گنجور

بخش ۳ - دایره مرکب مدور

شدست هوش دل ایجان ز دست باد ستم
کی آوری بفغانش بصبر با دست آر
شد هوش دلا ز دست با دست
کی آوریش بصبر با دست

تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیل

قافیه: معمول و غیر معمول

بحر: هزج اخرب مقبوض مقصور

صنعت: ایهام

ایا حریف طرب چون وزید باد بهار
چو لاله می خور و مهر از زمانه چشم مدار
هباست بی می و گل عمر آتشی در زن
بهر چه دارد از اندیشه ات چو بوتیمار
رسید لاله و دارد بهر کمین خاری
چو گلرخی است که دارد رقیب ناهموار
نوبهارست و گل آتش زده در هر خاری
لاله را چشم چهار از پی گلرخساری

تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

قافیه: مطلق بردف

بحر: رمل مخبون اصلم- صدر و ابتداء سالم

صنعت: تشبیه مطلق

سمن چو ساقی دلجو به لاله زار آمد
که تا چو لاله برافروزد از رخش انظار
یقین که مستی بلبل چو غنچه پنهانیست
حیاتش از می ریحانیست آن خمار
ساقی چو بهار آمد کو غنچه پنهانیت
تا لاله برافروزد از آتش ریحانیت

تقطیع: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلان

قافیه: مطلق بردف و خروج

بحر: هزج مثمن اخرب عروض و ضرب مسبغ

صنعت: تشبیه کنایه

در آبباغ گل اکنون که همچو جنت شد
بچین گلی که چو حور آمده است دیده گمار
کجاست نسبت یار از نسیم بستانش
چو حور اگر چه شمیمست گلشنش عطار
باغ گل چو جنت شد جنت ار نسیمستش
چین گل چو حور آمد حور اگر شمیمستش

تقطیع: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن

قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید

بحر: هزج اشتر

صنعت: تشبیه مشروط

هوای باده و جعد بنفشه دام دلست
گذر چو نیست ازین دام دل بیاد بیار
نه گر تو سنبل تر تافتستیش ای باد
بقصد دل چه بهم بافتستیش صد بار
ای باد جعد سنبل تر تافتستیش
گر نیست دام دل چه بهم بافتستیش

تقطیع: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید و نایره

بحر: مضارع مکفوف محذوف

صنعت: تشبیه اضمار

وگرچه نسبت نسرین و گل گمان بتو هست
نمی کنیم ازیشان تو بهتری بعذار
رسند کی بتو زانروی همچو مه گلها
چنین که چون تو بدیدست نرگس ابصار
دمیده است بسی سرو در چمن شادان
ولی کمست بشوخی چو آنقد و رفتار
نسرین و گل ماند بتو زانروی چید ستیمشان
نی نی ازیشان بهتری نیکو بدید ستیمشان

تقطیع: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلان

بحر: رجز مثمن مذال

قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید و چهار نایره

صنعت: تشبیه تفضیل

وجود سنبل اگر سوخته چو بلبل شد
وجود بلبل ازو سوخت همچو سنبل زار
چو سنبل سوخته بلبل
چو بلبل سوخت هم سنبل

قافیه: مقید مجرد

بحر: هزج مربع

صنعت: تشبیه عکس

تقطیع: مفاعیلن مفاعیلن
لوای گل که چو خورشید بر همه رخشید
مگر که یافت ز شاه ولایت اینمقدار
تو لاله بین چو نکو اختری که تافته است
نظر کیش بوی افتاده است شاه دیار
گل چو خورشید بهر خشک و تری تافته است

تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

قافیه: ذوقافتین اول مطلق مجرد- ثانی مطلق بردفین

بحر: رمل مثمن مخبون محذوف

صنعت: حسن مقطع و گریزگاه

مگر از شاه ولایت نظری یافته است
ندید چشم فلک همچه شاه اسماعیل
که تیغ عدل شدش صیقل دل از زنگار
چو حیدر از قبلش هست روح بانیکان
یقین که هست زظلمانیان دلش بیزار
شاه اسماعیل حیدر قبله روحانیان

تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلان

قافیه: مطلق بخروج و مزید(کذا)

بحر: رمل مثمن مقصور

صنعت: بیت القصیده، مراعات نظیر

تیغ عدلش صیقل آیینه ظلمانیان
مثال برق بمانی است در گه میدان
عیان چو شعله شمعش سنان کینه گزار
اگر چه شعله آل علم چو برق افروخت
دلی مباد ستم بین از آن گزیده سوار
برقیست دمان شعله آل علم او

تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن

قافیه: مجهول و معروف

بحر: هزج اخرب مکفوف محذوف

صنعت: تجاهل العارفین، تشبیه

یا شعله شمع از دم با دست بیکسو
لییم شد ز جهان، ملک شاد شد از شاه
خوشا نکویی ملک و خوشا بد اشرار
سرای جان و دل آباد گشت و خواهی دید
هنوز خوشتر ازین عدل، او چو شد معمار
عجب مدار ز دادش که مرده زنده کند
که پیش بخت خدا داده نیست این دشوار
جهان شاد شد از شاه و دل آباد شد از داد

تقطیع: مفاعیل مفاعیل مفاعیل مفاعیل

قافیه: مردف بردف- اعنات

بحر: هزج مکفوف مقصور

صنعت: لف و نشر مرتب

خوشا ملک و خوشا شاه خوشا عدل خداداد
اگر بصید نگاهش فتاده بر عنقا
بیک اشارتش افکنده از فلک طیار
دمی چو رفته بنخجیر بیک حمله
فکنده ناوک او صد هژبر شیر شکار
بصید عنقا چو رفته گه گه

تقطیع: فعول فعلن فعول فعلن

قافیه: مکرر

بحر: متقارب مقبوض اثلم

صنعت: اغراق

بیک اشارت فکنده ده ده
تبارک الله از آن کف که خواست حاتم طی
که بهره گیرد از آن بحر و کان باستنکار
اگر نه آمده او ضامن و فرشته رزق
چرا کشد همه کس دامنش چو راتب خوار
حاتم طی آمده او ضامنش

تقطیع: مفتعلن مفتعلن فاعلن- فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

قافیه: اختلاف اشباع

بحر: سریع مطوی مکشوف- رمل مسدس محذوف

صنعت: ذو بحرین

گیرد از آن رو همه کس دامنش
فروغ اختر دولت از و نگر بیقین
که آفتاب زمینست و کعبه زوار
زهی کرامت مه پرتوی که بخشیده
فروغ نجم سعادت رخش بیک دیدار
اختر دولت او کین همه پرتو بخشد

تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

قافیه: اختلاف حذو

بحر: رمل مخبون اصلم، صدر و ابتدا سالم

صنعت: تشبیه- مراعات نظیر

آفتابیست کزو نجم سعادت رخشد
وجیه روی و بعلم و هنر از آن ابری
که بحر فضل باقبال او گشود انهار
نه غم رواست بعهدش نه هم که شد بسته
دهان حادثه و پوست کنده از غدار
روی علم و هنر از آب مروت شسته

تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

قافیه: اختلاف حذو

بحر: رمل مثمن مخبون اصلم

صنعت: استعاره

لب اقبال گشوده دهن حادثه بسته
به همسری زخور آنصاحب نظر بهتر
زهمرهیست بهر صاحب هنر غمخوار
هم سرور صاحب نظر

تقطیع: مستفعلن مستفعلن

قافیه: مقید مجرد- محجوب

بحر: رجز مربع

صنعت: تنسیق الصفات

هم رهبر صاحب هنر
ایا سپهر کرم جاه خود به بین که ز بخت
برای تست بهشت و نعیم او هموار
در مراد تو ای بی نظیر از آن بازست
که ملک داده کبیرت عنایت جبار
اگر جاه خود بنگری بی نظیرا

تقطیع: فعولن ۴ بار

قافیه: اختلاف حرف وصل

بحر: متقارب مثمن سالم

صنعت: اقتباس

رایت نعیما و ملکا کبیرا
پس از عدو چه غمت کو به بیهشی باشد
چو خاک و باد و تو چون آب و آتش از پیکار
از عدو چه غم کو به بیهشی

تقطیع: فاعلن فعل فاعلن فعل

قافیه: اختلاف توجیه

بحر: متدارک مخبون مقطوع

صنعت: متضاد

خاک و باد و تو آب و آتشی
سحر شنید چو گل از صبا که خلقت چیست
گل از تو در عرق افتاد و ریخت زود از بار
اگر گلش نشد از تن زرشگ خلق تو تاب
بروی خویش گلاب از چه زد پی تیمار
گلاب چیست اگر گل نشد ز خلق تو آب

تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات

قافیه: ایطاء خفی

بحر:مجتث مخبون مقصور

قافیه: رد العجز علی الصدر نوع اول

گل از تو در عرق افتاد وزد بروی گلاب
یقین که بر در و بامت پرد فرشته نهان
بصد نیاز و فقیری گر او فتد بگذار
همای سدره نشین چون بحضرتت گذرد
ره ادب سپرد باز آید از پندار
پرد فرشته نهان چون بحضرتت گذرد
بصد نیاز و فقیری ره ادب سپرد
یقین که بر در و بامت گر او فتد بگذار

تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن- ثانی مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات

قافیه: اول ایطاء جلی(کذا) ثانی مردف بردف مفرد

بحر: اول مجتث مخبون محذوف – ثانی مجتث مخبون مقصور

صنعت: استقبال، رد العجز نوع دوم

همای سدره نشین باز آید از پندار
به خواریند حسودان تو ولی نازند
بمال و اینهمه را جز ز نعمتت مشمار
رود ز غصه خراب از درت عدو هر چند
که از تو را تبه خوارست و نام در طومار
خوارند حسودان تو و ز غصه خرابند

تقطیع مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل

قافیه: ایطاء جلی

بحر: هزج اخرب مکفوف مقصور

صنعت: رد العجز نوع سوم

با اینهمه از نعمت تو را تبه خوارند
وزیدن نفست جان کامل از معنی
دم تو از نفس باد صبح شسته غبار
رخ کمال تو دلجوترست و زیباتر
بحسن و خلق و به دلجویی از بت فرخار
ز جان کلام تو دلجوترست و زیباتر

تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

قافیه: ایطاء جلی در حرف تفضیل

بحر: مجتث مخبون اصلم

صنعت: ردالعجز نوع چهارم

دم تو از نفس باد صبح دلجوتر
یقین که کلک تو مرغیست از خط مشکین
که دل همی برد از نقش سنگ زین منقار
کلک تو از خط مشکین

