گنجور

شمارهٔ ۱۵

ای روزگار خورده کم روزگار گیر
بیغوله را ز تیر حوادث حصار گیر
یک‌ره که در سرای سپنجی نشسته‌ای
اندیشه کن ز راه و شدن را شمار گیر
اکنون که کارهای جهان با خصومت است
بگریز و از میان خصومت کنار گیر
پیشی مجوی بر کس و بیشی طلب مکن
در کنج خانه‌ای به‌ قناعت قرار گیر
غره مشو به نعمت و دل در جهان مبند
از فخر ملک و نعمت او اعتبار گیر

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1396/08/21 19:11
ر.غ

با سلام.منظور از فخر ملک در بیت پایانی، فخرالملک پسر وزیر سلجوقی نظام الملک است که در سال 500 به دست یکی از فدائیان اسماعیلی کشته شد.