شمارهٔ ۴۰۰
ای به ملک و دولت و شاهی سزای آفرین
وز هنرهای تو خشنود ایزد جانآفرین
گرچه هستند آسمان را اختران نوربخش
رشک باشد بر زمینش تا تو باشی بر زمین
در همه کاری دل تو راستی خواهد همی
راستی خواهد دل صاحبقران راستین
نسختی از لوح محفوظ است گویی خاطرت
کاندرو بینی و دانی بودنیها بر یقین
زین قبل شاید که خوانندت حکیمان جهان
شهریار نیک دان و پادشاه دور بین
نور تو تابنده بود از پشت آدم در ازل
ور بران نور اوفتادی چشم ابلیس لعین
سجده کردی و نگفتی کادم از طین است و من
آتشم، وآتس چرا سجدهکند در بیش طین
در جهانداری تو داری یار و همره تیغ تیز
گر سلیمان داشت مهری نقش کرده بر نگین
یار و همره تیغ باید در جهانداری نه مهر
در جهانداری به از مهری چنان تیغی چنین
جود تو چون آب حیوان جان فزاید روز مهر
خشم تو چون زهر افعی جان رباید روزکین
پست گردد قد جَبّاران چو بِفزایی کمان
سست گردد دست مکاران چو بگشایی کمین
بر سرینگور و چشم آهو اندر شعرها
شاعران معنی همیگویند چون دُرّ ثمین
زان شرفکز نُوکِ پیکانت همی روز شکار
زخم یابند آهوان بر چشم و گوران بر سرین
با تنکوه است و چون با دست فَرّخ مرکبت
کوه تن دیدی که باشد بادْتگْ در زیر زین
نعل او درکوه و دشت آتش فشاند گاهگاه
زان نیارد دیدن آتش دیدهٔ شیر عرین
شکرگوی عفو و روزی خوارهٔ جود تواند
هرچه اندر ترک خاقان است و خان است و تکین
هر یکی را دیدهای چون بندگان چاکران
پیش درگاه تو مالیده به خاک اندر جبین
آنچه تو در نوزده سال از جهان بگرفتهای
شرح آن تا حَشْر تاریخ شُهورست و سِنین
از پدر بگذشتهای در ملک و گیتی داشتن
حجت آن هست نزدیک خردمندان مبین
بود ملک او ز جیحون و فرات و ملک توست
از لب دریای مغرب تا لب دریای چین
تهنیتگوید همی از عدل او بغداد را
جان عباس و بنیعباس در خُلد برین
آرزو ناید همی بغداد را با چون تو شاه
روزگار مُعتَصَم یا روزگار مُستَعین
عِزَّ ایمان در بقای توست و عزّ مؤمنان
زان لوای نو فرستادت امیرالمؤمنین
زان قِبَل نام و خطابت بر لوا فرمود نقش
تا طَراز آن لوا باشد طراز ملک و دین
او تورا دارد یمین وزیُمن باشد جاودان
بر یمین آن خلیفه کاو تو را دارد یمین
تا بیاراید به فروردینِ فرخ باغ و راغ
از گل و از لاله و از سوسن و از یاسمین
عاشقان سازند با خوبان بهر جایی قرار
بلبلان با صُلصُلانگردند هر جایی قرین
باد تخت تو سپهر و تو برو شمس منیر
باد بزم تو بهشت و می در آن ماء مَعین
در نشاط آواز داده سوی تو بخت بلند
در ظفر پرواز کرده گِرد تو روحالامین
از تو بر کردارهای خوب تو هر ساعتی
پیش یزدان شکرها گفته کِرامالکاتبین
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای به ملک و دولت و شاهی سزای آفرین
وز هنرهای تو خشنود ایزد جانآفرین
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر مقام و سلطنت و شاهیات سزاوار ستایش هستی و خالق جانآفرین از هنرهایت راضی و خشنود است.
گرچه هستند آسمان را اختران نوربخش
رشک باشد بر زمینش تا تو باشی بر زمین
هوش مصنوعی: اگرچه ستارههای درخشان آسمان به زمین حسادت میکنند، ولی زمین تنها با وجود تو زیبایی و ارزش دارد.
در همه کاری دل تو راستی خواهد همی
راستی خواهد دل صاحبقران راستین
هوش مصنوعی: در هر کاری، دل تو به راستی تمایل دارد و همانطور که دل کسی که قرآن واقعی را درک کرده، به صداقت و راستگویی گرایش دارد.
