شمارهٔ ۴
ای جهانداری که هستی پادشاهی را سزا
در جهانداری نباشد چون تو هرگز پادشا
از بشارتهای دولت وز اشارتهای بخت
شاه پیروز اختری و خسرو فرمانروا
پادشاهی یافته است از نام تو عز و شرف
شهریاری یافته است از رای تو نور و نوا
هم به دنیا از تو آبادست دین کردگار
هم به عقبی از تو خشنودست جان مصطفا
تیغ تو در قهر دشمن نایب است از ذوالفقار
تا تو اندر نصرت دین نایبی از مرتضا
از-لطافت گر سما دارد تفضل بر زمین
از وجود تو زمین دارد تفضل بر سما
مشتری با دولت پیروز تو بیگانه نیست
در بلندی و سعادت هر دو هستند آشنا
از تو بهترگوش ما نشنید و هرگز نشنود
وز تو نیکوتر ندیدست و نبیند چشم ما
گر دلیلی باید این را هست کردارت دلیل
ور گواهی باید این را هست کردارت گوا
چند خوانند از فریدون و سکندر داستان
کو فریدون گو ببین و کو سکندر گو بیا
تا بیاموزند هر دو همت بیغایتی
تا بیندوزند هر دو نعمت بیمنتها
هرکه دل یکتا کند در بیعت و پیمان تو
دورگردون بشت او را کرد نتواند دو تا
جود و عدل تو شناسم زندگانی را سبب
راستگویی جود تو آب است و عدل تو هوا
گر به چشم نصرت اندر توتیا باید همی
گرد اسبت بس بود درچشم نصرت توتیا
ور به جسم دولت اندر کیمیا باید همی
خاک پایت بس بود در دست دولت کیمیا
جان به تن پیوسته باشد تا درو مهرت بود
چون ز مهر تو جدا گردد ز تن گردد جدا
گر نبودی مهر و کینت کی بدی سود و زیان
ور نبودی خشم و عَفوَت کی بدی خوف و رَجا
اعتقاد تو شها نیک است بر خرد و بزرگ
بر تو تاوان نیست گر ناید ز بدخواهان وفا
نیست تاوان بر سرشک ابر و نور آفتاب
گر ز خارستان و شورستان برون ناید گیا
چون شود بیجاده گون شمشیر مینارنگ تو
روی هامون لعل گردد روی دشمن کهربا
کافران و ساحران را اژدها آمد به چشم
درکف تو تیغ تو واندرکف موسی عصا
سحر و کفر از فعل این و فعل آن ناچیز گشت
سٍحْر خورد آن اژدها و کُفر خورد این اژدها
تاکه از تشبیه شکل آسمان و آفتاب
هست چون پیروزهگون دولاب زرین آسیا
در سرای پادشاهی بر سریر خسروی
جاودان بادت به پیروزی و بهروزی بقا
در همه حالی موافق با مراد تو قدر
در همه کاری برابر با رضای تو قضا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جهانداری که هستی پادشاهی را سزا
در جهانداری نباشد چون تو هرگز پادشا
هوش مصنوعی: ای صاحب جهان، تو که شایسته پادشاهی هستی، در سراسر جهان هیچ پادشاهی مانند تو وجود ندارد.
از بشارتهای دولت وز اشارتهای بخت
شاه پیروز اختری و خسرو فرمانروا
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که خبرهای خوشی از حکومت و موفقیتهای یک پادشاه به همراه نشانههای خوبی از سرنوشت و بخت او به گوش میرسد. در واقع، اشاره دارد به پیروزیها و عظمت پادشاهی که تحت فرمان او زندگی و حکومت میشود.
پادشاهی یافته است از نام تو عز و شرف
شهریاری یافته است از رای تو نور و نوا
هوش مصنوعی: از نام تو مقام و اعتبار پادشاهی به دست آمده و از اندیشه تو روشنی و آوازهای به بار آمده است.
