گنجور

شمارهٔ ۷

ای خامه ی تو منهی سر ازل شده
محتاج کشته ام قَد ری کاغذم فرست
لیک از بریده ئی طمع از مدح نیک من
فرمان توراست هرچه فرستی بدم فرست
کار عدو بدست مراد تو داده شد
خواهی دهم عطاده و خواهی صدم فرست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خامه ی تو منهی سر ازل شده
محتاج کشته ام قَد ری کاغذم فرست
هوش مصنوعی: ای قلم، تو به من بگو که از ابتدا در نیاز به دَم و زندگی خود دست خالی مانده‌ام، کاغذم را به من بده تا بتوانم بر روی آن بنویسم.
لیک از بریده ئی طمع از مدح نیک من
فرمان توراست هرچه فرستی بدم فرست
هوش مصنوعی: ولی با این حال که من از تمجید و ستایش ناامید شده‌ام، هر چه را که بخواهی می‌فرستم.
کار عدو بدست مراد تو داده شد
خواهی دهم عطاده و خواهی صدم فرست
هوش مصنوعی: کار دشمن به دست آرزوی تو سپرده شده است. اگر بخواهی، می‌توانی به او پاداش دهی و اگر بخواهی، می‌توانی کیفرش کنی.