اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۱ - سهراب

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>شب هجرست و ما آشفته ایم از زلف او ایدل</p></div>
<div class="m2"><p>چو شب تا رست ودرهم راه تو دست از طلب بگسل</p></div></div>

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۵۸

بخش ۴۲ - سعد و سعید

شب هجرست و ما آشفته ایم از زلف او ایدل
چو شب تا رست ودرهم راه تو دست از طلب بگسل

هوش مصنوعی: این اشعار در مورد حال و هوای آشفته و غمگین عاشقانه صحبت می‌کند. در شب هجران، عاشق به خاطر زلف معشوق دلتنگ و پریشان است و به او می‌گوید که به دنبال او نباشد و از جستجویش دست بکشد.

بخش ۴۰ - زین

بخش ۴۱ - سهراب

هوش مصنوعی: شب جدایی است و ما به خاطر زلف این معشوق در هم و برهم شده‌ایم. ای روح زیبایی، همچنان که شب برطرف می‌شود، راه تو را رها کن و دیگر به دنبال آن نرو.

شب هجرست و ما آشفته ایم از زلف او ایدل

چو شب تا رست ودرهم راه تو دست از طلب بگسل

بخش ۴۱ - سهراب

اطلاعات

برگردان به زبان ساده