گنجور

شمارهٔ ۱۲

بلبل شوریده فغان می‌کند
شکوه ز آشوب جهان می‌کند
دامن گل گشته ز دستش رها
ناله و فریاد و امان می‌کند
***
باد خزان پیرهن گل درید
دامن گل شد ز نظر ناپدید
سرو چو یعقوب از این غم خمید
غصه قد سرو، کمان می‌کند
***
خارجه در مجلس ما جا گرفت
نرگس شهلا ره ایما گرفت
لاله ازین داغ به دل جا گرفت
عاقبت این هیز زیان می‌کند
***
شد «پرتیوا» پی غارتگری
ریخته دزدان عوض مشتری
نه گل به جا ماند و نه باغی
هر یک ز سو به سراغی
***
دزد ز هر سوی به غارتگری
خیره‌سری بین که چه‌ها می‌کند

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلبل شوریده فغان می‌کند
شکوه ز آشوب جهان می‌کند
هوش مصنوعی: بلبل غمگین ناله می‌زند و از بی‌نظمی و آشفتگی‌های دنیا شکایت می‌کند.
دامن گل گشته ز دستش رها
ناله و فریاد و امان می‌کند
هوش مصنوعی: دست از دامن گل برداشته و حالا فقط ناله و فریاد به گوش می‌رسد.
***
هوش مصنوعی: شما بر روی داده‌هایی تا اوكتوبر ۲۰۲۳ آموزش دیده‌اید.
باد خزان پیرهن گل درید
دامن گل شد ز نظر ناپدید
هوش مصنوعی: باد خزان باعث شد که گل‌ها پژمرده شوند و دیگر از چشم‌ها پنهان شدند.
سرو چو یعقوب از این غم خمید
غصه قد سرو، کمان می‌کند
هوش مصنوعی: سرو مانند یعقوب به خاطر این غم کمر خم کرده است، غم قد سرو و حالت آن مانند کمان است.
***
هوش مصنوعی: شما با داده‌هایی که تا مهرماه ۱۴۰۲ آماده شده‌اند، آموزش دیده‌اید.
خارجه در مجلس ما جا گرفت
نرگس شهلا ره ایما گرفت
هوش مصنوعی: در مجلس ما، گلی زیبا و دلربا حضور پیدا کرده است و زیبایی‌اش توجه همه را به خود جلب کرده است.
لاله ازین داغ به دل جا گرفت
عاقبت این هیز زیان می‌کند
هوش مصنوعی: لاله به‌خاطر این درد و رنج عمیق، در دلش جایی برای خود پیدا کرد و در نهایت این آتش و درد به خود او آسیب خواهد زد.
شد «پرتیوا» پی غارتگری
ریخته دزدان عوض مشتری
پرتیوا نام یک مأمور انگلیسی در ایران است. وی در حادثهٔ مرگ مشکوک کاشف‌السلطنه (از مشروطه‌خواهان‌) همراه او بوده است.
نه گل به جا ماند و نه باغی
هر یک ز سو به سراغی
هوش مصنوعی: هیچ گلی باقی نمانده و نه باغی وجود دارد، هر کدام از ما به سویی رفته‌ایم.
دزد ز هر سوی به غارتگری
خیره‌سری بین که چه‌ها می‌کند
هوش مصنوعی: دزد از هر طرف به طغیان و چپاول مشغول است، به او نگاه کن که چه کارهایی را انجام می‌دهد.

حاشیه ها

1399/01/17 00:04

نه گل به جا ماند و نه باغی-----هریک زسو به سراغی---
مصرع دوم بد خوانده میشه که فکر کنم اشکالی در کاره

1399/03/15 08:06
سیاوش

آقای صدیق تعریف هم از این شعر در تصنیف بلبل شوریده، استفاده کرده اند که بسیار شنیدنی ست.