پدید
و اکنون شما با متن درست و اصلاح شده رو به رو هستید. متن گرشاسپ نامه را هم که ببینید دقیقا " آورد" نوشته است. بنابراین متن فعلی که در بالا می بینید مطابق گرشاسپ نامه است.
من این داستان را در موبایل مطالعه کردم وحشتناک غلط تایپی دارد تقریبا در تمام صفحات. اگر اصلاح نشده نیاز به باز نگری دارد
1396/08/10 11:11
دکتر امینی
باسلام
بیت 4 باید به این صورت اصلاح شود:
از آن پیش کآورد گیتی پدید * همه هرچه بد، خواست، دانست ودید
طبق نسخه تصحیح آقای یغمایی در این بیت واژه پیش درسته نه پس . بعد از واژه خواست نیز حرف واو اشتباه چاپی است در برخی کتابها،که باید حذف شود.
ایم بزرگمرد فرزانه اگر تنها لغت فرس را داشت جا داشت که او را از بزرگترینها بدانیم و گرشاسپنامه اش تاجیست بر سر ان گرچه این دیباچه به بپای شاهنامه نمیرسد با این همه سروده های نغز بسیار در اوست و دیگر انکه چیزهای بسیار دیگر که در جای دگر نیامده بما نشان میدهد
کمند سواران سراویز شد
پرنداوران ابر خونریز شد
بتیر و بخشت و به گرز و بتیغ
همی ریخت پولاد باران چو میغ
بزخمی دو نیمه شد از خشم و زور
زبالا سوار و ز پهنا ستور
چه تاری چه روشن چه بالا چه پست
نشان است بر هستیش هرچه هست
اسدی طوسی بسیار روان سروده - لغت فرس او بسیار عالیست و اگر این کتاب را ننوشته بود نیمی از لغات فارسی و نیمی از شعر شاعران از میان رفته بود