گنجور

شمارهٔ ۱۷ - مراد دل

گر مراد دل خود حاصل از اختر نکنم
آسمان، ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم
مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید
بی‌پدر باشم اگر حرمت مادر نکنم
این تویی در بر من یا که بود خواب و خیال
که من از بخت خود این واقعه باور نکنم
سر از آن شب که ز بالین تو برداشته‌ام
خویش را در دو جهان با فلک همسر نکنم
نیست یک شب که من از حسرت چشمت تا صبح
متصل خون دل از دیده به ساغر نکنم
شعلهٔ آه من آتش به جهان خواهد زد
ز آب چشم خود اگر روی زمین تر نکنم
خون من ریز میندیش تو از حشر که من
شکوه از دست تو غیر از تو به داور نکنم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر مراد دل خود حاصل از اختر نکنم
آسمان، ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم
هوش مصنوعی: اگر به خواسته دل خود نرسم و ستاره‌ها کمک نکنند، آسمان چه تاثیری دارد؟ من بی‌کس و تنها هستم، اگر چرخ زندگی و سرنوشت دور من نچرخد.
مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید
بی‌پدر باشم اگر حرمت مادر نکنم
هوش مصنوعی: اگر مادر زمانه، مثل تو دختری به دنیا بیاورد، غیر از این است که من نسبت به مادرم احترام نگذارم، حتی اگر بدون پدر باشم.
این تویی در بر من یا که بود خواب و خیال
که من از بخت خود این واقعه باور نکنم
هوش مصنوعی: آیا تو واقعاً در کنار من هستی یا این فقط خواب و خیالی است که به خاطر بخت بد خودم نمی‌توانم آن را باور کنم؟
سر از آن شب که ز بالین تو برداشته‌ام
خویش را در دو جهان با فلک همسر نکنم
هوش مصنوعی: از آن شبی که دیگر نتوانستم به بالین تو بیایم، هرگز خودم را در دو جهان با آنچه در آسمان است، راضی نخواهم کرد.
نیست یک شب که من از حسرت چشمت تا صبح
متصل خون دل از دیده به ساغر نکنم
هوش مصنوعی: هیچ شبی نیست که من به خاطر حسرت دیدن چشمانت تا صبح، از چشمم اشک نریزم و این درد دل را در دل نداشته باشم.
شعلهٔ آه من آتش به جهان خواهد زد
ز آب چشم خود اگر روی زمین تر نکنم
هوش مصنوعی: اگر من اشک‌های خود را نریزم و زمین را تر نکنم، آتش دل‌تنگی‌ام به جهان شعله‌ور خواهد شد.
خون من ریز میندیش تو از حشر که من
شکوه از دست تو غیر از تو به داور نکنم
هوش مصنوعی: نگران روز قیامت نباش، زیرا من هرگز از تو شکایت نمی‌کنم و جز تو از کسی دیگر یاری نمی‌طلبم.

حاشیه ها

1402/10/11 22:01
کژدم

عارف پیرامون این غزل نوشته است: «راجع به اختر سرداری است که از خانم‌های بسیار زیبای ایران و طرف معاشقهٔ دوست من مرحوم محمدرفیع‌خان بود. (قسمتی از این غزل فراموشم شده)»