گنجور

برگ دوازدهم یک چنگ است

این کز تو نصیب من دل تنگ بس است
خون جگرم باده گلرنگ بس است
با ناله خود ز زهره کی یاد کنم
یک بزم مرا نوای یک چنگ بس است
یک بزم مرا نوای یک چنگ بس است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این کز تو نصیب من دل تنگ بس است
خون جگرم باده گلرنگ بس است
هوش مصنوعی: اینکه تو به من محبت کردی و دلم را شاد کردی، برای من کافی است. درد و رنجی که به دل دارم، به اندازه کافی تلخ و سنگین است.
با ناله خود ز زهره کی یاد کنم
یک بزم مرا نوای یک چنگ بس است
یک بزم مرا نوای یک چنگ بس است
هوش مصنوعی: با صدای ناله‌ام نمی‌توانم از زیبایی یاد کنم، یک مجلس شادی برای من با یک ساز کافی است.