شمارهٔ ۱۲۷
جانبخشیای که با لب لعل تو ای پری است
چون چشمه حیات ز پاکیزه گوهری است
خاصیتی که جوهر حسن تو میدهد
از خوب سیرتی است نه از خوب منظری است
آن یوسفی که در سر بازار حسن تو
صد آفتاب با رخ چون ماه و مشتری است
ما زهر غم خوریم و تو می با شکر لبان
ما جان دهیم و لعل تو در ذره پروری است
دل آن پری به دست نگاری کجا دهد
نقش نگار در کف او دام دلبری است
کی آدمی به وصل پری راه می برد
دیوانه است هر که طلبکار آن پری است
ای آب خضر ظلمت اهلی ز بخت اوست
ورنی فروغ روی تو خورشید خاوری است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانبخشیای که با لب لعل تو ای پری است
چون چشمه حیات ز پاکیزه گوهری است
هوش مصنوعی: جانبخشی که لبهای شیرین و زیبا تو به من میدهد، مانند چشمهای活ی است که از گوهر پاک و باارزشی جاری میشود.
خاصیتی که جوهر حسن تو میدهد
از خوب سیرتی است نه از خوب منظری است
هوش مصنوعی: خاصیت زیبایی تو به خاطر نیکو بودن سیرتت است، نه به خاطر زیبایی ظاهرت.
آن یوسفی که در سر بازار حسن تو
صد آفتاب با رخ چون ماه و مشتری است
هوش مصنوعی: این شخصی که در میانه بازار زیبایی تو است، مانند یوسف است که زیباییاش از صد خورشید و چهرهاش مانند ماه است و به دوبارهثبت کنندگان زیبایی اشاره دارد.
ما زهر غم خوریم و تو می با شکر لبان
ما جان دهیم و لعل تو در ذره پروری است
هوش مصنوعی: ما در غم و اندوه غرق هستیم و تو با لبهای شیرینت به ما زندگی میبخشی؛ در حالی که زیبایی دانههای وجود تو ما را متجلی میکند.
دل آن پری به دست نگاری کجا دهد
نقش نگار در کف او دام دلبری است
هوش مصنوعی: دل آن پری به دست نگاری نمیدهد، زیرا در دستان او فقط زرق و برق عشق و فریب وجود دارد.
کی آدمی به وصل پری راه می برد
دیوانه است هر که طلبکار آن پری است
هوش مصنوعی: هیچ کس به راحتی به وصال محبوبی مانند پری نمیرسد. در واقع، کسانی که به دنبال جلب توجه و محبت آن محبوب هستند، در حقیقت دیوانهاند.
ای آب خضر ظلمت اهلی ز بخت اوست
ورنی فروغ روی تو خورشید خاوری است
هوش مصنوعی: ای آب خضر، زندگی و روشنایی تاریکی او به دست سرنوشتش است، اما نور چهره تو مانند خورشید شرقی پرتاب میکند.

اهلی شیرازی