گنجور

شمارهٔ ۲۲

درویش که از تلخی کام است جگر ریش
خرما چو بکامش برسد حب نبات است
لب تشنه چو در ورطه مرگ از عطش افتاد
آبی که ز مرگش برهاند آب حیات است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درویش که از تلخی کام است جگر ریش
خرما چو بکامش برسد حب نبات است
هوش مصنوعی: شخص درویشی که در زندگی با مشکلات و تلخی‌های زیادی روبه‌روست، وقتی که خرما به دستش می‌رسد، گویی به او شیرین‌ترین نعمت‌ها عطا شده است.
لب تشنه چو در ورطه مرگ از عطش افتاد
آبی که ز مرگش برهاند آب حیات است
هوش مصنوعی: زمانی که انسانی در آستانه مرگ و تشنگی شدید قرار می‌گیرد، تنها آبی که می‌تواند او را از این وضعیت نجات دهد، آب حیات است.