تقطیع: فاعلاتن فاعلاتان

قافیه: ایطاء جلی در نون تخصیص

بحر: رمل مربع مسبغ

قافیه: تلمیح

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شدست هوش دل ایجان ز دست باد ستم
کی آوری بفغانش بصبر با دست آر
هوش مصنوعی: دل من به خاطر بادهای ستمگر، خسته و بی‌تاب شده است. به من بگو، چه زمانی می‌توانی او را به سکوت و صبر دعوت کنی و او را آرام کنی؟
شد هوش دلا ز دست با دست
کی آوریش بصبر با دست
هوش مصنوعی: عقل و هوش دل از بین رفته است، چگونه می‌توان آن را با صبر و تلاش به دست آورد؟
تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیل
هوش مصنوعی: تقطیع به شکستن و تقسیم کردن یک الگو یا آوای شعری به اجزای کوچکتر گفته می‌شود. در اینجا، ساختار مفعول، مفاعلن و مفاعیل به‌عنوان الگوهای قافیه‌ای یا وزنی در شعر اشاره دارد. این الگوها در نظریه شعر و ادبیات برای فهم بهتر وزن و ریتم مورد استفاده قرار می‌گیرند.
قافیه: معمول و غیر معمول
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تشابه و همخوانی صداها در انتهای کلمات است. می‌توان آن را به دو نوع معمول و غیرمعمول تقسیم کرد. قافیه‌های معمول شامل شدت و تکرار صداها است که در اشعار و آهنگ‌ها رایج است، در حالی که قافیه‌های غیرمعمول به شکل‌های نوآورانه‌تری از صوت و نحوه تکرار کلمات اشاره دارد که کمتر در ادبیات سنتی دیده می‌شود.
بحر: هزج اخرب مقبوض مقصور
هوش مصنوعی: بحر: نوعی قالب شعری است که در آن وزن شعر به صورت هزج اخرب مقبوض مقصور تنظیم شده است، به این معنا که دارای ضرب‌آهنگ خاصی است که به شعر ریتم و زیبایی می‌بخشد.
صنعت: ایهام
هوش مصنوعی: ایـهام به معنای دوپهلو بودن یا داشتن معانی مختلف است. این واژه به طور خاص در ادبیات و زبان‌شناسی به کار می‌رود و به اشاره به مفاهیم یا تصورات گوناگون با استفاده از یک کلمه یا جمله اشاره دارد. ایهام می‌تواند به زیبایی و جذابیت متن بیفزاید و گاهی نیز به انتقال معانی عمیق‌تر کمک کند. در برخی موارد، ایهام می‌تواند به صورت عمدی برای گمراه کردن یا به چالش کشیدن خواننده استفاده شود.
ایا حریف طرب چون وزید باد بهار
چو لاله می خور و مهر از زمانه چشم مدار
هوش مصنوعی: ای دوست، چون باد بهاری می‌وزد و شادی را به ارمغان می‌آورد، از لاله‌ها لذت ببر و از زمانه و حوادث آن ناامید نشو.
هباست بی می و گل عمر آتشی در زن
بهر چه دارد از اندیشه ات چو بوتیمار
هوش مصنوعی: زندگی را بی‌شراب و شادابی مثل گلی بگذران و مانند بوتیمار (یعنی بدنش با آتش می‌سوزد) اندیشه‌هایت را به آتش بزن. به عبارتی، از فکر و نگرانی‌های خود فاصله بگیر و از لذت‌های زندگی بهره‌مند شو.
رسید لاله و دارد بهر کمین خاری
چو گلرخی است که دارد رقیب ناهموار
هوش مصنوعی: لاله به شکوفه آمده و برای پنهان شدن خاری دارد، مانند گل‌روئی که در کنار خود رقیبی را می‌بیند که هموار نیست.
نوبهارست و گل آتش زده در هر خاری
لاله را چشم چهار از پی گلرخساری
هوش مصنوعی: بهار فرارسیده و در هر خار، گلی در حال شکوفایی است که زیبایی چهره‌اش را به نمایش می‌گذارد.
تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به یک نوع تقسیم‌بندی وزنی در شعر اشاره دارد که در آن، وزن و قافیه بیت‌ها به صورت منظم و مشخص ساخته می‌شود. در اینجا، الگوهای مشخصی از هجاها و اندازه‌ها، نظیر "فاعلاتن" و "فعلاتن"، به کار رفته است. این تقطیع می‌تواند به تعیین ریتم و نظم در شعر کمک کند و چشم‌انداز زیبایی‌شناختی خاصی را به اشعار می‌بخشد.
قافیه: مطلق بردف
هوش مصنوعی: قافیه به معنای مطابقت بین صداها یا حروف آخر واژه‌ها در یک شعر یا آهنگ است. این عنصر ادبی به اثر بخشیدن به ریتم و زیبایی کار کمک می‌کند و همچنین به ایجاد هماهنگی و هماهنگی بین قسمت‌های مختلف متن می‌انجامد. قافیه‌ها می‌توانند در قالب‌های مختلفی به کار بروند و می‌توانند ساده یا پیچیده باشند. در نهایت، استفاده از قافیه به خلق زیبایی و جذابیت بیشتر در شعر کمک می‌کند.
بحر: رمل مخبون اصلم- صدر و ابتداء سالم
هوش مصنوعی: در این متن به توصیف یک وضعیت یا حالتی پرداخته شده است که به نظر می‌رسد با شکلی از ضایعات یا اختلالات مرتبط است، اما در آغاز یا شروع آن، همه چیز به درستی و سالم بوده است. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی با مشکلاتی همراه است، در حالی که در ابتدا اوضاع خوب بوده است.
صنعت: تشبیه مطلق
هوش مصنوعی: صنعت به معنای استفاده از تکنیک‌ها و فرآیندها برای تولید کالاها و خدمات است. این حوزه شامل فعالیت‌های مختلفی مانند استخراج منابع طبیعی، تولید صنعتی، خدمات و تجارت می‌شود و نقش کلیدی در اقتصاد یک کشور دارد. صنعت به‌طور کلی به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که به افزایش تولید و بهبود کیفیت زندگی مردم کمک می‌کند.
سمن چو ساقی دلجو به لاله زار آمد
که تا چو لاله برافروزد از رخش انظار
هوش مصنوعی: سمن به عنوان یک ساقی مهربان به باغ لاله آمد تا زیبایی خودش را مانند لاله‌ها به نمایش بگذارد و توجه همه را جلب کند.
یقین که مستی بلبل چو غنچه پنهانیست
حیاتش از می ریحانیست آن خمار
هوش مصنوعی: بی‌شک، شادی و شوق بلبل به مانند غنچه‌ای پنهان است و زندگی‌اش از نوشیدنی خوشبو و دل‌انگیز می‌نوشد.
ساقی چو بهار آمد کو غنچه پنهانیت
تا لاله برافروزد از آتش ریحانیت
هوش مصنوعی: ای ساقی، زمانی که بهار فرا می‌رسد، کجاست آن غنچه‌ای که در درونت پنهان است؟ تا بتواند از شور و شوق خود گل لاله را به شوق بیندازد و برافروزد.
تقطیع: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلان
هوش مصنوعی: تقطیع: الگوی موسیقایی که شامل مفعول، مفاعیلن، مفعول و مفاعیلان است.
قافیه: مطلق بردف و خروج
هوش مصنوعی: قافیه: کامل، بیرون رفتن و آزادی.
بحر: هزج مثمن اخرب عروض و ضرب مسبغ
هوش مصنوعی: بحر هزج مثمن اخرب نوعی از وزن شعری است که شامل دو بخش با هجای مشخص می‌باشد. در این وزن، از ضرب (ضربه‌های موسیقایی) و عروض (قالب‌های شعری) خاصی استفاده می‌شود که آن را به یک فرم خاص و منظم تبدیل می‌کند.
صنعت: تشبیه کنایه
هوش مصنوعی: صنعت: تشبیه و کنایه.
در آبباغ گل اکنون که همچو جنت شد
بچین گلی که چو حور آمده است دیده گمار
هوش مصنوعی: در باغ گل، اکنون که مثل بهشت شده است، گلی را بچین که مانند حوری زیباست و به او نگاه کن.
کجاست نسبت یار از نسیم بستانش
چو حور اگر چه شمیمست گلشنش عطار
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی یار مانند نسیم دل‌انگیز بستان است. حتی اگر عطر گلشن او را عطار هم توصیف کند، باز هم نمی‌تواند به نسبت به زیبایی و لطافت وجود یار برسد.
باغ گل چو جنت شد جنت ار نسیمستش
چین گل چو حور آمد حور اگر شمیمستش
هوش مصنوعی: باغ گل مانند بهشت می‌شود، اگر نسیم آزادانه در آن بوزد. و اگر گل‌ها مثل حوری‌ها زیبا باشند، حوری هم اگر بویی خوش داشته باشد، مانند گل‌ها بهشتی خواهد بود.
تقطیع: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر به بخش‌های مختلف بر اساس وزن و قافیه آن است. در این الگو، چهار بخش مشخص با ترکیب خاصی از هجاها وجود دارد: "فاعلن" به معنای یک ترکیب هجایی و "مفاعیلن" نیز به همان صورت، که به صورت متناوب تکرار می‌شود. این قاعده به شاعر کمک می‌کند تا به صورت منظم و زیبا اشعار خود را بسازد و حس و حالی خاص را در کلامش ایجاد کند.
قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید
هوش مصنوعی: قافیه: مطلق، برودت، خروج و افزون.
بحر: هزج اشتر
