گنجور

شمارهٔ ۳۲

آنشب که محمد سوی معراج برآمد
بنگر که کمال نظرش تا بچه حد دید
زد عقده هستی گره میم در احمد
شد عقده گشا احمد و فی الحال احد دید
در دیدن این واقعه پرسش مکن از غیر
کآنجا که نظر کرد محمد همه خوردید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنشب که محمد سوی معراج برآمد
بنگر که کمال نظرش تا بچه حد دید
هوش مصنوعی: در شبی که محمد به معراج رفت، توجه کن که کمال نگاه او تا چه اندازه ای بود و در چه مواردی مشاهده کرد.
زد عقده هستی گره میم در احمد
شد عقده گشا احمد و فی الحال احد دید
هوش مصنوعی: با گره خوردن مشکل هستی، نام میم در احمد به راه گشایی تبدیل شد و در حال حاضر، احمد به خوبی به یکتایی خداوند پی برد.
در دیدن این واقعه پرسش مکن از غیر
کآنجا که نظر کرد محمد همه خوردید
هوش مصنوعی: در هنگام مشاهده این واقعه، از دیگران سوال نکن، زیرا وقتی محمد نظر کرد، همه چیز را شما تجربه کردید.