گنجور

شمارهٔ ۱۱۵۳

هرکه زنجیرش نهد مشکین‌کمندی اینچنین
گر بود دیوانه نگریزد ز بندی اینچنین
بر زمین پای سمندت ناید از شوخی ولی
حیف باشد بر زمین پای سمندی اینچنین
چشم من، چون داغ بر دست تو بیند چشم من
کی بچشم خود توان دیدن گزندی اینچنین
با هزاران دردمندی جان فدایت میکنم
وه چرا ننگ آیدت از دردمندی اینچنین
دست اهلی کوته از بختست چون آرد ببر
دست کوتاهی چنان سرو بلندی اینچنین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه زنجیرش نهد مشکین‌کمندی اینچنین
گر بود دیوانه نگریزد ز بندی اینچنین
هوش مصنوعی: هر کس که زنجیری به گردنش بیندازد و آن زنجیر مشکی و زیبا باشد، اگر دیوانه هم باشد، از چنین بندی فرار نمی‌کند.
بر زمین پای سمندت ناید از شوخی ولی
حیف باشد بر زمین پای سمندی اینچنین
هوش مصنوعی: پای اسب تو به زمین نمی‌افتد، اما افسوس که چنین اسبی بر زمین نرود.
چشم من، چون داغ بر دست تو بیند چشم من
کی بچشم خود توان دیدن گزندی اینچنین
هوش مصنوعی: چشم من، وقتی که زخم تو را می‌بیند، چگونه می‌تواند به خود نگاه کند و آسیبی این‌چنینی را تحمل کند؟
با هزاران دردمندی جان فدایت میکنم
وه چرا ننگ آیدت از دردمندی اینچنین
هوش مصنوعی: با هزاران نفر که در رنج و درد هستند، جانم را فدای تو می‌کنم. اما چرا از این همه رنج و درد شرمنده می‌شوی؟
دست اهلی کوته از بختست چون آرد ببر
دست کوتاهی چنان سرو بلندی اینچنین
هوش مصنوعی: بخت و اقبال انسان‌ها می‌توانند در توانایی‌هایشان تأثیر بگذارند. اگر کسی بتواند از امکانات و مزایای خود به درستی بهره‌برداری کند، می‌تواند به موفقیت‌های بزرگی برسد، اما اگر نتواند از این امکانات استفاده کند، ممکن است به اهداف خود نرسد. مانند درختی که با قد بلندش با مشکلاتی مواجه می‌شود و در نهایت نتوانسته از آن بهره لازم را ببرد.