هوش مصنوعی: بحر: هزج اشتر یک نوع وزن شعری است که در ادبیات فارسی استفاده می‌شود و در آن نوعی آهنگ و قافیه خاص وجود دارد. هزج اشتر به طور خاص مشخصه‌هایی دارد که آن را از دیگر بحور متمایز می‌کند و شاعران با توجه به این الگو می‌توانند شعرهای قافیه‌دار و موزون بگویند. این بحر از لحاظ ساختار و ریتم می‌تواند تأثیر زیادی بر حس و حال شعر بگذارد و ابعادی خاص به آن ببخشد.
صنعت: تشبیه مشروط
هوش مصنوعی: صنعت: تشبیه مشروط به معنای استفاده از یک مفهوم یا تصویر برای توضیح یا روشن کردن یک ایده دیگر است، به طوری که این مقایسه تحت شرایط خاصی صورت می‌گیرد. در این نوع تشبیه، رابطه بین دو چیز ممکن است به وضوح مشخص نباشد و بستگی به زمینه یا شرایط مقایسه داشته باشد.
هوای باده و جعد بنفشه دام دلست
گذر چو نیست ازین دام دل بیاد بیار
هوش مصنوعی: شرط دلخواهی و عشق، میل به شراب و زیبایی مانند گل بنفشه است. وقتی در این دام عشق گرفتار شده‌ایم، نمی‌توانیم به راحتی از آن بگذریم. پس باید به یاد این احساسات باشیم.
نه گر تو سنبل تر تافتستیش ای باد
بقصد دل چه بهم بافتستیش صد بار
هوش مصنوعی: ای باد، تو گرچه برای دل من زحمت می‌کشی و کارهایی می‌کنی، اما حتی اگر تو مانند سنبل زیبا و خوشبو هم باشی، نمی‌توانی به اهداف من برسی.
ای باد جعد سنبل تر تافتستیش
گر نیست دام دل چه بهم بافتستیش
هوش مصنوعی: ای باد، اگر گیسوان سنبل مانند تو به هم پیچیده‌اند، پس اگر دل گرفتار دام عشق نباشد، این پیوند و تنگاتنگی چه معنایی دارد؟
تقطیع: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر یا آهنگ به قسمت‌های کوچکتر است که در آن مفعول، فاعلات، مفاعیل و فاعلن به عنوان الگوهای وزنی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این الگوها به ما کمک می‌کنند تا ریتم و وزن شعر را بهتر درک کنیم و آن را به طور صحیح بخوانیم.
قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید و نایره
هوش مصنوعی: قافیه به واژه‌هایی اشاره دارد که در پایان اشعار یا جملات به هم می‌رسند و باعث زیبایی و تکرار در آن‌ها می‌شوند. واژه‌هایی مثل "بردف"، "خروج"، "مزید" و "نایره" نمونه‌هایی از این قافیه‌ها هستند که در کنار هم قرار می‌گیرند و می‌توانند موسیقی خاصی به شعر یا نثر ببخشند.
بحر: مضارع مکفوف محذوف
هوش مصنوعی: بحر به معنای نوعی وزن یا اندازه در شعر است که در آن مصراع‌ها و آرایش‌های مختلفی به کار می‌رود. این نوع خاص از وزن به صورت مضارع مکفوف محذوف شناخته می‌شود و ویژگی‌های خاصی دارد که موجب تمایز آن از دیگر اشعار می‌شود.
صنعت: تشبیه اضمار
هوش مصنوعی: صنعت تشبیه اضمار به استفاده از تشبیه‌هایی اشاره دارد که به صورت غیرمستقیم و ضمنی در متون و گفتارها به کار می‌روند. در این نوع بیان، ویژگی‌ها یا خصوصیات یک چیز به شی دیگری نسبت داده می‌شود، ولی به صورت مستقیم و واضح بیان نمی‌شود. این شیوه می‌تواند به غنای ادبی و زیبایی کلام کمک کند و عمق بیشتری به معانی و احساسات منتقل شده بدهد.
وگرچه نسبت نسرین و گل گمان بتو هست
نمی کنیم ازیشان تو بهتری بعذار
هوش مصنوعی: هرچند که ممکن است مردم فکر کنند نسرین و گل به شما شبیه‌اند، اما ما اعتقاد داریم که شما از آن‌ها زیباتر هستید.
رسند کی بتو زانروی همچو مه گلها
چنین که چون تو بدیدست نرگس ابصار
هوش مصنوعی: به زودی به تو خواهند رسید، همانطور که ماه درخشان و زیبایی گل‌ها به چشم می‌آید، نرگس هم با دیدن تو حیرت‌زده می‌شود.
دمیده است بسی سرو در چمن شادان
ولی کمست بشوخی چو آنقد و رفتار
هوش مصنوعی: در چمن خوشبو و شاد، سروهای زیادی جوانه زده‌اند، اما هنوز هم به اندازه کافی شگفتی و زیبایی در آنجا وجود ندارد. این وضعیت به گونه‌ای است که انگار با شوخی و بازی همراه است.
نسرین و گل ماند بتو زانروی چید ستیمشان
نی نی ازیشان بهتری نیکو بدید ستیمشان
هوش مصنوعی: نسرین و گل به خاطر زیبایی خاصشان به تو توجه نشان می‌دهند. ما آنها را به خاطر زیبایی و لطافتشان چیده‌ایم و هیچ یک از آنها از تو بهتر نیست.
تقطیع: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلان
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن چیزی به بخش‌های کوچک‌تر است. در اینجا، نوع خاصی از تقطیع شعر مطرح شده که شامل الگوهای موزون و منظم است. به این صورت که هر بخش به تکرار یک الگوی مشخص می‌پردازد. این موضوع در شعر و ادبیات به منظور ایجاد ریتم و هماهنگی استفاده می‌شود.
بحر: رجز مثمن مذال
هوش مصنوعی: بحر: وزن شعری که دارای هشت بخش و مصراع‌های دوهجایی یا سه هجایی است و در شعرهای عربی استفاده می‌شود.
قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید و چهار نایره
هوش مصنوعی: قافیه: مربوط به مطلق، بردف، خروج و چهار نایره است.
صنعت: تشبیه تفضیل
هوش مصنوعی: صنعت: تشبیه تفضیل یعنی در این روش، دو چیز یا بیشتر به یکدیگر تشبیه می‌شوند و تأکید بر برتری یا ویژگی خاص یکی از آن‌ها نسبت به دیگری صورت می‌گیرد. این نوع تشبیه معمولاً برای بیان حس یا توصیف عمیق‌تر یک مفهوم به کار می‌رود.
وجود سنبل اگر سوخته چو بلبل شد
وجود بلبل ازو سوخت همچو سنبل زار
هوش مصنوعی: اگر وجود سنبل (گل) مانند بلبل (پرنده) سوزانده شود، وجود بلبل نیز از آن سوخت خواهد شد، مانند سنبلی که در حال پژمردن است.
چو سنبل سوخته بلبل
چو بلبل سوخت هم سنبل
هوش مصنوعی: وقتی گل سنبل پژمرده شد، بلبل هم به خاطر سوختن سنبل دچار سوختگی می‌شود. در واقع بلبل احساس درد و ناراحتی می‌کند، چون زیبایی مورد علاقه‌اش از بین رفته است.
قافیه: مقید مجرد
هوش مصنوعی: قافیه به معنای روان‌تر و زیباتر کردن شعر یا نثر با استفاده از واژه‌هایی است که در انتهایشان صداهایی مشابه وجود دارد. این تکنیک به شاعر یا نویسنده کمک می‌کند تا اثرش جذاب‌تر و موزون‌تر به نظر برسد، زیرا قافیه می‌تواند احساس و زیبایی بیشتری به متن ببخشد و توجه شنونده یا خواننده را جلب کند. به عبارت دیگر، قافیه به اندازه‌ای اهمیت دارد که می‌تواند بر روی ساختار کلی یک اثر تأثیر بگذارد و آن را از دیگر آثار متمایز کند.
بحر: هزج مربع
هوش مصنوعی: بحر هزج مربع نوعی وزن ادبی در شعر فارسی است که دارای الگوی مشخصی از هجاهاست. این بحر به خاطر تنوع و موسیقی خاص خود، در سرودن شعرهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. هزج مربع به عبارتی به وزن‌های چهارپایه و موزون اشاره دارد که شاعران برای ایجاد نغمه‌های دلنشین و هماهنگ از آن بهره می‌برند.
صنعت: تشبیه عکس
هوش مصنوعی: صنعت به معنای فعالیت‌های اقتصادی و تولیدی است که به منظور ایجاد کالاها و خدمات انجام می‌شود. این روند شامل مراحل مختلفی از جمله استخراج مواد اولیه، ساخت و تولید، و توزیع محصولات به بازار می‌باشد. همچنین، صنعت می‌تواند به فناوری‌های مورد استفاده، ارتباطات درون‌صنعتی، و نوآوری‌هایی که به بهبود کارایی و کیفیت محصولات منجر می‌شوند، اشاره کند.
تقطیع: مفاعیلن مفاعیلن
لوای گل که چو خورشید بر همه رخشید
هوش مصنوعی: پرچم گل، همچون خورشید، بر تمامی سرتاسر جهان می‌درخشد و جلوه‌گری می‌کند.
مگر که یافت ز شاه ولایت اینمقدار
تو لاله بین چو نکو اختری که تافته است
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که تو به مقامی از سوی شاه برسید، به گونه‌ای که چون لاله‌ای زیبا شوید، به مانند ستاره‌ای که درخشان است و در آسمان می‌درخشد؟
نظر کیش بوی افتاده است شاه دیار
گل چو خورشید بهر خشک و تری تافته است
هوش مصنوعی: پادشاه دیار گل مانند خورشید، به همه جوانب و حال و هوای زندگی ناظر است و توجهش به خوبی و بدی احوال مردم معطوف شده است.
تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنی تقسیم و توزیع منظم یا مشخص کردن ریتم و ضرب‌آهنگ در شعر است. در این چهارچوب، ترکیب‌های مختلفی از هجاها به کار می‌روند تا قافیه و الگوی صوتی خاصی ایجاد شود. برای مثال، الگوی ذکر شده بیانگر یک فرم خاص از قافیه است که در آن تکرار و تنوعی در هجاها وجود دارد. این نوع تقطیع می‌تواند به ایجاد ریتم و موسیقی در شعر کمک کند و احساسات مختلفی را منتقل کند.
قافیه: ذوقافتین اول مطلق مجرد- ثانی مطلق بردفین
هوش مصنوعی: قافیه: ذوقافتین در معنا به سه بخش تقسیم می‌شود؛ بخش اول شامل مفاهیم خالص و بدون قید و شرط است، در حالی که بخش دوم به مفاهیمی مربوط می‌شود که به طرز غیرمستقیم به دما و گرما ارتباط دارند.
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
هوش مصنوعی: بحر نوعی ساختار شعری است که از چهار بخش تشکیل شده و دارای قواعد خاصی است. در این نوع ساختار، واحدهای وزنی با ویژگی‌های مشخصی به کار می‌روند تا وزن و قافیه شعر شکل بگیرد.
صنعت: حسن مقطع و گریزگاه
هوش مصنوعی: صنعت به مجموعه فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که با استفاده از منابع مختلف به تولید کالاها و خدمات مشغول هستند. حسن مقطع به نقطه‌ای اشاره دارد که در آن تغییرات یا تحولات خاصی در یک فرایند رخ می‌دهد، در حالی که گریزگاه به مکان یا وضعیتی است که از آنجا می‌توان به راحتی فرار کرد یا از یک شرایط دشوار خارج شد.
مگر از شاه ولایت نظری یافته است
ندید چشم فلک همچه شاه اسماعیل
هوش مصنوعی: آیا به جز از سوی پادشاهان بزرگ، کسی به این زیبایی دیده شده است؟ چشم‌های آسمان نیز مانند شاه اسماعیل، چنین زیبایی را ندیده‌اند.
که تیغ عدل شدش صیقل دل از زنگار
چو حیدر از قبلش هست روح بانیکان
هوش مصنوعی: تیغ عدل، دلی که زنگار دارد را پاک و صاف می‌کند؛ همان‌طور که حیدر (علی) در گذشته، روح نیکان را به کمال می‌رساند.
یقین که هست زظلمانیان دلش بیزار
شاه اسماعیل حیدر قبله روحانیان
هوش مصنوعی: به طور قطع، دل شاه اسماعیل حیدر از ظلم و ستم ستمگران به تنگ آمده است و او به عنوان رهبر و پیشوای روحانیان به این موضوع حساسیت خاصی دارد.
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلان
هوش مصنوعی: تقطیع در زبان و ادبیات به معنای تقسیم و بخش‌بندی کلمات و عبارات به نهادها یا واحدهای کوچک‌تر است، به طوری که هر بخش با وزن و ریتم خاصی همخوانی داشته باشد. در این مورد، الگوی فاعلاتن فاعلاتن فاعلان بیانگر نوعی وزن شعری است که در آن هر بخش با ترتیب و ساختار مشخصی سامان یافته است.
قافیه: مطلق بخروج و مزید(کذا)
هوش مصنوعی: قافیه: به معنای مطلق و اضافی به خروج است.
بحر: رمل مثمن مقصور
هوش مصنوعی: بحر: شن‌زار چندضلعی و محصور.
صنعت: بیت القصیده، مراعات نظیر
هوش مصنوعی: صنعت بیت القصیده به معنای شاعری است که در آن از ساختار خاصی برای بیان احساسات و افکار خود استفاده می‌شود. در این نوع شعر، شاعر به طور ویژه‌ای به انتخاب واژه‌ها و انطباق آنها با معانی و احساسات توجه می‌کند. مراعات نظیر نیز به نوعی هماهنگی بین عناصر مختلف شعر اشاره دارد که باعث می‌شود شعر زیبایی و هماهنگی بیشتری پیدا کند. در واقع، این دو مفهوم به تلاش شاعران برای خلق اثراتی عمیق و تأثیرگذار اشاره دارد.
تیغ عدلش صیقل آیینه ظلمانیان
مثال برق بمانی است در گه میدان
هوش مصنوعی: تیغ عدالت او مانند آینه‌ای است که ظلمت‌ها را روشن می‌کند، مثل برقی در میدان نبرد که همه جا را می‌تاباند.
عیان چو شعله شمعش سنان کینه گزار
اگر چه شعله آل علم چو برق افروخت
هوش مصنوعی: اگرچه عیانی مانند شعله‌ی شمع می‌درخشد و کینه‌ها را پنهان کرده، اما نور علم و دانشش مانند برق زودخش می‌تابد.
دلی مباد ستم بین از آن گزیده سوار
برقیست دمان شعله آل علم او
هوش مصنوعی: دل هیچ‌کس را به خاطر ظلم و ستم دیگران آزرده نکن، زیرا آنکه دچار این درد و رنج شده، مانند سوار بر اسبی است که در آتش شعله‌ور است، در حالی که علم و دانش او همچنان در اوج است.
تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر یا یک قطعه موسیقی به واحدهای کوچکتر است. در اینجا، الگوی تقطیع به شکل مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن بیان شده است که به نحوه تکیه و اندازه‌گیری هر بخش در شعر اشاره دارد.
قافیه: مجهول و معروف
هوش مصنوعی: قافیه به واژه‌هایی اشاره دارد که در پایان شعر یا متن با یکدیگر هماهنگی صوتی دارند. قافیه‌ها می‌توانند به دو دسته عمده تقسیم شوند: قافیه‌های مجهول و معروف. قافیه معروف، قافیه‌ای است که به راحتی قابل شناسایی و شناخته‌شده است، در حالی که قافیه مجهول، قافیه‌ای است که ممکن است کمتر مورد استفاده قرار گیرد و به شکلی خاص و منحصر به فرد در متن به کار رفته باشد.
بحر: هزج اخرب مکفوف محذوف
هوش مصنوعی: بحر در اینجا به معنای نوعی وزن شعری است که به هزج، اخرب، مکفوف و محذوف تقسیم‌بندی می‌شود. این اصطلاحات به ویژگی‌های مختلفی از ساختار شعر اشاره دارند که مشخص می‌کند چگونه هجای‌های شعر ترتیب داده شده و چه تغییراتی در آن‌ها ایجاد شده است.
صنعت: تجاهل العارفین، تشبیه
هوش مصنوعی: صنعت در اینجا به معنای نادیده گرفتن آگاهان و همچنین تشبیه است.
یا شعله شمع از دم با دست بیکسو
لییم شد ز جهان، ملک شاد شد از شاه
هوش مصنوعی: شعله شمع با وزش نسیم به سمت دیگری متمایل شد و به همین دلیل، دنیا رنگ شادمانی گرفت.
خوشا نکویی ملک و خوشا بد اشرار
سرای جان و دل آباد گشت و خواهی دید
هوش مصنوعی: خوشا به حال زیبایی‌ها و خوشا به حال بدی‌های بدکاران؛ خانه‌ی روح و دل به خوبی آباد شد و تو نیز خواهی دید.
هنوز خوشتر ازین عدل، او چو شد معمار
عجب مدار ز دادش که مرده زنده کند
هوش مصنوعی: هنوز هم چیزی بهتر از عدالت او وجود ندارد، زمانی که او به عنوان معمار عمل می‌کند، شگفت‌زده نشوید از عدلش، زیرا او قادر است مرده را زنده کند.
که پیش بخت خدا داده نیست این دشوار
جهان شاد شد از شاه و دل آباد شد از داد
هوش مصنوعی: خوشبختی و شادی در این دنیا به راحتی به دست نمی‌آید و تنها با لطف خدا و اقدامات نیکوکاری مانند عدالت و صداقت، دل‌ها شاد و جامعه‌ آرام می‌شود.
تقطیع: مفاعیل مفاعیل مفاعیل مفاعیل
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تفکیک یک شعر به اجزای کوچکتر یا بخش‌های مختلف آن است. در اینجا به الگوی خاصی اشاره شده که شامل تکرار مفاعیل است، که به نوعی قافیه و موسیقی در شعر اشاره دارد. این ساختار می‌تواند به شاعر کمک کند تا ریتم و آهنگ خاصی را در اشعار خود ایجاد کند.
قافیه: مردف بردف- اعنات
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تکرار صداها و هجاهای مشابه در پایان کلمات است که معمولاً در شعر و نثر مورد استفاده قرار می‌گیرد. در اینجا، واژه‌ها "مردف" و "بردف" با "اعنات" هم‌قافیه شده‌اند، به این معنا که همگی دارای یک الگوی صوتی خاص هستند که احساس هماهنگی و زیباشناسی را به اثر ادبی اضافه می‌کند.
بحر: هزج مکفوف مقصور
هوش مصنوعی: بحر هزج مکفوف مقصور نوعی شعر است که وزن و قافیه خاص خود را دارد. در این نوع شعر، هر بیت شامل دوهزار هجای کوتاه و بلند است و قافیه‌ها به صورت مشخصی در انتهای هر بیت قرار می‌گیرند. این نوع وزن شعری به شاعر این امکان را می‌دهد که احساسات و مفاهیم خود را به شکل خاصی بیان کند.
صنعت: لف و نشر مرتب
هوش مصنوعی: صنعت لف و نشر مرتب به فرآیندهایی اشاره دارد که در آن‌ها اطلاعات یا محصولات به گونه‌ای منظم و سازماندهی شده عرضه می‌شوند. این صنعت شامل شیوه‌ها و فنون مختلفی است که به بهبود کاربرد و دسترسی به اطلاعات کمک می‌کنند و موجب جذب و نگهداری توجه مخاطبان می‌شوند. در این راستا، استفاده از فناوری‌های نوین و به‌کارگیری روش‌های خلاقانه برای ارائه موثر محتوا اهمیت زیادی دارد.
