گنجور

شمارهٔ ۲۶۸

بس شکل خوب چرخ کشید و خراب ساخت
تا صورتی بشکل تو ای آفتاب ساخت
آه از شرار آتش غیرت که لعل تو
با هرکه خوردمی جگر من کباب ساخت
تا در کمین مرغ دل کیستس که باز
صیادوار چشم تو خود را بخواب ساخت
خونم که ریخت غمزه مست تو بیگنه
چشم خوشت بهانه خیال سراب ساخت
جایی رسید قصه اهلی که راز او
پیر و جوان ترانه چنگ و رباب ساخت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس شکل خوب چرخ کشید و خراب ساخت
تا صورتی بشکل تو ای آفتاب ساخت
هوش مصنوعی: چرخ فلک زیبا و برجسته‌ای به دور خود می‌چرخید و شکل‌های مختلفی خلق کرد، اما در نهایت به چهره تو، ای خورشید، شکل و ظاهری بخشید.
آه از شرار آتش غیرت که لعل تو
با هرکه خوردمی جگر من کباب ساخت
هوش مصنوعی: آه از آتش غیرت که عشق تو باعث می‌شود جگرم بسوزد زمانی که تو با دیگران می‌گویی و می‌خندی.
تا در کمین مرغ دل کیستس که باز
صیادوار چشم تو خود را بخواب ساخت
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که در کمین شخصی که دلش به عشق و محبت گرفتار شده، غوغایی وجود دارد. چشم تو همچون یک صیاد عمل می‌کند و خود را در خواب فرومی‌برد. این توصیف به احساساتی اشاره دارد که در پس نگاه یا حضور کسی ایجاد می‌شوند و به نوعی بیانگر جاذبه و فریبایی آن فرد است.
خونم که ریخت غمزه مست تو بیگنه
چشم خوشت بهانه خیال سراب ساخت
هوش مصنوعی: وقتی که چشم‌های زیبا و معصوم تو باعث شد چشمم پر از اشک شود، غم و اندوهی که به خاطر تو دارم، به یک تصوری از خیال تبدیل شد که مانند سراب است.
جایی رسید قصه اهلی که راز او
پیر و جوان ترانه چنگ و رباب ساخت
هوش مصنوعی: در جایی داستان شخصی به اوج خود رسید که راز او موجب شد پیر و جوان به گوش دادن آهنگ چنگ و رباب بپردازند.