گنجور

بخش ۱۰ - سبب نظم کتاب

ساقی از آن مشربه یاقوت ده
قوتم از مرتبه یاقوت ده
یا رهد این دل تن وی از سراب
یا رود از مستی می بر سر آب
یکشب از آنجا که در انجام حال
شد ره بیگانه در آنجا محال
دل که در آن دجله خون آشناست
گفتمش اینواقعه چون آشناست
خدمت خلق از ره خر بندگیست
خاطر آزاد تو در بند کیست
خیز و رخ از ظلمت غفلت بتاب
رشته جهد از پی طاعت بتاب
نیست ره از هیأت و حکمت بدوست
از در دلها ره قربت بدوست
کار نه نحوست درین کو نه صرف
عمر تو تا کی شود این گونه صرف
هر که حقش نامده راضی ز حال
یافته کم معنی ماضی ز حال
رایحه همدم شده با گل وزان
شد هم دم با گل و سنبل وزان
عاصفه چون بیهده گرد آمده
حاصل کارش همه گرد آمده
هر که در افسانه و افسون گریست
بس که بر افسانه و افسون گریست
گم مشو اندر پی نالان درای
مرد شو اندر صف مردان درآی
پا مکش از شه ره تحقیق باز
تا کند این در بتو توفیق باز
خیز و در آسایش اصحاب کوش
تا کند اخبار تو احباب کوش
نکته سر رشته نظم آوران
در کن و در رشته نظم آور آن

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی از آن مشربه یاقوت ده
قوتم از مرتبه یاقوت ده
هوش مصنوعی: ای ساقی، از آن جام یاقوت که نوشیدنی‌ات لذیذ است، ظرفی به من بده تا قدرت و انرژی‌ام را از آن دریافت کنم.
یا رهد این دل تن وی از سراب
یا رود از مستی می بر سر آب
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر آرزوی رهایی و نجات دل از توهمات و خیالات بیهوده است. شاعر می‌خواهد که یا دلش از این پندارهای نادرست آزاد شود یا اینکه از شوق و شادی به مانند نوشیدن می به نزد آب واقعی برود. به بیان دیگر، او در جستجوی حقیقت و واقعیت است و نمی‌خواهد در بند خیال باقی بماند.
یکشب از آنجا که در انجام حال
شد ره بیگانه در آنجا محال
هوش مصنوعی: یک شب از آنجا که در آنجا بودن دیگر ممکن نبود، مسیر بیگانه به آن سمت بسته شد.
دل که در آن دجله خون آشناست
گفتمش اینواقعه چون آشناست
هوش مصنوعی: دل من که در آن رود دجله پر از خون و درد است، به آن گفتم که این حادثه چقدر برای من آشناست.
خدمت خلق از ره خر بندگیست
خاطر آزاد تو در بند کیست
هوش مصنوعی: خدمت به مردم از طریق فروتنی و بندگی انجام می‌شود، اما فکر و روح آزادی تو در دست چه کسی است؟
خیز و رخ از ظلمت غفلت بتاب
رشته جهد از پی طاعت بتاب
هوش مصنوعی: بپا خیز و از تاریکی غفلت بیرون بیا و تلاش کن تا به اطاعت و فرمانبری برسری.
نیست ره از هیأت و حکمت بدوست
از در دلها ره قربت بدوست
هوش مصنوعی: راه رسیدن به حقیقت و معرفت به ظواهر و علم‌های ظاهری بستگی ندارد؛ بلکه این ارتباطی عمیق و درونی با دل‌ها و احساسات دارد که به نزدیکی به آن حقیقت منجر می‌شود.
کار نه نحوست درین کو نه صرف
عمر تو تا کی شود این گونه صرف
هوش مصنوعی: این کار در این مکان بدشانسی نیست، بلکه صرف کردن عمر توست. تا چه زمانی اینگونه عمر خود را هدر خواهی داد؟
هر که حقش نامده راضی ز حال
یافته کم معنی ماضی ز حال
هوش مصنوعی: هر کسی که حقش به او نرسیده، از وضعیت فعلی خود راضی است و این نارضایتی از گذشته‌اش نشأت می‌گیرد.
رایحه همدم شده با گل وزان
شد هم دم با گل و سنبل وزان
هوش مصنوعی: بوی خوش گل با وزش باد همراه شد و به همراه آن، عطر گل و سنبل نیز در فضا پخش گشت.
عاصفه چون بیهده گرد آمده
حاصل کارش همه گرد آمده
هوش مصنوعی: طوفانی که به شکل بی‌ثمر و بی‌هدف جمع شده، نتیجه‌اش تنها گرد و غبار است که بی‌فایده و بی‌ثمر می‌باشد.
هر که در افسانه و افسون گریست
بس که بر افسانه و افسون گریست
هوش مصنوعی: هر کسی که در دام افسانه‌ها و جادوها افتاد، به اندازه‌ای که به آن‌ها گریسته، دچار همین افسانه‌ها و جادوها شده است.
گم مشو اندر پی نالان درای
مرد شو اندر صف مردان درآی
هوش مصنوعی: در تلاش برای فهماندن، خود را گم نکن و در پی ناله‌ها نباش. به جای آن، به جمع مردان بپیوند و در صف آنان قرار بگیر.
پا مکش از شه ره تحقیق باز
تا کند این در بتو توفیق باز
هوش مصنوعی: از مسیر تحقیق و جستجو عقب نرو، زیرا این در به روی تو توفیق و موفقیت خواهد گشود.
خیز و در آسایش اصحاب کوش
تا کند اخبار تو احباب کوش
هوش مصنوعی: برخیز و در رفاه و خوشی زندگی کن و تلاش کن تا این خبرهای خوب به دوستانت برسد.
نکته سر رشته نظم آوران
در کن و در رشته نظم آور آن
هوش مصنوعی: به نکته‌های اساسی توجه کن و سعی کن در خلق نظم و ترتیب، بر روی آن‌ها تسلط پیدا کنی.