اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نزد طبیبِ عقلِ مبارکُ قدم شدم
حالِ مزاج خویش بگفتم، کَما جریٰ
هوش مصنوعی: به نزد پزشک با درایت و خوش قدم رفتم و وضعیت خود را برایش توضیح دادم، همانطور که باید.
دل را چو از عفونتِ اخلاطِ آرزو
محموم دید و سرعت نبضم بر آن گوا
هوش مصنوعی: زمانی که دل، به خاطر آلودگی آرزوها بیمار و بیتاب شد و تندتر از همیشه میتپید، نشانهای از حال ناخوشایند و اختلالات عاطفیام بود.
گفتا بدن ز فضلهٔ آمال ممتلی است
سوء المزاجِ حرص اثر کرده در قوا
هوش مصنوعی: گفت که بدن پر از زشتیها و آرزوهای ناچیز است و اثر حرص بر روی تواناییها و قوای بدن تاثیر منفی گذاشته است.
بیشک بود مولِدِ تب لرزهٔ نیاز
نامنهضمُ غذایِ امل بر سرِ غذا
هوش مصنوعی: بدون شک، او منبعی است برای ایجاد تشویش و نیاز است که نمیتوان سرکوبش کرد و همچنین منبعی دیگر برای آرزوها و خواستهها در هنگام خوردن غذا.
ای دل، به عونِ مُسهِلِ سقمونیایِ صبر
وقتست اگر به تنقیه کوشی ز امتلا
هوش مصنوعی: ای دل، اکنون زمان آن است که از صبر و شکیبایی بهره بگیری و خود را از آلودگیها پاک کنی تا بتوانی از پر شدن و سنگینی رها شوی.
مقصود از این میانه اگر حقنهٔ دلست
اول قدم ز اکل فضولست احتما
هوش مصنوعی: اگر هدف از این ارتباط، دلپذیری و محبت است، نخستین گام باید پرهیز از خوراک اضافی و بیمورد باشد.
حاشیه ها
در مصرع دوم بیت سوم، «سوءالمزاج حرص اثر کرده در قوا» صحیح است
1402/05/08 00:08
امیرالملک
انگار انوری فقط برخی اصطلاحات طب را حفظ نکرده بلکه کاربرد دقیق هر یکی را میدانسته.
خلط که اساس طب سنتی است
امتلاء (ممتلی): یک گونه آنست که اخلاط و ارواح اندر تن فزون گردد و رهگذرهای اخلاط و ارواح همه پر شود و این را طبیبان، امتلاء بحسب الأوعیه گویند… هر گاه که نشانه های این امتلا پدید آید، صواب آن باشد که بشتابند و حجامت کنند و دارو خورند و طعام و شراب کمتر خورند.
سوء المزاج: انحراف از مزاج پایه به سمت گرمی، سردی، خشکی و یا تری
قوا: نیروهایی است که موجب فعل و انفعالات در بدن می شوند. قوای حیوانی و نفسانی و طبیعی داریم.
تنقیه: تزریق آب در روده ها از طریق مقعد
مسهل سمقونیا: سمقونیا صمغی است که به مسهل صفرا معروف است.
حقنه: تزریق مایع از طریق مقعد
احتماء: پرهیز کردن، بیشتر در طب قدیم خطاب به مریضان میگفتند.