گنجور

بخش ۸ - حکایت نسناس

از ابو رضا بن عبد السلام النیسابوری شنیدم در سنهٔ عشر و خمسمائة بنشابور در مسجد جامع که گفت:

بجانب طمغاج همی رفتیم و آن کاروان چندین هزار شتر بود.

روزی گرمگاه همی راندیم بر بالای ریگی زنی دیدیم ایستاده برهنه سر و برهنه تن در غایت نکوئی باقدی چون سرو و روئی چون ماه و موئی دراز

و در ما نظاره همی کرد هر چند با وی سخن گفتیم جواب نداد و چون قصد او کردیم بگریخت و در هزیمت چنان دوید که همانا هیچ اسب او را در نیافتی

و کراکشان ما ترکان بودند گفتند این آدمی وحشی است این را نسناس خوانند.

اما بباید دانست که او شریف ترین حیوان است بدین سه چیز که گفته شد.

اطلاعات

منبع اولیه: کیانا زرکوب

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از ابو رضا بن عبد السلام النیسابوری شنیدم در سنهٔ عشر و خمسمائة بنشابور در مسجد جامع که گفت:
هوش مصنوعی: در سال 510 هجری در نیشابور، در مسجد جامع، از ابو رضا بن عبدالسلام نیشابوری شنیدم که گفت:
بجانب طمغاج همی رفتیم و آن کاروان چندین هزار شتر بود.
هوش مصنوعی: ما به سمت طمغاج رفتیم و آنجا کاروانی با چندین هزار شتر بود.
روزی گرمگاه همی راندیم بر بالای ریگی زنی دیدیم ایستاده برهنه سر و برهنه تن در غایت نکوئی باقدی چون سرو و روئی چون ماه و موئی دراز
هوش مصنوعی: در یک روز گرم، در حال رانندگی بودیم که به بالای تپه‌ای رسیدیم. در آنجا زنی را دیدیم که برهنه ایستاده بود. او بسیار زیبا و با قدی همچون سرو، صورتی مانند ماه و مویی بلند داشت.
و در ما نظاره همی کرد هر چند با وی سخن گفتیم جواب نداد و چون قصد او کردیم بگریخت و در هزیمت چنان دوید که همانا هیچ اسب او را در نیافتی
هوش مصنوعی: او به ما نگاه می‌کرد و هرچقدر که با او صحبت کردیم، پاسخ نداد. وقتی تصمیم به نزدیک شدن به او گرفتیم، فرار کرد و با سرعتی فرار کرد که هیچ اسبی نمی‌توانست او را لحظه‌ای در یابد.
و کراکشان ما ترکان بودند گفتند این آدمی وحشی است این را نسناس خوانند.
هوش مصنوعی: ترکان ما گفتند که این شخص وحشی است و او را نسناس نامیدند.
اما بباید دانست که او شریف ترین حیوان است بدین سه چیز که گفته شد.
هوش مصنوعی: اما باید دانست که او با سه ویژگی که ذکر شد، شریف ترین حیوان است.

خوانش ها

بخش ۸ - حکایت نسناس به خوانش حمیدرضا محمدی