بخش ۱۰ - گفتاراندر زادن ویس از مادر
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
خواهشمند است این ابیات را به صورت زیر اصلاح فرمایید:
نگر چونین شگفت آمد ازیشان
کجا بستند بر نابوده پیمان
زمانه دستبرد خویش بنمود
شگفتی بر شگفتی بر بیفزود
برین پیمان فراوان سال بگذشت
ز دلها یاد این احوال بگذشت
نه مادر بود گفتی مشرقی بود
کزو خورشید تابان روی بنمود
به خزّ و قاقم و سمور و سنجاب
به زیورهای نغز و درّ خوشاب
به بسترهای دیبا و حواصل
بپروردش به ناز و کامهء دل
گهی گفتی که این باغ خزانست
که درسی میوه های مهرگانست
سیه زلفینش انگور به بارست
زنخ سیب و دو پستانش دونارست
رخش دیبا و اندمش حریرست
دو زلفش غالیه گیسو عبیرست
و یا چرخ فلک هر زیب کش بود
بران بالا و آن رخسار بنمود
قضا پردخته بود از کار ایشان
نبشته یک به یک کردار ایشان
قضای آسمان دیگر نگشتی
به زور و چاره زیشان بر نگشتی
---
پاسخ: با تشکر از زحمت شما برای ذکر غلطهای چند بخش، متأسفانه شیوهای که شما در ذکر اغلاط داشتید تصحیحش بسیار زمانبر بود و از عهدهٔ من خارج بود، چون باید شعر را کامل میخواندم تا محل بیتهایی را که ذکر میفرمودید پیدا کنم. لطفاً از این به بعد برای تصحیح غلطها، محل بیت مشکلدار (شمارهٔ بیت)، مورد غلط و درستش را ذکر کنید تا بدون نیاز به بازخوانی شعر بشود آن را تصحیح کرد.
به درستی و راستی سوگند خوردند.افراسیاب هم در شاهنامه به روز سپید و شب لاجورد سوگند یاد کرده بود
بیت بیست ، مرد گمان کنم گیاه مورد باشد که خوشبو است
اما از مرد چند اصطلاح هست که به دوستکامی می نویسم
خوشمردی یعنی مردمداری
مهمردی یعنی بزرگ مرد بودن
سرخمرد ، نازک تن و کم نیرو
زادمردی بلند همتی و ازادگی
دیومردی بدکارگی
زبرمرد همان ابرمرد است
بیت 32 دانایی این مهمرد را به رخ می کشد دو واژه خوشاب و ناب وارون هم هستند ولی تنها کسی می فهمد که پهلوی بداند خوشاب یعنی خیس و تر و تازه به اب و ناب ان نغزی ست که در چیزهای خشک باشد و بی اب ان نیکو باشد .
درود بر این نیکمرد و واژه افسایی اش !
واژه افسایی یعنی سحر کردن با کلمات و واژگان
سرین گور در بیت 44 ستوده شده است و می دانیم به انگلیسی هم zebra butt را داریم و البته انگلیس اش عامیانه ( هامیانه ) و فارسی ان ادیبانه است
مورد گیاهیست که خزان ندارد از اینرو میگویند مخصوص اورمزد جاویدان است .مورد بسیار در مراسم زرتشتیان استفاده میشود .در شهرهای سرد گیاهی داریم کاملا شبیه مورد با همان چیدمان به نام شمشاد
به ناشناس:
سرین گور اینجا هیچ ربطی به zebra butt نداره!
شاعر به یک عضو بدن گور اشاره میکنه. اما معادل انگلیسی نام یک حیوان متفاوت از گور هست که فقط همان عضو بدنش راه راه است. نام اصلیش هم okapi است.
هوا را در دلش چونان بیاراست ...هوا به معنی تمایل شیطانی!آمده و نفس اماره و نه به معنی آرزو.و میفرماید هوا در دل موبد می افتد و چشم خردش کور میشود
بیت خرد این راز را بر وی بگشاد که از مادر بلای وی همی زاد
مشکل وزنی دارد .انگار مصراع اول چیزی کم دارد من نیافتم دوستان راهنمایی کنند لطفا
بیت پنجم کلمه آخر به جای راز باید زاد نوشته شود .به این صورت معنی اش درست میشود ولی کماکان مشکل وزنی دارد
هشت بیت مانده به پایان این امده
به هم رستند انجا دو نیازی
بهم بودند روز و شب به بازی
چو سالی ده بماندستند نازان
پس انگه رام بردند زی خراسان
که دانست و کرا امد گمانی
که حکم هر دو چونست اسمانی