گنجور

شمارهٔ ۱۷۷

ما عاشقیم و روی بتان قبله گاه ماست
بر جرم عاشقی همه عالم گواه ماست
از شوخی نظر دل ما خون بریخت
هر بد که کرد دیده ما پیش راه ماست
ما برق آه خود بفلک بر کشیده ایم
جرم ستاره سوختگی هم گناه ماست
گر در ره وفا نکنیم استخوان سفید
پس وای بر خجالت روی سیاه ماست
از آفتاب حسن تو شب در جهان نماند
مارا اگر شبی است هم از دود آه ماست
دشمن که قصد کشتن ما آرزو کند
بدخواه حال ما نبود نیکخواه ماست
تاب نظر نیاورد آن گل زناز کی
اهلی نگه مکن که ملول از نگاه ماست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما عاشقیم و روی بتان قبله گاه ماست
بر جرم عاشقی همه عالم گواه ماست
هوش مصنوعی: ما عاشقیم و قهرمانان عشق‌مان، محبوبان‌مان هستند. در عشق‌ورزی ما، جهان شاهد بر دردها و گناهان ماست.
از شوخی نظر دل ما خون بریخت
هر بد که کرد دیده ما پیش راه ماست
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر شوخی‌ها و سرزنش‌های دیگران متأثر و پر از غم شده است، هرچند که دیده ما همواره در حال ضبط دوران و اتفاقات است.
ما برق آه خود بفلک بر کشیده ایم
جرم ستاره سوختگی هم گناه ماست
هوش مصنوعی: ما با ناله و آه خود آسمان را به حرکت درآورده‌ایم و حتی جرم سوزش ستاره‌ها نیز به دلیل اشتباهات ماست.
گر در ره وفا نکنیم استخوان سفید
پس وای بر خجالت روی سیاه ماست
هوش مصنوعی: اگر در مسیر وفا و صداقت قدم نگذاریم و به وعده‌هایمان عمل نکنیم، باید بر خجالت و شرمندگی خودمان که ناشی از رفتار نامناسب‌مان است، بگرییم.
از آفتاب حسن تو شب در جهان نماند
مارا اگر شبی است هم از دود آه ماست
هوش مصنوعی: زیبایی تو چنان درخشان است که دیگر شبی در دنیا وجود ندارد. اگر هم شبی باشد، فقط به خاطر غم و آه ماست.
دشمن که قصد کشتن ما آرزو کند
بدخواه حال ما نبود نیکخواه ماست
هوش مصنوعی: اگر دشمنی بخواهد ما را به قتل برساند، در حقیقت نمی‌تواند نسبت به حال ما بدخواه باشد، زیرا این کار به نفع ما نخواهد بود.
تاب نظر نیاورد آن گل زناز کی
اهلی نگه مکن که ملول از نگاه ماست
هوش مصنوعی: گلی که زیباست، نمی‌تواند تحمل نگاه ما را داشته باشد، زیرا او از نگاه ما دلگیر و خسته شده است.