نسختی از لوح محفوظ است گویی خاطرت
کاندرو بینی و دانی بودنیها بر یقین
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که این زندگی و سرنوشت آدمی مانند نوشتهای از سرنوشت است که از قبل تعیین شده، و گویی در حال تماشای آن هستی و میدانی که چه چیزهایی قرار است برایت اتفاق بیفتد.
زین قبل شاید که خوانندت حکیمان جهان
شهریار نیک دان و پادشاه دور بین
هوش مصنوعی: شاید قبل از این، حکیمان جهان تو را ستوده و مورد احترام قرار دادهاند، چون تو شهریار با حکمت و پادشاهی دوراندیش هستی.
نور تو تابنده بود از پشت آدم در ازل
ور بران نور اوفتادی چشم ابلیس لعین
هوش مصنوعی: نور تو در ازل از پشت آدم تابیده بود و اگر آن نور بر زمین میافتاد، چشمان شیطان لعنتی را کور میکرد.
سجده کردی و نگفتی کادم از طین است و من
آتشم، وآتس چرا سجدهکند در بیش طین
هوش مصنوعی: تو در حال سجدهای و نمیگویی که من از خاک ساخته شدهام و تو از آتش هستی. چگونه آتش میتواند در برابر خاک سجده کند؟
در جهانداری تو داری یار و همره تیغ تیز
گر سلیمان داشت مهری نقش کرده بر نگین
هوش مصنوعی: در حاکمیتی چون تو، یار و همراهی همچون تیغ تیز داری، درست مثل سلیمان که رد محبتش بر نگینش حک شده بود.
یار و همره تیغ باید در جهانداری نه مهر
در جهانداری به از مهری چنان تیغی چنین
هوش مصنوعی: برای رهبری و مدیریت در جهان، باید همراه و یاری مثل تیغ داشته باشی، زیرا مهربانی در این زمینه کفایت نمیکند و یک تیغ برشنده و قاطع بهتر از هر نوع محبت و دوستی است.
جود تو چون آب حیوان جان فزاید روز مهر
خشم تو چون زهر افعی جان رباید روزکین
هوش مصنوعی: بخشش و سخاوت تو مانند آب حیاتبخش است که جان انسان را سیراب میکند، اما در مقابل، خشم تو همچون زهر افعی کشنده است و میتواند جان را بگیرد.
پست گردد قد جَبّاران چو بِفزایی کمان
سست گردد دست مکاران چو بگشایی کمین
هوش مصنوعی: قد و قامت زورمندان به مرور زمان کوتاه میشود، و دستهای نیرنگبازان ضعیف میگردد وقتی که تو اقدامات لازم را انجام دهی و فریب آنها را افشا کنی.
بر سرینگور و چشم آهو اندر شعرها
شاعران معنی همیگویند چون دُرّ ثمین
هوش مصنوعی: در شعرهای شاعران، همچون مرواریدهای باارزش، مفهومی عمیق و زیبا نهفته است که بر سر گوری به شکل یک درخت سرسبز و چشمهای زیبای آهوی لطیف نمایان است.
زان شرفکز نُوکِ پیکانت همی روز شکار
زخم یابند آهوان بر چشم و گوران بر سرین
هوش مصنوعی: به خاطر شرافت تو از نیکی و زیباییات، روزها شکارچیان بر چشمان آهوان زخم میزنند و بر سر گورها میگذرانند.
با تنکوه است و چون با دست فَرّخ مرکبت
کوه تن دیدی که باشد بادْتگْ در زیر زین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی انسان با یک کوه یا سدّی بزرگ و سخت روبرو میشود، باید با تلاش و اراده قوی به جلو برود و از آن موانع عبور کند. در واقع، این تصویر به ما میآموزد که با وجود دشواریها و چالشها، با کوشش و تحمل میتوان بر آنها غلبه کرد.
نعل او درکوه و دشت آتش فشاند گاهگاه
زان نیارد دیدن آتش دیدهٔ شیر عرین
هوش مصنوعی: گاهی اوقات نعل او در کوه و دشت شعلههای آتش به راه میاندازد، اما گویی چشمان شیر جنگل نمیتوانند آن آتش را ببینند.
شکرگوی عفو و روزی خوارهٔ جود تواند
هرچه اندر ترک خاقان است و خان است و تکین
هوش مصنوعی: شکرگزار عفو و بخشش خداوند و روزیدهندهٔ عظیم، میتواند هر آنچه که در دل و جان پادشاهان بزرگ و قدرتمندان است را به دست آورد.
