گنجور

شمارهٔ ۴۰۲

فزود قیمت دینار و قدر دانش و دین
به شهریار زمان و به پادشاه زمین
شه ملوک ملک شاه دادگر ملکی
که روزگارش بنده است وکردگار معین
پناه هفت زمین که اختران هفت سپهر
به صد هزار قِرانش نیاورند قرین
نه از ستایش او خالی است هیچ مکان
نه از پرستش او فارغ است هیچ مکین
هم از جلالت او هست فر افسر و تخت
هم از شجاعت او هست زیب مرکب وزین
به روزگارش اگر باز جانورگردند
مبارزان هنرمند و خسروان گزین
همه به دولت او بر فلک نهند قدم
همه به خدمت او بر زمین نهند جبین
ایاشهی‌که در اسباب دین و دانش و داد
شدست رای تو میزان عقل را شاهین
به امن عدل تو شاهین شود مسخر کبک
به دولت تو شود کبک چیره بر شاهین
شود چو روبه‌ شیر عرین ز هیبت تو
ز فّر بخت تو روبه شود چو شیر عرین
توانگر آمد و مسکین مخالفت لیکن
ز غم توانگر و از شادی و طرب مسکین
کسی که مهر تو از دل برون‌کند نفسی
شود زکین تو اندیشه در دلش سکین
کسی‌که جنگ و خلاف تورا نهد سروبن
برو شود بن هر موی چون سر زوبین
ضمیر و طبع تو گویی فلک شدست و صدف
که نور پاک در آن است و درّ باک دراین
چو فیلسوفان وصف نگین جم شنوند
گمان برندکه نام تو بود نقش نگین
اگرچه هست به عمر اندرون تو را تأ‌خیر
مُقَدّم همه شاهان تویی به داد و به دین
مقدم همه پیغمبران محمد بود
اگرچه بود به ظاهر رسول باز پسین
همانکه پار ز عدلت به ‌روم رفت و به شام
رود ز رأی تو سال دگر به هند و به چین
فرو شود سر اعدا چو بر زند علمت
سر از حصار سمرقند و قلعهٔ غزنین
اگر خبر شود از رزم تو به‌ چرخ بلند
وگر نشان رسد از بزم تو به خلد برین
به رزمگاه تو بازی کنند سیارات
به بزمگاه تو شادی کنند حورالعین
مُسَخَّرند تو را باد و آب و آتش و خاک
ز هر یکی اثری تا کنی علی‌التّعیین
به روز رزم برافشان به‌بادْ خرمنِ خصم
به روز بزم کن اجزای خاک را زرین
به آب مهر همه کار دوستانت بساز
بسوز جان همه دشمنان به آتش کین
کجا ثنای تو دولت مرا کند تعلیم
کجا دعای تو گردون مرا کند تلقین
همی کنند ثنا را ستارگان احسنت
همی کنند دعا را فرشتگان آمین
همیشه تا بود آثار نیک اصل قوی
همیشه تا بود ایین خوب قطب متین
هزار سال بزی نیک بخت و نیک آثار
هزار سال بمان خوب رسم و خوب ایین
وجود همت و جود تو تا به یوم‌الْحَشْر
بقای دولت و دین تو تا به یَومُ‌الدّین
موافقا‌نت رسیده ز گرد بر گردون
مخالفانت خزیده ز سجن‌ در سجین

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فزود قیمت دینار و قدر دانش و دین
به شهریار زمان و به پادشاه زمین
هوش مصنوعی: در زمانه‌ای که معنویت و دانش در میان مردم ارزش بیشتری پیدا کرده، قدرت و اهمیت پادشاهی و ولی‌نعمت‌ها نیز افزایش یافته است.
شه ملوک ملک شاه دادگر ملکی
که روزگارش بنده است وکردگار معین
هوش مصنوعی: پادشاهی که عدالت و انصاف را رعایت می‌کند و تحت تأثیر زمانه نیست، زمینی را در اختیار دارد که خداوند او را راهنمایی کرده است.
پناه هفت زمین که اختران هفت سپهر
به صد هزار قِرانش نیاورند قرین
هوش مصنوعی: پناهی که از هفت زمین به دست می‌آید، چنان است که ستاره‌های هفت آسمان نمی‌توانند به ارزش و اندازه‌ی آن نزدیک شوند.
