گنجور

شمارهٔ ۹۷۳

ماییم که در دیر خرابات مقیمیم
دیرینه دیریم و ز رندان قدیمیم
خلق کرم پیر مغان دام ره ماست
حقا که سگ و بنده آن خلق کریمیم
ای یوسف جان چشم همه بر گل وصلت
ماییم که از باغ تو قانع به نسیمیم
ترسا بچگان با همه علم و هنر ما
با ما ننشینند که ما بی زر و سیمیم
نقد دو جهان داو تو کردیم چو اهلی
ما همچو حریفان نه زبون طبع و لییمیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماییم که در دیر خرابات مقیمیم
دیرینه دیریم و ز رندان قدیمیم
هوش مصنوعی: ما کسانی هستیم که در میخانه و محلی خراب مشغولیم و همیشه در اینجا بوده‌ایم و از رندان و اهل میخانه‌ کهن و قدیمی هستیم.
خلق کرم پیر مغان دام ره ماست
حقا که سگ و بنده آن خلق کریمیم
هوش مصنوعی: مردم خوب و سخاوتمند، پیران مغان، همواره در مسیر ما هستند. حقیقت این است که ما همچون سگ و خدمت‌گزار، در خدمت آن افراد با کرامت هستیم.
ای یوسف جان چشم همه بر گل وصلت
ماییم که از باغ تو قانع به نسیمیم
هوش مصنوعی: ای یوسف جان، همه ما چشم انتظار وصل تو هستیم و فقط با نسیم عطر گلی که از باغ تو به ما می‌رسد، راضی هستیم.
ترسا بچگان با همه علم و هنر ما
با ما ننشینند که ما بی زر و سیمیم
هوش مصنوعی: ترساها و بچه‌های آنها، با وجود همه‌ی دانش و هنری که دارند، نمی‌توانند با ما بنشینند؛ زیرا ما بدون پول و ثروت هستیم.
نقد دو جهان داو تو کردیم چو اهلی
ما همچو حریفان نه زبون طبع و لییمیم
هوش مصنوعی: ما دو جهان را به حراج گذاشتیم و به تو تقدیم کردیم، اما ما مانند حریفان نه از نظر سخن و نه از نظر طبع، دچار ضعف نیستیم.