هر یکی را دیدهای چون بندگان چاکران
پیش درگاه تو مالیده به خاک اندر جبین
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را میبیند، مانند بندگان که در برابرت خم میشوند و خاک پای تو را میبوسند، سر به زمین میساید و نشان از بندگی و محبتش را بر پیشانی خود میگذارد.
آنچه تو در نوزده سال از جهان بگرفتهای
شرح آن تا حَشْر تاریخ شُهورست و سِنین
هوش مصنوعی: آنچه که در نوزده سال زندگیات به دست آوردهای و تجربه کردهای، داستان و روایت آن تا قیامت در تاریخ ثبت خواهد شد.
از پدر بگذشتهای در ملک و گیتی داشتن
حجت آن هست نزدیک خردمندان مبین
هوش مصنوعی: تو از پدر خود در دنیا و زمین فراتر رفتهای و دلیل این موضوع نزد افراد با خرد و فرزانه مشخص و روشن است.
بود ملک او ز جیحون و فرات و ملک توست
از لب دریای مغرب تا لب دریای چین
هوش مصنوعی: ملک و سرزمین او از نهر جیحون و فرات شروع میشود، اما سرزمین تو از ساحل دریای مغرب تا دریای چین است.
تهنیتگوید همی از عدل او بغداد را
جان عباس و بنیعباس در خُلد برین
هوش مصنوعی: بغداد به خاطر عدالت او شاد و خوشحال است و جان عباس و خاندان او در بهشت به سر میبرد.
آرزو ناید همی بغداد را با چون تو شاه
روزگار مُعتَصَم یا روزگار مُستَعین
هوش مصنوعی: آرزو نمیشود که بغداد صاحب شاهی از نوع معتصد یا مستعین شود.
عِزَّ ایمان در بقای توست و عزّ مؤمنان
زان لوای نو فرستادت امیرالمؤمنین
هوش مصنوعی: عزت و افتخار ایمان به پابرجایی تو بستگی دارد و بزرگمنشی مؤمنان نیز از پرچم و نشانهای است که تو به عنوان پیشوای مؤمنان فرستادهای.
زان قِبَل نام و خطابت بر لوا فرمود نقش
تا طَراز آن لوا باشد طراز ملک و دین
هوش مصنوعی: پرچم تو باید به گونهای باشد که نام و دعوت تو بر آن نقش بسته باشد، تا نشاندهنده قدرت و سلطنت دین و ملتی باشد.
او تورا دارد یمین وزیُمن باشد جاودان
بر یمین آن خلیفه کاو تو را دارد یمین
هوش مصنوعی: او تو را به چپ و راست در کنار خود دارد و همیشه در کنار آن حاکم خواهد بود که تو را در آغوش گرفته است.
تا بیاراید به فروردینِ فرخ باغ و راغ
از گل و از لاله و از سوسن و از یاسمین
هوش مصنوعی: برای زیباسازی باغ و فضای سبز در فصل بهار، از گلها و گیاهان مختلفی همچون گل و لاله و سوسن و یاسمین استفاده میشود.
عاشقان سازند با خوبان بهر جایی قرار
بلبلان با صُلصُلانگردند هر جایی قرین
هوش مصنوعی: عاشقها با معشوقان برای خود جایی پیدا میکنند، در حالی که بلبلها با پرندگان دیگر به هر جا که میروند، همراه میشوند.
باد تخت تو سپهر و تو برو شمس منیر
باد بزم تو بهشت و می در آن ماء مَعین
هوش مصنوعی: باد، آسمان را به عنوان تخت تو میداند و تو را همچون خورشیدی درخشان میبیند. مجالس تو بهشتی است و شراب در آن همچون آب زلال و گواراست.
در نشاط آواز داده سوی تو بخت بلند
در ظفر پرواز کرده گِرد تو روحالامین
هوش مصنوعی: در شادابی و خوشحالی، بخت بلند تو را به سوی خود میخواند و در پیروزی، روحالامین دور تو پرواز میکند.
از تو بر کردارهای خوب تو هر ساعتی
پیش یزدان شکرها گفته کِرامالکاتبین
هوش مصنوعی: با هر ساعتی که میگذرد، از تو برای اعمال نیکی که انجام دادهای، نزد خداوند متعال سپاسگزاری میشود و فرشتگان نویسنده، این اعمال را ثبت میکنند.