نه از ستایش او خالی است هیچ مکان
نه از پرستش او فارغ است هیچ مکین
هوش مصنوعی: هیچ مکانی وجود ندارد که از ستایش و پرستش او خالی باشد؛ همه جا او را ستایش می‌کنند و هیچ جایی نیست که از عبادت او دور باشد.
هم از جلالت او هست فر افسر و تخت
هم از شجاعت او هست زیب مرکب وزین
هوش مصنوعی: از عظمت و بزرگی او، هم تاج و تخت وجود دارد و هم از دلیری و شجاعت اوست که زیبایی سوارکاری و اسب به وجود آمده است.
به روزگارش اگر باز جانورگردند
مبارزان هنرمند و خسروان گزین
هوش مصنوعی: اگر روزگاری دوباره قهرمانان و هنرمندان به میدان بیایند، همانند پادشاهان بزرگ و منتخب خواهند بود.
همه به دولت او بر فلک نهند قدم
همه به خدمت او بر زمین نهند جبین
هوش مصنوعی: همه به خاطر نعمت و لطف او، بر آسمان قدم می‌گذارند و در زمین با افتخار و احترام، سر تعظیم فرود می‌آورند.
ایاشهی‌که در اسباب دین و دانش و داد
شدست رای تو میزان عقل را شاهین
هوش مصنوعی: حکمت و خردت در کنار دین و دانش و انصاف، نشان‌دهنده‌ی آن است که تو قضاوت و تصمیم‌گیری را با عقل و درستی انجام می‌دهی.
به امن عدل تو شاهین شود مسخر کبک
به دولت تو شود کبک چیره بر شاهین
هوش مصنوعی: در سایه‌ی عدالت تو، پرنده‌ای بزرگ و توانمند هم تحت تسلط پرنده‌ای کوچکتر قرار می‌گیرد. با اقتدار و نعمت تو، پرنده‌ی کوچکتر بر پرنده‌ی بزرگتر غلبه می‌کند.
شود چو روبه‌ شیر عرین ز هیبت تو
ز فّر بخت تو روبه شود چو شیر عرین
هوش مصنوعی: وقتی تو با قدرت و عظمت خود ظاهر می‌شوی، همه چیز و حتی روباه‌ها نیز به شیران شجاع تبدیل می‌شوند. به عبارتی، اثر وجود تو آنچنان قوی است که حتی ضعیف‌ترین موجودات نیز جرات می‌کنند و به دلیران تبدیل می‌شوند.
توانگر آمد و مسکین مخالفت لیکن
ز غم توانگر و از شادی و طرب مسکین
هوش مصنوعی: ثروتمند آمد و با فقیر مخالفت کرد، اما از غم ثروتمند و شادی و سرور فقیر خبر می‌دهد.
کسی که مهر تو از دل برون‌کند نفسی
شود زکین تو اندیشه در دلش سکین
هوش مصنوعی: کسی که محبت تو را از دلش بیرون کند، به آرامش و سکون نمی‌رسد و همواره در فکر و یاد تو خواهد بود.
کسی‌که جنگ و خلاف تورا نهد سروبن
برو شود بن هر موی چون سر زوبین
هوش مصنوعی: کسی که به جنگ و نزاع تو می‌پردازد، به زودی مانند سوزنی در میخ خواهد شد و هر رشته‌ای که به آن مربوط می‌شود، دچار آسیب خواهد شد.
ضمیر و طبع تو گویی فلک شدست و صدف
که نور پاک در آن است و درّ باک دراین
هوش مصنوعی: ضمیر و درون تو به گونه‌ای است که مانند آسمان و صدف می‌درخشد و درونش نور پاک و گوهری گرانبها وجود دارد.
چو فیلسوفان وصف نگین جم شنوند
گمان برندکه نام تو بود نقش نگین
هوش مصنوعی: وقتی فیلسوفان درباره‌ی نگین جم و ویژگی‌های آن صحبت می‌کنند، تصور می‌کنند که نام تو بر روی آن نقش بسته است.
اگرچه هست به عمر اندرون تو را تأ‌خیر
مُقَدّم همه شاهان تویی به داد و به دین
هوش مصنوعی: هرچند ممکن است عمر تو با تاخیر همراه باشد، اما در میان تمام شاهان، تویی که در عدالت و دین بهترین هستی.