هم به دنیا از تو آبادست دین کردگار
هم به عقبی از تو خشنودست جان مصطفا
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر وجود تو در آبادانی است و در آخرت نیز به خاطر رضایت تو، جان پیامبر اکرم (مصطفی) خوشنود است.
تیغ تو در قهر دشمن نایب است از ذوالفقار
تا تو اندر نصرت دین نایبی از مرتضا
هوش مصنوعی: تیغ تو در هنگام جنگ با دشمن، همچون ذوالفقار به نمایندگی از تو عمل میکند و تو در راه یاری دین، جانشینی از علی (مرتضا) هستی.
از-لطافت گر سما دارد تفضل بر زمین
از وجود تو زمین دارد تفضل بر سما
هوش مصنوعی: اگر آسمان به خاطر لطافت خود بر زمین لطف دارد، زمین نیز به خاطر وجود تو بر آسمان لطف دارد.
مشتری با دولت پیروز تو بیگانه نیست
در بلندی و سعادت هر دو هستند آشنا
هوش مصنوعی: مشتری و دولت پیروز با هم ناآشنا نیستند، در موفقیت و سعادت هر دو به یکدیگر نزدیک و آشنا هستند.
از تو بهترگوش ما نشنید و هرگز نشنود
وز تو نیکوتر ندیدست و نبیند چشم ما
هوش مصنوعی: گوش ما هرگز صدایی بهتر از تو نشنیده و نخواهد شنید و چشمان ما هرگز تماشای زیبایی بهتر از تو نداشته و نخواهند داشت.
گر دلیلی باید این را هست کردارت دلیل
ور گواهی باید این را هست کردارت گوا
هوش مصنوعی: اگر نیاز به دلیلی باشد، کردار تو دلیل است. و اگر گواهی لازم باشد، عمل تو بهترین گواه است.
چند خوانند از فریدون و سکندر داستان
کو فریدون گو ببین و کو سکندر گو بیا
هوش مصنوعی: چند نفر از داستانهای فریدون و سکندر میخوانند، اما اگر میخواهی فریدون را ببینی، بیا و نگاه کن؛ و اگر سکندر را میخوانی، برو و او را ببین.
تا بیاموزند هر دو همت بیغایتی
تا بیندوزند هر دو نعمت بیمنتها
هوش مصنوعی: هر دو باید تلاش و کوشش بینظیری داشته باشند تا بتوانند به نعمات و برکات بیپایانی دست یابند.
هرکه دل یکتا کند در بیعت و پیمان تو
دورگردون بشت او را کرد نتواند دو تا
هوش مصنوعی: هر کس که با تمام وجود به عهد و پیمان تو وفادار باشد، برای او زمانی به پایان میرسد که دیگر نتواند دو دل داشته باشد و به دور از وفاداری به تو زندگی کند.
جود و عدل تو شناسم زندگانی را سبب
راستگویی جود تو آب است و عدل تو هوا
هوش مصنوعی: سخاوت و انصاف تو را میشناسم که زندگی به واسطه آنها شکل میگیرد. سخاوت تو مانند آب و انصاف تو مانند هواست.
گر به چشم نصرت اندر توتیا باید همی
گرد اسبت بس بود درچشم نصرت توتیا
هوش مصنوعی: اگر در چشم نصرت و پیروزی، نیاز به تماشای توتیا (مادهای پزشکی برای تقویت بینایی) باشد، پس در واقع، اسب تو باید به دور آن چشم بچرخد. اشاره به این دارد که گاهی برای رسیدن به موفقیت به چیزهایی نیاز است که شاید در ابتدا ضروری به نظر نرسند.
ور به جسم دولت اندر کیمیا باید همی
خاک پایت بس بود در دست دولت کیمیا
هوش مصنوعی: اگر در کیمیاگری بر خودت قدرت و ثروت به دست آوری، تنها با خاک پای تو هم میتوان به موفقیت دست یافت.
