گنجور

شمارهٔ ۳۸ - خیانت وطن

دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد
دلم ز شهر چو دیوانه رو به صحرا کرد
خدا خراب کند آن کسی که مملکتی
برای منفعت خویش خوان یغما کرد
ز بخت یاریِ بی‌جا طلب مکن کاین شوم
چو جغد میل به ویرانه داشت غوغا کرد
رفیق او همدانی است خوب می‌دانست
که گفت «کرد غلط هرچه کرد عمدا کرد»
چو در قلمرو خود دید صفحهٔ ایران
سیاه و درهم چون صفحهٔ چلیپا کرد
جهاد کشتن نفس است نی چپاول مال
در این مجاهده عارف مرا چه رسوا کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد
دلم ز شهر چو دیوانه رو به صحرا کرد
هوش مصنوعی: چشم تو دوباره دل را به آشوب انداخته است و من، مانند یک دیوانه، از شهر به سمت بیابان فرار کرده‌ام.
خدا خراب کند آن کسی که مملکتی
برای منفعت خویش خوان یغما کرد
هوش مصنوعی: خداوند آن کسی را تباه کند که وطن را فقط برای بهره‌برداری شخصی خود به غارت می‌برد.
ز بخت یاریِ بی‌جا طلب مکن کاین شوم
چو جغد میل به ویرانه داشت غوغا کرد
هوش مصنوعی: به دنبال یاری نادرست از بخت خود نباشید، زیرا مانند جغدی که به ویرانی علاقه دارد، تنها ناله و سر و صدا به وجود می‌آورد.
رفیق او همدانی است خوب می‌دانست
که گفت «کرد غلط هرچه کرد عمدا کرد»
هوش مصنوعی: دوست او از همدان است و به خوبی می‌دانست که گفت: «هر کاری که او انجام داد، عمدی بوده و اشتباه بوده است».
چو در قلمرو خود دید صفحهٔ ایران
سیاه و درهم چون صفحهٔ چلیپا کرد
هوش مصنوعی: وقتی در دنیای خود، تصویر ایران را دید که تاریک و نامنظم است، مانند صفحه‌ای که به شکل صلیب است، اقدام کرد.
جهاد کشتن نفس است نی چپاول مال
در این مجاهده عارف مرا چه رسوا کرد
هوش مصنوعی: جهاد یعنی تلاش و مبارزه درونی برای کنترل نفس خود است و نه برای غارت کردن اموال دیگران. در این راه، عارف من به خاطر نادرستی‌های خود شرمنده و رسوا شده است.

حاشیه ها

1400/11/14 19:02
میــــرِ سلطان احمـــد

رفیق او همدانی است خوب میدانست

که گفت «کرد غلط هرچه کرد عمدا کرد»