گنجور

رباعی شمارهٔ ۲۹

دل در خم آن زلف معنبر بنشست
جان گفت که دل رفت وزین غمکده رست
من هم پی دل روم به هر حال که هست
مسکین چو به لب رسید پایش بشکست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل در خم آن زلف معنبر بنشست
جان گفت که دل رفت وزین غمکده رست
هوش مصنوعی: دل در خم آن زلفی که زیبایی و راز دارد نشسته است و جان می‌گوید که دل از این غم و اندوه رهایی یافته است.
من هم پی دل روم به هر حال که هست
مسکین چو به لب رسید پایش بشکست
هوش مصنوعی: من هم دل به هر راه و مسیری می‌زنم، اما وقتی به هدف می‌رسم، همواره احساس ناتوانی و شکست می‌کنم.