جان به تن پیوسته باشد تا درو مهرت بود
چون ز مهر تو جدا گردد ز تن گردد جدا
هوش مصنوعی: تا زمانی که جان در بدن باشد، محبت تو نیز در آن وجود دارد؛ اما زمانی که محبت تو از جان جدا شود، جان هم از بدن جدا خواهد شد.
گر نبودی مهر و کینت کی بدی سود و زیان
ور نبودی خشم و عَفوَت کی بدی خوف و رَجا
هوش مصنوعی: اگر محبت و دشمنی تو نبود، سود و زیانی هم در کار نبود. و اگر خشم و بخشش تو نبود، نه ترسی بود و نه امیدی.
اعتقاد تو شها نیک است بر خرد و بزرگ
بر تو تاوان نیست گر ناید ز بدخواهان وفا
هوش مصنوعی: ایمان تو نسبت به خوبیها درست است. برای کسانی که بزرگ و خردمند هستند، اگر از بدخواهان وفایی نیابند، مشکلی نیست و عذاب و مجازاتی برایشان نخواهد بود.
نیست تاوان بر سرشک ابر و نور آفتاب
گر ز خارستان و شورستان برون ناید گیا
هوش مصنوعی: هیچ جریمهای بر گناه اشک ابر و نور خورشید وجود ندارد، اگر گیاه (زندگی) از میان خارزار و شوق و شور بیرون نیاید.
چون شود بیجاده گون شمشیر مینارنگ تو
روی هامون لعل گردد روی دشمن کهربا
هوش مصنوعی: زمانی که شمشیر تو، که همچون جادهای بینهایت است، به حرکت درآید، چهرهی دشمن، که رنگش برنزه شده، به رنگ لعل (زرشکی) تبدیل خواهد شد.
کافران و ساحران را اژدها آمد به چشم
درکف تو تیغ تو واندرکف موسی عصا
هوش مصنوعی: در مقابل کافران و جادوگران، قدرت تو همانند اژدهایی است که در چشمانت میدرخشد. تیغ تو است که در دستت میدرخشد و در برابر آنان، مانند عصای موسی، تو را یاری میکند.
سحر و کفر از فعل این و فعل آن ناچیز گشت
سٍحْر خورد آن اژدها و کُفر خورد این اژدها
هوش مصنوعی: سپیده دم و بیایمانی به خاطر اقدامهای این و آن بیاهمیت شدند. سحر و جادو به آن اژدها آسیب زد و بیدینی به این اژدها لطمه وارد کرد.
تاکه از تشبیه شکل آسمان و آفتاب
هست چون پیروزهگون دولاب زرین آسیا
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و درخشش آسمان و خورشید اشاره شده است، که همچون یک چرخ طلا که در آسیاب میچرخد، درخشان و جالب توجه به نظر میرسند. این توصیف نشاندهندهٔ زیبایی و زرق و برق آسمان و نور خورشید است.
در سرای پادشاهی بر سریر خسروی
جاودان بادت به پیروزی و بهروزی بقا
هوش مصنوعی: در کاخ پادشاهی، بر تخت فرمانروایی، همواره برایت پیروزی و خوشبختی و جاودانگی آرزو میکنم.
در همه حالی موافق با مراد تو قدر
در همه کاری برابر با رضای تو قضا
هوش مصنوعی: در هر شرایطی مطابق خواسته تو هستم و در هر کار، تقدیر من با رضایت تو سازگار است.
حاشیه ها
1402/02/27 17:04
سُحا فرامهر
بسیار زیبا... لذت بردم.
1402/02/28 02:04
امیرالملک
از لطافت گر سما دارد تفضل بر زمین
از وجود تو زمین دارد تفضل بر سما
سخن عجیبی است. محبوب چقدر قدرت جذب و معیاری دارد که حضورش ارزشها را باژگون کرده.