خوشا ملک و خوشا شاه خوشا عدل خداداد
اگر بصید نگاهش فتاده بر عنقا
هوش مصنوعی: عجب است کشور و پادشاه خوب، و نیز عدالت الهی، اگر نگاه او به آن پرنده افسانه‌ای بیفتد.
بیک اشارتش افکنده از فلک طیار
دمی چو رفته بنخجیر بیک حمله
هوش مصنوعی: با یک اشاره او، پرنده‌ایی از آسمان پایین آمده، مانند یک تیر که هدفی را نشانه گرفته است.
فکنده ناوک او صد هژبر شیر شکار
بصید عنقا چو رفته گه گه
هوش مصنوعی: او تیر خود را به سوی شکار پرتاب کرد و با دقت به دنبال صید خویش می‌گردد، همانند شیری که در پی شکارش است و گاهی به جلو می‌رود.
تقطیع: فعول فعلن فعول فعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تنظیم اجزای موسیقی یا شعر به بخش‌های مختلف با الگوهای خاص است. به طور خاص، در اینجا اشاره به یک الگوی مشخص از هجاها دارد که شامل تکرار برخی از آن‌ها است. این الگو می‌تواند به ساختار و ریتم یک اثر هنری کمک کند.
بحر: متقارب مقبوض اثلم
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن در شعر عربی که دارای ساختاری متقارن و منظم است. این وزن شامل ترکیبی از هجاهای بلند و کوتاه می‌باشد که با الگوی خاصی ترتیب یافته‌اند.
صنعت: اغراق
هوش مصنوعی: صنعت اغراق یکی از بخش‌های خاص و جذاب است که به ارائه و بیان واقعیت‌ها به صورت بزرگ‌نمایی شده و غیرواقعی می‌پردازد. در این صنعت، اصول و تکنیک‌هایی به کار می‌رود که باعث می‌شود رویدادها، محصولات یا خدمات به گونه‌ای نشان داده شوند که جذاب‌تر، مهم‌تر یا تاثیرگذارتر از آنچه که هستند به نظر برسند. این نوع بیان می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند تبلیغات، هنر، رسانه و سرگرمی مشاهده شود و هدف آن جلب توجه و ایجاد هیجان در مخاطب است.
بیک اشارت فکنده ده ده
تبارک الله از آن کف که خواست حاتم طی
هوش مصنوعی: با یک اشاره، نعمت‌های فراوانی را به وجود آورد، راستش را بخواهید، مثل همان دست حاتم طایی که خواسته‌هایش را براحتی برآورده می‌کرد.
که بهره گیرد از آن بحر و کان باستنکار
اگر نه آمده او ضامن و فرشته رزق
هوش مصنوعی: اگر کسی از نعمت‌های بزرگ و بی‌نهایت بهره‌مند شود، اما از آن سواستفاده کند و به آن روی خوش نیاورد، در واقع هیچ چیزی را به دست نیاورده است، مگر آنکه در ابتدا از جانب خدایی که روزی‌دهنده است، ضمانت و برکت داشته باشد.
چرا کشد همه کس دامنش چو راتب خوار
حاتم طی آمده او ضامنش
هوش مصنوعی: چرا هر کسی به دامن او چنگ می‌زند، چون او مانند حاتم طائی است که همیشه دستش در کار کمک به دیگران است و همه برای بهره‌مندی از احسانش به او نزدیک می‌شوند؟
تقطیع: مفتعلن مفتعلن فاعلن- فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تجزیه شعر به واحدهای موزون و مکرر است. در اینجا، الگوی موزون نشان‌دهنده نوع خاصی از قافیه و وزن در شعر است که شامل ترکیب‌های خاصی از هجاها می‌شود. این الگوها به شاعر کمک می‌کنند تا شعر را با ریتم و آهنگ مناسب بنویسد.
قافیه: اختلاف اشباع
هوش مصنوعی: قافیه: تفاوت در شدت و غلظت
بحر: سریع مطوی مکشوف- رمل مسدس محذوف
هوش مصنوعی: بحر: سریع و مختصر بدون توضیحات اضافی - رمل به صورت محذوف و با شکل هندسی مشخص.
صنعت: ذو بحرین
هوش مصنوعی: صنعت: ذو بحرین یک مفهوم و اصطلاح خاص است که به دو سطح یا دو جنبه مختلف در صنعت اشاره دارد. این اصطلاح می‌تواند به چندین حوزه مختلف در صنایع گوناگون اشاره کند، که ممکن است شامل جنبه‌های تولید، بازار یا نوآوری باشد. به‌طور کلی، ذو بحرین نماد تنوع و پویایی در صنعت است.
گیرد از آن رو همه کس دامنش
فروغ اختر دولت از و نگر بیقین
هوش مصنوعی: همه افراد از آنجا که به او وابسته هستند، از ثروت و موفقیت او بهره‌مند می‌شوند. بنابراین، به او با اطمینان نگاه کنید.
که آفتاب زمینست و کعبه زوار
زهی کرامت مه پرتوی که بخشیده
هوش مصنوعی: آفتاب زمین، یعنی کعبه، که زائرانش را مورد لطف و کرامت قرار می‌دهد. ای نور، تو نعمتی هستی که روشنایی خود را به دیگران اعطا می‌کنی.
فروغ نجم سعادت رخش بیک دیدار
اختر دولت او کین همه پرتو بخشد
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت مانند نوری است که از چهره افراد می‌تابد و تنها با یک ملاقات از ستاره‌ی خوشبختی می‌تواند این نور و پرتو را به همه‌جا منتشر کند.
تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
هوش مصنوعی: نظم و ساختار مورد نظر شامل الگوهای خاصی از هجاهاست. این الگو به ترتیب هجاهای "فاعلاتن" و "فعلاتن" و "فعلاتن" و "فعلن" تشکیل شده است.
قافیه: اختلاف حذو
هوش مصنوعی: قافیه به معنای شبیه بودن یا هم‌صدا بودن کلمات در پایان اشعار و موزیک‌هاست. اختلاف حذو به اختلافی اشاره دارد که در ساختار یا الگوی قافیه‌ها وجود دارد. به عبارت دیگر، قافیه می‌تواند به نوعی نظم و ترتیب در کلمات ایجاد کند، اما ممکن است برخی از قواعد یا الگوهای مشخص به صورت متناقض در برخی اشعار یا متون دیده شود. این اختلاف می‌تواند به تنوع و جذابیت شعر کمک کند.
بحر: رمل مخبون اصلم، صدر و ابتدا سالم
هوش مصنوعی: درود بر تو، من از خاک و رمل زاده‌ام، و در آغاز و در ابتدا سالم و درست هستم.
صنعت: تشبیه- مراعات نظیر
هوش مصنوعی: صنعت به معنای استفاده از تشبیه و مراعات نظیر است. تشبیه به معنای مقایسه دو چیز برای برجسته کردن ویژگی‌های مشترک آن‌هاست و مراعات نظیر به معنای حفظ هماهنگی و ارتباط بین اجزای مختلف یک متن یا گفتار است.
آفتابیست کزو نجم سعادت رخشد
وجیه روی و بعلم و هنر از آن ابری
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک خورشید می‌پردازد که از آن نیکی و خوشبختی می‌درخشد. همچنین به زیبایی و دانش اشاره می‌کند که مانند ابری در بالای آن قرار دارد. به عبارت دیگر، این خورشید به عنوان منبعی از سعادت، زیبایی و علم در نظر گرفته می‌شود.
که بحر فضل باقبال او گشود انهار
نه غم رواست بعهدش نه هم که شد بسته
هوش مصنوعی: خداوند بزرگوار با لطف و رحمت خود دریای نعمت را گشوده و برکت‌های بسیاری را مانند جویبارهایی جاری کرده است. پس نباید برگزیدگی او را نگران‌کننده دانست و هیچ نگرانی از عهده‌ای که بسته نشده وجود ندارد.
دهان حادثه و پوست کنده از غدار
روی علم و هنر از آب مروت شسته
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که زبان حوادث و رویدادها، بدون دفاع و محافظت، از ماهیت ناپسند و فریبنده‌ای که در علم و هنر وجود دارد، پاک شده است. به عبارت دیگر، در جریان حوادث، ارزش‌های انسانی و لطافت هنری رنگ می‌بازند و به سادگی فراموش می‌شوند.
تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
هوش مصنوعی: این عبارت به یک الگوی شعری اشاره دارد که از چهار بخش مختلف تشکیل شده است. هر بخش شامل تعدادی هجا است که به ترتیب و به لحاظ وزن و آهنگ خاصی در کنار هم قرار گرفته‌اند. این نوع تقطیع معمولاً در شعر فارسی برای ایجاد ریتم و لحن موزون به کار می‌رود.
قافیه: اختلاف حذو
هوش مصنوعی: قافیه به معنای هماهنگی صداهای انتهایی کلمات در اشعار و متون ادبی است. اصطلاح "اختلاف حذو" به نوعی تنوع در قافیه‌ها اشاره دارد که ممکن است در نتایج نهایی شعر یا متن تغییراتی ایجاد کند. این نوع قافیه می‌تواند به زیبایی و پیچیدگی شعر افزوده و احساسات عمیق‌تری را در خواننده برانگیزد.
بحر: رمل مثمن مخبون اصلم
هوش مصنوعی: دریا: زمین شنی و دانه‌دار حاوی مواد و ویژگی‌های خاص.
صنعت: استعاره
