شمارهٔ ۱۴
رفتیم ز خدمت تو، دل خون کرده
دل خون شده و ز دیده بیرون کرده
قد چو الف بعشق تو نون کرده
خاک ره پشت موزه گلگون کرده
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رفتیم ز خدمت تو، دل خون کرده
دل خون شده و ز دیده بیرون کرده
هوش مصنوعی: ما از خدمت تو دور شدیم و دلمان بسیار غمگین و خونین است و نمیتوانیم این درد را در خود نگهداریم و اشکمان از چشمانمان میریزد.
قد چو الف بعشق تو نون کرده
خاک ره پشت موزه گلگون کرده
هوش مصنوعی: قد تو به مانند حرف الف است که در عشق تو دراز شده، و خاک راه را به خاطر عشق تو، سرخ و گلگون کرده است.
حاشیه ها
1400/08/18 17:11
افسانه چراغی
موزه به معنی پای افزار، کفش
1400/08/18 17:11
افسانه چراغی
مصرع آخر: هنگام رفتن آن قدر اشک خونین ریختم که خاک راهی که از آن گذشتم (پشت کفشم) گلگون شده.