گنجور

شمارهٔ ۲۳

هنگام آنکه گل دمد از خاک بوستان
رفت آن گل شکفته و در خاک شد نهان
هنگام آنکه شاخ شجر نم کشد ز ابر
بی آب ماند نرگس آن تازه بوستان
با جام باده در وطن امروز بر فروز
آن گوهری که هست مدد در صفای جان
قد بلند او به مثل مثل نارون
رنگ عجیب او به صفت رنگ ناردان
بیگانه از ستاره ولیکن ستاره بار
بی بهره از عقیق ولیکن عقیق سان
رخشان تر است پیکرش از جنس آفتاب
پیچان تر است قالبش از شاخ خیزران
در گوش او ز گوهر چرخ است گوشوار
بر فرق او ز مشک سیاهست طیلسان
شنگرف را به گونه دلیل معین ست
لیکن همی نماید زنگار ازودخان
چون خاطر کریم صفا اندرو پدید
چون همت بلند جوادی درو عیان
چون بر زمین ز پیکر خود سایه افگند
سوی سپهر پشه ی زرین شود روان
نقصان کجا رسد به طبایع ز روزگار؟
تا اوست بر سپاه طبایع خدایگان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هنگام آنکه گل دمد از خاک بوستان
رفت آن گل شکفته و در خاک شد نهان
هوش مصنوعی: زمانی که گل از خاک باغ‌ها سر بیرون می‌آورد و می‌شکفد، در نهایت به زمین بازمی‌گردد و در خاک پنهان می‌شود.
هنگام آنکه شاخ شجر نم کشد ز ابر
بی آب ماند نرگس آن تازه بوستان
هوش مصنوعی: زمانی که درختان از باران شکوفه‌ها و جوانه‌ها می‌زنند، گل نرگس در باغ تازه، به خاطر کمبود آب پژمرده و بی‌جان می‌ماند.
با جام باده در وطن امروز بر فروز
آن گوهری که هست مدد در صفای جان
هوش مصنوعی: امروز در سرزمین خود، با زیبایی و لذتی که از شراب به دست می‌آید، آن گوهر درخشانی را روشن کن که به پاکی روح کمک می‌کند.
قد بلند او به مثل مثل نارون
رنگ عجیب او به صفت رنگ ناردان
هوش مصنوعی: قد بلند او مانند درخت نارون است و رنگ عجیبش مشابه رنگ انار می‌باشد.
بیگانه از ستاره ولیکن ستاره بار
بی بهره از عقیق ولیکن عقیق سان
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این نکته اشاره می‌کند که هرچند یک ستاره ممکن است از نظر ظاهری یا از نظر وجود، بیگانه و دور باشد، اما در عین حال، بدون زیبایی و درخشش خاصی که مانند عقیق است، نخواهد بود. به عبارتی، زیبایی و درخشندگی در هر چیزی، حتی اگر دور باشد، قابل توجه است.
رخشان تر است پیکرش از جنس آفتاب
پیچان تر است قالبش از شاخ خیزران
هوش مصنوعی: چهره‌اش از آفتاب درخشان‌تر است و فرم بدنی‌اش از شاخه‌های خیزران نرم‌تر و منعطف‌تر است.
در گوش او ز گوهر چرخ است گوشوار
بر فرق او ز مشک سیاهست طیلسان
هوش مصنوعی: در گوش او گوشواره‌ای از گوهر آسمانی آویزان است و بر سرش الطافی از مشک سیاه قرار دارد.
شنگرف را به گونه دلیل معین ست
لیکن همی نماید زنگار ازودخان
هوش مصنوعی: شنگرف به عنوان یک نشانه واضح و مشخص شناخته می‌شود، اما در عین حال باعث می‌شود که زنگاری از کثافت‌ها و آلودگی‌ها نمایان شود.
چون خاطر کریم صفا اندرو پدید
چون همت بلند جوادی درو عیان
هوش مصنوعی: وقتی که دل بزرگ و نیکوکار روشنایی خود را نشان می‌دهد، مانند آن است که اراده و هدف بلند انسانی حقیقی در آن آشکار می‌شود.
چون بر زمین ز پیکر خود سایه افگند
سوی سپهر پشه ی زرین شود روان
هوش مصنوعی: زمانی که سایه‌ام بر روی زمین بیفتد، به مانند یک پشه طلایی به سمت آسمان پرواز می‌کند.
نقصان کجا رسد به طبایع ز روزگار؟
تا اوست بر سپاه طبایع خدایگان
هوش مصنوعی: نقص و کمبود چگونه می‌تواند به ویژگی‌های طبیعی برسد، در حالی که خود آن ویژگی‌ها تحت فرمان خداوند هستند و او بر تمام آن‌ها نظارت دارد؟

حاشیه ها

1400/08/18 19:11
افسانه چراغی

در جایی دیگر به این شکل آمده:

هنگام آن که گل دمد از صحن بوستان