هوش مصنوعی: صنعت می‌تواند به عنوان استعاره‌ای برای توصیف فرآیندها و فعالیت‌هایی در نظر گرفته شود که به تولید و ارائه کالاها و خدمات می‌پردازد. این مفهوم فراتر از تولید فیزیکی شامل خلاقیت، نوآوری و تعاملات انسانی نیز می‌شود. به عبارت دیگر، صنعت نه تنها به ماشین‌ها و خط تولید مربوط می‌شود، بلکه به ایده‌ها، فرهنگ و فناوری نیز ارتباط دارد. این استعاره می‌تواند به فهم عمیق‌تر از نحوه عملکرد جوامع و اقتصادها کمک کند.
لب اقبال گشوده دهن حادثه بسته
به همسری زخور آنصاحب نظر بهتر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در زندگی، فرصتی عالی پیش آمده و شخصی که از تجربه و دانش بالایی برخوردار است، می‌تواند از این فرصت بهره‌برداری کند. در واقع، می‌توان گفت که کامیابی و موفقیت به راحتی در دسترس است، اما انتخاب‌های صحیح و تکیه بر توانایی‌ها اهمیت زیادی دارد.
زهمرهیست بهر صاحب هنر غمخوار
هم سرور صاحب نظر
هوش مصنوعی: در کنار هم بودن هنرمندان و افراد باتجربه، به بزرگداشت و حمایت از یکدیگر کمک می‌کند و آن‌ها می‌توانند به یکدیگر شادی و آرامش بخشند.
تقطیع: مستفعلن مستفعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و بریدن است. در زمینه شعر و ادبیات، این اصطلاح به تقسیم و الگوگذاری وزن‌های شعری اشاره دارد. مثلاً فرم "مستفعلن مستفعلن" به ساختار خاصی در شعر اشاره دارد که در آن هر بخش وزن مشخصی دارد و به نوعی قواعد و ریتم شعر را تنظیم می‌کند.
قافیه: مقید مجرد- محجوب
هوش مصنوعی: قافیه: آزاد و بدون قید – پنهان و پوشیده
بحر: رجز مربع
هوش مصنوعی: بحر به معنای یک قالب شعری است که در آن ابیات به صورت مربع و متعادل تنظیم شده‌اند.
صنعت: تنسیق الصفات
هوش مصنوعی: صنعت تنسیق الصفات به معنای تنظیم و ترتیب ویژگی‌ها و صفات مختلف است. این فرآیند می‌تواند به سازمان‌دهی اطلاعات یا ایجاد سازگاری بین مشخصات مختلف اشاره داشته باشد. این صنعت در بسیاری از زمینه‌ها از جمله علوم، فناوری و هنر کاربرد دارد و هدف آن ایجاد ساختاری منسجم و منظم برای درک بهتر یا استفاده از این ویژگی‌ها است.
هم رهبر صاحب هنر
ایا سپهر کرم جاه خود به بین که ز بخت
هوش مصنوعی: ای کسی که هنر را در دل داری، نگاهی به مقام و جایگاه خود در آسمان بزرگی بینداز و ببین که چگونه به لطف بخت و سرنوشت به اینجا رسیده‌ای.
برای تست بهشت و نعیم او هموار
در مراد تو ای بی نظیر از آن بازست
هوش مصنوعی: بهشت و نعمت‌های او برای تو که فوق‌العاده‌ای، آماده شده است و تو باید از آن بهره‌مند شوی.
که ملک داده کبیرت عنایت جبار
اگر جاه خود بنگری بی نظیرا
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ، نعمت‌های زیادی به تو عطا کرده است. اگر به مقام و جایگاه خود نگاهی بیندازی، می‌بینی که هیچ‌کس مانند تو نیست.
تقطیع: فعولن ۴ بار
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر به قسمت‌های کوچک‌تر بر اساس وزن و قافیه آن است. در اینجا، "فعولن" نشان‌دهنده یک الگو در وزن شعر است که چهار بار تکرار می‌شود. به عبارتی، در این ساختار شعری، یک الگوی مشخص به نام "فعولن" چهار بار به کار رفته است.
قافیه: اختلاف حرف وصل
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تفاوت در حروفی است که در کلمات متصل وجود دارد.
بحر: متقارب مثمن سالم
هوش مصنوعی: بحر متقارب مثمن سالم یک نوع وزن شعر در ادبیات عربی است که شامل هشت بخش با الگوی خاصی است. این وزن در شعرهای متنوع کاربرد دارد و به شاعران کمک می‌کند تا احساسات و مضامین خود را به طور منظم و زیبا بیان کنند.
صنعت: اقتباس
هوش مصنوعی: صنعت به معنای هنر یا مهارتی است که در آن از آثار دیگران الهام گرفته و آن‌ها را به شیوه‌ای نو و متفاوت بازنویسی یا تغییر می‌دهند. این فرایند می‌تواند شامل داستان‌نویسی، فیلم‌سازی، طراحی و سایر اشکال هنری باشد که در آن، عناصر مختلف با هم ترکیب و بازآفرینی می‌شوند. هدف از این کار، خلق اثر جدیدی است که به نوعی به اصل مرتبط باشد، اما در عین حال نوآورانه و منحصر به فرد باشد.
رایت نعیما و ملکا کبیرا
پس از عدو چه غمت کو به بیهشی باشد
هوش مصنوعی: تو نعمت‌های فراوان و سلطنت بزرگی را به دست آورده‌ای؛ پس از دشمنانت چه غم به دل داری؟ در حالی که تو در بی‌خبری و آرامش به سر می‌بری.
چو خاک و باد و تو چون آب و آتش از پیکار
از عدو چه غم کو به بیهشی
هوش مصنوعی: شما مانند خاک و باد هستید و من مانند آب و آتش. در این نبرد، از دشمن چه ترسی دارم، وقتی که در بی‌خبری هستم؟
تقطیع: فاعلن فعل فاعلن فعل
هوش مصنوعی: تقطیع شعری به معنای تقسیم و تجزیه وزن و قافیه اشعار است که در اینجا به الگوی "فاعلن فعل فاعلن فعل" اشاره دارد. این الگو نوعی ساختار قالبی است که در صنایع ادبی و شعر فارسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
قافیه: اختلاف توجیه
هوش مصنوعی: قافیه به معنی تشابه صوتی یا تصویری در انتهای کلمات است که معمولاً در شعر و آهنگ به کار می‌رود. اختلاف توجیه می‌تواند به معنای اختلاف در دلایل یا توجیهاتی باشد که برای یک موضوع ارائه می‌شود. به عبارت دیگر، قافیه و اختلاف توجیه هردو به نوعی به تمایز و تفاوت در قالب‌ها و دلایل اشاره دارند.
بحر: متدارک مخبون مقطوع
هوش مصنوعی: بحر: مقداری از مخلوط که اندازه‌اش مشخص و تعیین شده است.
صنعت: متضاد
هوش مصنوعی: صنعت: مخالف و در تضاد با هم.
خاک و باد و تو آب و آتشی
سحر شنید چو گل از صبا که خلقت چیست
هوش مصنوعی: خاک و باد و آب و آتش، در صبحگاهی صدای نسیم را شنیدند که گل می‌گفت خلقت چیست.
گل از تو در عرق افتاد و ریخت زود از بار
اگر گلش نشد از تن زرشگ خلق تو تاب
هوش مصنوعی: گل به خاطر باران بر تن تو افتاده و خیلی زود از بین رفت. اگر این گل به تن زیبای تو زینت نداد، بدان که زیبایی تو تاب و جاذبه‌ای دارد که قابل توصیف نیست.
بروی خویش گلاب از چه زد پی تیمار
گلاب چیست اگر گل نشد ز خلق تو آب
هوش مصنوعی: چرا بر روی خود گلاب می‌پاشی در حالی که به دنبال بی‌دردی هستی؟ اگر تو گل نباشی، آب نیز نمی‌تواند گلاب باشد.
تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یا بررسی ساختار وزنی یک شعر است. در اینجا، «مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات» الگوی وزنی خاصی را نشان می‌دهد که در آن ترکیب‌های هجاها به ترتیب مشخصی قرار دارند. این قاعده‌های وزنی معمولاً در شعرهای کلاسیک به کار می‌روند و به ایجاد قافیه و ضرب آهنگ در اشعار کمک می‌کنند.
قافیه: ایطاء خفی
هوش مصنوعی: قافیه: نیکو و پنهان
بحر:مجتث مخبون مقصور
هوش مصنوعی: بحر مجتث مخبون مقصور یکی از انواع وزن های شعری است که در ادبیات فارسی و عربی کاربرد دارد. این وزن به مجموعه ای از هجاها و پارامترهای خاص اشاره دارد که برای سرایش شعر مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوع وزن، الگوی مشخصی برای قرار گرفتن هجاها وجود دارد که شاعر باید به آن توجه کند تا شعرش از نظر موزونی و هنری درست باشد.
قافیه: رد العجز علی الصدر نوع اول
هوش مصنوعی: نوع اول قافیه به این صورت است که کلمات در انتهای ابیات، صدایی مشابه دارند و این شباهت باعث ایجاد یک هماهنگی موزون در شعر می‌شود. در این حالت، قافیه‌ها به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که تأثیر شاعرانه بیشتری بر روی شنونده بگذارند و فضای خاصی را منتقل کنند.
گل از تو در عرق افتاد وزد بروی گلاب
یقین که بر در و بامت پرد فرشته نهان
هوش مصنوعی: گل از تو در آب و عرق افتاده و بوی گلابی که بر در و بام خانه تو می‌پیچد، نشان از حضور فرشتگانی پنهان دارد.
بصد نیاز و فقیری گر او فتد بگذار
همای سدره نشین چون بحضرتت گذرد
هوش مصنوعی: اگر کسی با نیاز و فقر به درگاهت بیاید، بگذار او مانند پرنده‌ای که بر درخت سدر نشسته، آرامش پیدا کند و به حضور تو برسد.
ره ادب سپرد باز آید از پندار
