گنجور

شمارهٔ ۲۹۲

سراپا شمع از آن نورست کز آلودگی دور است
اگر سوزد چنین پروانه هم نور علی نور است
بیمن دامن پاک تو صافی دل بود عاشق
که در آیینه ناظر صفا از عکس منظور است
نباید ذوق گفتارت بت چین باتو زان لافد
چه فهمد نقش دیواری مکن عیبش که معذور است
من از آب حیات آن دهان مستم توهم دانی
که این مستی که من دارم نه کار آب انگور است
میان ما و زاهد داغ می چون غنچه در گل شد
من از بی پردگی رسوا و او در پرده مستورست
حدیث سینه چاک تو اهلی شهرتی دارد
چه پوشی پرده عیبی را که در آفاق مشهورست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سراپا شمع از آن نورست کز آلودگی دور است
اگر سوزد چنین پروانه هم نور علی نور است
هوش مصنوعی: شمع تمام وجودش را به خاطر نور و روشنی‌اش می‌سوزد و این نور به دلیل پاکی و دور بودن از آلودگی است. اگر پروانه‌ای به دور این شمع بگردد، به خاطر این که زیبایی و روشنی را می‌بیند، مانند نور درخشان است.
بیمن دامن پاک تو صافی دل بود عاشق
که در آیینه ناظر صفا از عکس منظور است
هوش مصنوعی: با وجود پاکی تو، دل عاشق مانند آینه‌ای است که تصویر زیبایی را نشان می‌دهد.
نباید ذوق گفتارت بت چین باتو زان لافد
چه فهمد نقش دیواری مکن عیبش که معذور است
هوش مصنوعی: نباید از ذوق و زیبایی گفتارت بگویید، زیرا دیواری که با آن صحبت می‌کنید، توانایی درک آن را ندارد. همچنین عیب او را نگویید چون او بی‌خبر است و معذور می‌باشد.
من از آب حیات آن دهان مستم توهم دانی
که این مستی که من دارم نه کار آب انگور است
هوش مصنوعی: من از نوشیدن آب حیات مست و شادابم و تو هم می‌دانی که این حالتی که من دارم، به خاطر شراب نیست.
میان ما و زاهد داغ می چون غنچه در گل شد
من از بی پردگی رسوا و او در پرده مستورست
هوش مصنوعی: در میان ما و زاهد، شور و شوقی وجود دارد که مانند غنچه‌ای در گل شکفته شده است. من به خاطر بی‌پرده‌گی‌ام نمایان شده‌ام و او در پرده‌ی پنهان مانده است.
حدیث سینه چاک تو اهلی شهرتی دارد
چه پوشی پرده عیبی را که در آفاق مشهورست
هوش مصنوعی: رازی که در دل داری همه جا آوازه‌اش است. چه فایده‌ای دارد که بخواهی آن را پنهان کنی، وقتی عیبت در دنیا شناخته‌شده است؟