گنجور

شمارهٔ ۹۵۰

ما فیض دل و فیض الهی همه داریم
جز بخت دگر هرچه تو خواهی همه داریم
در کنج دل ماست هر آن نقد که خواهی
کز مایه درویشی و شاهی همه داریم
گر لعل گهر چرخ نهد بر طبق مهر
ما بهر تو بر چهره کاهی همه داریم
عیب است ز ما دعوی خون بر تو وگرنه
زان خال و خط اسباب گواهی همه داریم
از عشق چه غم اهلی اگر نامه سیاهست
شکرست که این نامه سیاهی همه داریم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما فیض دل و فیض الهی همه داریم
جز بخت دگر هرچه تو خواهی همه داریم
هوش مصنوعی: ما از نعمت‌های دل و نعمت‌های الهی برخورداریم، اما جز شانس و بختِ دیگر که تو می‌خواهی، همه چیز داریم.
در کنج دل ماست هر آن نقد که خواهی
کز مایه درویشی و شاهی همه داریم
هوش مصنوعی: در دلمان هر چیزی که بخواهی وجود دارد، نه تنها از ثروت و مقام بلکه از احساسات و دردها نیز پر هستیم.
گر لعل گهر چرخ نهد بر طبق مهر
ما بهر تو بر چهره کاهی همه داریم
هوش مصنوعی: اگر سنگ‌های ارزشمند چرخ روزگار بر کفه مهر و محبت ما قرار بگیرد، برای تو، حتی بر چهره‌ام، هیچ چیزی کم نخواهیم داشت.
عیب است ز ما دعوی خون بر تو وگرنه
زان خال و خط اسباب گواهی همه داریم
هوش مصنوعی: ما نمی‌توانیم به تو اتهام بزنیم، اما اگر بخواهیم، از نشانه‌هایی که داریم می‌توانیم درباره‌ات سخن بگوییم.
از عشق چه غم اهلی اگر نامه سیاهست
شکرست که این نامه سیاهی همه داریم
هوش مصنوعی: اگر در عشق رنج و غمی وجود داشته باشد، چه مهم است؟ حتی اگر نوشته‌هایمان تاریک و غمگین باشند، شیرینی عشق و احساساتمان را داریم و این شیرینی در کنار همه زشتی‌ها و مشکلات همواره با ماست.