پرد فرشته نهان چون بحضرتت گذرد
هوش مصنوعی: مسیر ادب را طی کن تا نئی ها و اندیشه های پنهانی فرشته، به هنگام ورود به محضر تو نمایان شود.
بصد نیاز و فقیری ره ادب سپرد
یقین که بر در و بامت گر او فتد بگذار
هوش مصنوعی: با نیاز و فقر بسیار، راه ادب را پیش گرفتم و مطمئن بودم که اگر او به در و بام من بیافتد، باید او را بپذیرم.
تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن- ثانی مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
هوش مصنوعی: تقطیع، به تقسیم و تجزیه یک شعر یا قطعه ادبی به اجزای مختلف برای شناسایی وزن و قافیه آن اشاره دارد. در اینجا، مشخص شده است که فرم‌های مختلفی از وزن‌های شعری وجود دارد که شامل ترکیباتی از هجاها و الگوهای مشخصی هستند. برای مثال، الگوی "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن" و "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات" نمونه‌هایی از این وزن‌ها هستند که به ترتیب به انواع خاصی از قافیه و ضرب آهنگ در شعر اشاره می‌کنند.
قافیه: اول ایطاء جلی(کذا) ثانی مردف بردف مفرد
هوش مصنوعی: قافیه به معنای الفاظی است که در پایان بیت‌ها یا جملات مشابه هستند. در اینجا به دو نوع قافیه اشاره شده که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. نوع اول به قافیه‌های جلی اشاره دارد که به وضوح قابل تشخیص هستند و نوع دوم به قافیه‌های مردف اشاره دارد که از ترکیب چندین لفظ ایجاد می‌شوند. در ادامه، مفرد بودن قافیه نیز نشان‌دهنده این است که هر قافیه به صورت جداگانه و مستقل مورد استفاده قرار می‌گیرد.
بحر: اول مجتث مخبون محذوف – ثانی مجتث مخبون مقصور
هوش مصنوعی: بحر به دو نوع مختلف تقسیم می‌شود: نوع اول، مجتث مخبون محذوف است و نوع دوم، مجتث مخبون مقصور.
صنعت: استقبال، رد العجز نوع دوم
هوش مصنوعی: صنعت: پذیرش و رد نقص نوع دوم
همای سدره نشین باز آید از پندار
به خواریند حسودان تو ولی نازند
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که در درخت سدر نشسته است، دوباره به شکوفایی و زیبایی باز می‌گردد؛ اگرچه حسودان به خاطر حسادتشان به او زخم زبان می‌زنند، او همچنان با ناز و دلربایی خود ادامه می‌دهد.
بمال و اینهمه را جز ز نعمتت مشمار
رود ز غصه خراب از درت عدو هر چند
هوش مصنوعی: به نعمت‌ها و خیراتی که به تو داده شده، اهمیت بده و آنها را نادیده نگیر. اگر دشمنی از در تو وارد شود و تو غمگین باشی، بدان که با دلخوشی و نعمت‌ها می‌توانی از این غصه‌ها رهایی یابی.
که از تو را تبه خوارست و نام در طومار
خوارند حسودان تو و ز غصه خرابند
هوش مصنوعی: از تو به بدی یاد می‌کنند و حسودان نامت را در فهرست بدخواهان نوشته‌اند و به خاطر این حسادت‌ها دلی پر از غم دارند.
تقطیع مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل
هوش مصنوعی: تقطیع در اینجا به شکستن یک کلمه به اجزای سازنده‌اش اشاره دارد و در مفاعل مفاعیل به نوعی از قالب‌های شعری یا ادبی مربوط می‌شود که در آن وزن و قافیه مشخصی وجود دارد. این فرایند شامل تقسیم کلمات به بخش‌های کوچکتر و تحلیل ساختار آنها است.
قافیه: ایطاء جلی
هوش مصنوعی: این متن به موضوع قافیه می‌پردازد و به عنوان مثال به "ایطاء جلی" اشاره می‌کند. این ممکن است به بررسی ویژگی‌های شعری، الگوهای قافیه و موزیکالیته در شعرها اشاره داشته باشد. قافیه‌ها معمولاً باعث بهبود زیبایی کلام و ایجاد هماهنگی در متن‌های ادبی و شعری می‌شوند.
بحر: هزج اخرب مکفوف مقصور
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری است که در آن هزج، اخرب، مکفوف و مقصور به عنوان ویژگی‌ها و ساختارهای وزنی به کار می‌روند.
صنعت: رد العجز نوع سوم
هوش مصنوعی: صنعت رد العجز نوع سوم به طور خاص به نوعی از صنایع اشاره دارد که در آن تأکید بر کاهش و مدیریت ضایعات و ناکارآمدی‌ها در فرآیند تولید و عرضه است. این صنعت تلاش می‌کند تا از منابع به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و در عین حال به مسائل زیست‌محیطی و اقتصادی توجه کند.
با اینهمه از نعمت تو را تبه خوارند
وزیدن نفست جان کامل از معنی
هوش مصنوعی: با وجود تمام این نعمت‌ها، وقتی که قدرت و نفست به عرش می‌رسد، جان کامل را از حقیقت و معنا بهره‌مند می‌سازد.
دم تو از نفس باد صبح شسته غبار
رخ کمال تو دلجوترست و زیباتر
هوش مصنوعی: نفست مانند نسیم صبح، غبار و کدورت‌ها را از چهره‌ی کمال تو می‌زداید و این امر باعث می‌شود که دل‌ها بیشتر به تو جذب شوند و زیبایی‌ات چشم‌نوازتر به نظر آید.
بحسن و خلق و به دلجویی از بت فرخار
ز جان کلام تو دلجوترست و زیباتر
هوش مصنوعی: زیبایی و اخلاق و محبت معشوقه‌ای که با دلسوزی و لطافت رفتار می‌کند، از هر سخنی که از دل برآید، دلنشین‌تر و زیباتر است.
تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
هوش مصنوعی: ساختار شعری به صورت مفاعیلن فعلاتن مفاعیلن فعلن است. این الگو نشان‌دهنده نوعی قافیه و وزن در شعر است که به ترتیب الگوهایی از هجاها را دنبال می‌کند.
قافیه: ایطاء جلی در حرف تفضیل
هوش مصنوعی: این قافیه به استفاده از واژه‌های خاصی اشاره دارد که در ساختن شعر یا نثر به کار می‌روند. در اینجا، می‌توان اشاره کرد که قافیه‌ها در ادبیات می‌توانند به ایجاد زیبایی و هماهنگی در کلام کمک کنند. واژه "ایطاء" و "جلی" در این زمینه به نکاتی درباره نوع خاصی از قافیه‌ها اشاره دارند که در ارتباط با حرف تفضیل هستند، یعنی اگر بخواهند چیزی را بهتر و دقیقتری توصیف کنند.
بحر: مجتث مخبون اصلم
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری است که از ترکیب هجاهای مختلف ساخته می‌شود و در آن، توالی خاصی از هجاها وجود دارد. مجتث مخبون اصلم: نام یک وزن خاص شعری است که با استفاده از الگوهای مشخصی از هجاها، احساسات و مضامین مختلف را در شعر بیان می‌کند.
صنعت: ردالعجز نوع چهارم
هوش مصنوعی: صنعت: نوع چهارم نقص عملکرد.
دم تو از نفس باد صبح دلجوتر
یقین که کلک تو مرغیست از خط مشکین
هوش مصنوعی: نفست مانند نسیم صبح است که دل‌ها را شاداب می‌کند و مطمئناً آثار تو به مانند پرنده‌ای است که با خطی از عطر مشک نوشته شده است.
که دل همی برد از نقش سنگ زین منقار
کلک تو از خط مشکین
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که دل من به خاطر زیبایی و جذابیت خط و نوشته‌ی تو، که شبیه به جوهر مشکی است، از سنگی که نقش دارد، جدا می‌شود و به او ارادت پیدا می‌کند. به عبارتی، نوشته‌های تو چنان تاثیرگذار و دل‌انگیز هستند که مرا از دنیای سخت و بی‌روح سنگ جدا می‌کنند.
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتان
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تقسیم‌بندی یک موضوع یا مفهومی به بخش‌های کوچک‌تر و قابل فهم‌تر است. در این روش، هر بخش به طور جداگانه بررسی می‌شود تا بهتر درک شود. به‌عبارتی، تقطیع به تحلیل دقیق و جزئی از یک کل اشاره دارد.
قافیه: ایطاء جلی در نون تخصیص
هوش مصنوعی: قافیه: ارائه واضح در نون خاص.
بحر: رمل مربع مسبغ
هوش مصنوعی: بحر به معنای دریا و رمل مربع به معنای زمین شنی است. مسبغ نیز به مفهومی اشاره دارد که به پرگویی یا بیان جزئیات بیشتر مرتبط می‌شود. در کل، این عبارت ممکن است به توصیف یک منطقه یا فضایی خاص با ویژگی‌های خاصی اشاره کند.
قافیه: تلمیح
هوش مصنوعی: قافیه به معنای هم‌آوایی و هم‌پوشانی صداها در کلمات است که در شعر و ادبیات به کار می‌رود. تلمیح نیز به اشاره ضمنی به یک موضوع یا داستان شناخته‌شده در فرهنگ یا تاریخ اشاره دارد که برای ایجاد ارتباط یا عمق بیشتر در متن استفاده می‌شود.