مقدم همه پیغمبران محمد بود
اگرچه بود به ظاهر رسول باز پسین
هوش مصنوعی: همه پیامبران پیش از محمد بودند، اما او آخرین پیامبری است که به دنیا آمده و رسالتش از دیگران غالب‌تر است.
همانکه پار ز عدلت به ‌روم رفت و به شام
رود ز رأی تو سال دگر به هند و به چین
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر انصاف و عدالت تو به سرزمین‌های دور سفر کرده، حالا ممکن است سال آینده به کشورهای دیگر مثل هند و چین هم برود.
فرو شود سر اعدا چو بر زند علمت
سر از حصار سمرقند و قلعهٔ غزنین
هوش مصنوعی: وقتی که دشمنان سر تسلیم فرود می‌آورند، پرچم تو از دیوارهای سمرقند و قلعهٔ غزنین بالا می‌رود.
اگر خبر شود از رزم تو به‌ چرخ بلند
وگر نشان رسد از بزم تو به خلد برین
هوش مصنوعی: اگر خبر پیروزی‌های تو به آسمان برسد و یا نشانه‌ای از جشن‌های تو به بهشت برسد،
به رزمگاه تو بازی کنند سیارات
به بزمگاه تو شادی کنند حورالعین
هوش مصنوعی: در میدان نبرد تو، ستاره‌ها به بازی مشغولند و در عرصه فرح و شادی تو، حورالعین به جشن و شادی می‌پردازند.
مُسَخَّرند تو را باد و آب و آتش و خاک
ز هر یکی اثری تا کنی علی‌التّعیین
هوش مصنوعی: باد و آب و آتش و خاک قدرت دارند که تو را تحت تأثیر قرار دهند و هر کدام از این عناصر اثر خاصی بر تو می‌گذارند تا بتوانی به طور خاص و منحصر به فرد عمل کنی.
به روز رزم برافشان به‌بادْ خرمنِ خصم
به روز بزم کن اجزای خاک را زرین
هوش مصنوعی: در روز جنگ، خرمن دشمن را به باد بده و در روز جشن، اجزای خاک را زرین و باارزش کن.
به آب مهر همه کار دوستانت بساز
بسوز جان همه دشمنان به آتش کین
هوش مصنوعی: با محبت و دوستی، همه چیز را برای دوستان خود فراهم کن و به خاطر کینه و دشمنی، جان دشمنان را بسوزان.
کجا ثنای تو دولت مرا کند تعلیم
کجا دعای تو گردون مرا کند تلقین
هوش مصنوعی: کجا ثنای تو می‌تواند خوشبختی من را به من آموزش دهد و کجا دعا و نیایش تو می‌تواند بر من تأثیر بگذارد؟
همی کنند ثنا را ستارگان احسنت
همی کنند دعا را فرشتگان آمین
هوش مصنوعی: ستارگان همواره بر ستایش و تمجید می‌افزایند و فرشتگان هم از خود دعا و نیایش می‌کنند.
همیشه تا بود آثار نیک اصل قوی
همیشه تا بود ایین خوب قطب متین
هوش مصنوعی: همیشه که آثار نیک وجود دارد، اصل و بنیاد قوی هم حضور دارد. در ادامه، اصول خوب همیشه ثابت و پایدار هستند.
هزار سال بزی نیک بخت و نیک آثار
هزار سال بمان خوب رسم و خوب ایین
هوش مصنوعی: هزار سال با خوش شانسی و نیکویی زندگی کن و هزار سال در راه و روش خوب و آداب نیک باقی بمان.
وجود همت و جود تو تا به یوم‌الْحَشْر
بقای دولت و دین تو تا به یَومُ‌الدّین
هوش مصنوعی: همت و بخشش تو تا روز قیامت همچنان باعث بقای حکومت و دین تو خواهد بود.
موافقا‌نت رسیده ز گرد بر گردون
مخالفانت خزیده ز سجن‌ در سجین
هوش مصنوعی: دوستداران تو به محبت و دوستی سرودند و از هر سو به تو نزدیک شدند، اما دشمنان تو از زندان نفاق و کینه به دوری روی آورده‌اند.