گنجور

شمارهٔ ۹

کام از می لعلم مده کز می خمار آید مرا
من عاشق درد توام درمان چه کار آید مرا
در انتظار همدمان جانم شد و غیر از اجل
کو همدمی کز در درون بی انتظار آید مرا
حسن تو ای رشک ملک آن جلوه بر من کرده است
کز دیدن خورشید و مه بر دل غبار آید مرا
گر بر کنار من روان صد جوی باشد ز آب چشم
سرو روانی همچو تو کی در کنار آید مرا
هان ای رقیب محتشم فخر تو از جاه است و من
درویش سلطان مشربم فخر تو عار آید مرا
مرغ شب آهنگ غمم دور از خسان باشم چو گل
گل چون بدست خس فتد در دیده خار آید مرا
اهلی چراغ جان من بار دگر روشن شود
آن شمع اگر بعد از اجل سوی مزار آید مرا

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کام از می لعلم مده کز می خمار آید مرا
من عاشق درد توام درمان چه کار آید مرا
هوش مصنوعی: از شراب علم خوشی نبر، زیرا برای من فقط مستی به ارمغان می‌آورد. من عاشق درد تو هستم، پس درمان چه فایده‌ای برایم دارد؟
در انتظار همدمان جانم شد و غیر از اجل
کو همدمی کز در درون بی انتظار آید مرا
هوش مصنوعی: من مدت‌هاست در انتظار یارانی هستم و تنها چیزی که به سراغم می‌آید، مرگ است. هیچ کس دیگری نیست که بدون دعوت و انتظار، در زندگی‌ام وارد شود.
حسن تو ای رشک ملک آن جلوه بر من کرده است
کز دیدن خورشید و مه بر دل غبار آید مرا
هوش مصنوعی: زیبایی تو، ای که باعث حسرت پادشاهان هستی، چنان در دل من تأثیر گذاشته که دیگر دیدن خورشید و ماه هم نتواند بر دل من جلایی ببخشد.
گر بر کنار من روان صد جوی باشد ز آب چشم
سرو روانی همچو تو کی در کنار آید مرا
هوش مصنوعی: اگر صدها جوی آب از اشک در کنار من باشد، با این حال، هیچ گلی مانند تو نمی‌تواند در کنار من بیاید.
هان ای رقیب محتشم فخر تو از جاه است و من
درویش سلطان مشربم فخر تو عار آید مرا
هوش مصنوعی: ای رقیب باوقار، تو به خاطر مقام و جایگاهت به خود می‌بالایی، اما من به عنوان یک درویش که راه و روش خاصی دارم، از این بالیدن تو احساس شرمندگی می‌کنم.
مرغ شب آهنگ غمم دور از خسان باشم چو گل
گل چون بدست خس فتد در دیده خار آید مرا
هوش مصنوعی: من همچون مرغی در شب، با غم‌های خودم دور از آدم‌های سست‌عنصر زندگی می‌کنم؛ وقتی که گل‌ها زیر پای خس و خاشاک قرار می‌گیرند، برای من مثل خار بر پوست می‌نشیند.
اهلی چراغ جان من بار دگر روشن شود
آن شمع اگر بعد از اجل سوی مزار آید مرا
هوش مصنوعی: ای دل، اگر آن شمعی که نور جانم است دوباره روشن شود، در آن صورت بعد از مرگم به سمت مزارم خواهد آمد.