گنجور

شمارهٔ ۲۲

بیار فاخته مهرا شراب غالیه بوی
که خاک غالیه رنگ است و روز فاخته‌گون
تو با کرشمه طاوس پیش من بخرام
اگر ز سرما طاوس شد ز باغ برون
چنانکه باز نسیمن گرفت بر سرکوه
بگیر بازی کز حلق و برآید خون
از آن ‌کفی‌ که چو موی حواصل آمد گرم
قدح بده که جهان پر حواصِل است کنون
برفت بلبل و ما را ز رفتنش چه زیان
که بلبل‌ است ثناگوی شاه روزافزون

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیار فاخته مهرا شراب غالیه بوی
که خاک غالیه رنگ است و روز فاخته‌گون
هوش مصنوعی: آوردن فاخته و ماه را همراه با شرابی گران‌بها، زیرا بوی آن خاکی که رنگش شبیه روز فاخته است.
تو با کرشمه طاوس پیش من بخرام
اگر ز سرما طاوس شد ز باغ برون
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و ناز خود پیش من بیا و بگرد، اگر به خاطر سرما، طاووس از باغ بیرون آمد.
چنانکه باز نسیمن گرفت بر سرکوه
بگیر بازی کز حلق و برآید خون
هوش مصنوعی: به مانند اینکه نسیم ملایمی بر قله کوه می‌وزد، بازی کن که در این بازی ممکن است صدایی از درونت بلند شود و خون به جوش بیفتد.
از آن ‌کفی‌ که چو موی حواصل آمد گرم
قدح بده که جهان پر حواصِل است کنون
هوش مصنوعی: به خاطر آن لذتی که مانند موی لطیف و نازک بر تن می‌نشیند، اکنون قدحی پر از شراب بده، زیرا جهان اکنون پر از لذت‌ها و خوشی‌هاست.
برفت بلبل و ما را ز رفتنش چه زیان
که بلبل‌ است ثناگوی شاه روزافزون
هوش مصنوعی: بلبل رفت و ما از رفتن او هیچ ضرر نمی‌بینیم، چون بلبل همواره برای شاه داستان‌های زیبا می‌سراید و او را ستایش می‌کند.