شمارهٔ ۱۱۵۱
زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زدن
هر کمان ابرو نداند تیر پنهانی زدن
تا نگردی آشنا در بحر عشقت راه نیست
گر نیی موسی قدم در نیل نتوانی زدن
عشرت آباد چمن گلبانگ بلبل را سزد
ما و کنج غم چو جغد و بانگ ویرانی زدن
می زدن از لعل شیرین در خور خسرو بود
کوهکن می بایدش بر سنگ پیشانی زدن
شرح حسنش گرچه اهلی نیک میدانی بگوی
زانکه از دانا خوش آید لاف نادانی زدن
شمارهٔ ۱۱۵۰: گر با تو نیم دولتم ای شوخ بس است اینشمارهٔ ۱۱۵۲: وَه که باز از کف عنانِ دل برون خواهد شدن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زدن
هر کمان ابرو نداند تیر پنهانی زدن
هوش مصنوعی: زخم پنهانی بر دل عاشق نشسته است و هیچکس نمیداند که هر بار با یک نگاه، ابروهای تو چطور تیر خفی را به دل او میزند.
تا نگردی آشنا در بحر عشقت راه نیست
گر نیی موسی قدم در نیل نتوانی زدن
هوش مصنوعی: تا وقتی که در عشق تو آشنا نشوم، نمیتوانم راهی را در این دریا پیدا کنم. اگر مثل موسی در نیل وارد نشوم، نمیتوانم حرکت کنم.
عشرت آباد چمن گلبانگ بلبل را سزد
ما و کنج غم چو جغد و بانگ ویرانی زدن
هوش مصنوعی: زندگی خوش و پر از شادی در باغ و چمن، صدای خوش بلبل را برای ما مناسب است، اما ما در گوشهای تاریک و غمانگیز مانند جغد نشستهایم و صداهای ویرانی را سر میدهیم.
می زدن از لعل شیرین در خور خسرو بود
کوهکن می بایدش بر سنگ پیشانی زدن
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و شیرینی نوشیدنیای که به رنگ لعل (زخمی و سرخ) است اشاره میکند. این نوشیدنی مخصوص شخصیتی به نام خسرو است. همچنین، به این نکته اشاره میشود که برای آمادهسازی این نوشیدنی، کسی که به کار کوهکنی مشغول است، باید بر روی سنگهای سخت کار کند و تلاش کند. در واقع، این تصویر به تلاش و زحمت برای تولید چیزی با ارزش و زیبا اشاره دارد.
شرح حسنش گرچه اهلی نیک میدانی بگوی
زانکه از دانا خوش آید لاف نادانی زدن
هوش مصنوعی: زیبایی او را هرچند تو خوب میدانی، اما بگو تا آنکه از دانایی لاف نزدن خوشش بیاید.