گنجور

شمارهٔ ۱۱۲۷

از جهان چون لاله داغت ایسهی قد میبریم
از ازل آورده ایم این داغ و با خود میبریم
میرویم ازین چمن با دست خالی همچو گل
داغ دل کاورده ایم اینجا یکی صد میبریم
جان من با عاشقان گر بد کنی نیکو بود
با رقیبان گر نکویی میکنی بد میبریم
ساقیا از غمزه ما را می بحد خود بده
ورنه عیب ما مکن گر مستی از حد میبریم
غلغل عیش حریفان است در طاس فلک
ما همین درد سر از طاق زبرجد میبریم
غم مخور اهلی که آخر در حریم وصل دوست
ره بیمن دولت آل محمد میبریم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از جهان چون لاله داغت ایسهی قد میبریم
از ازل آورده ایم این داغ و با خود میبریم
هوش مصنوعی: در این جهان، ما همچون لاله‌ای داغی را که از روزگار آغاز با خود داریم، احساس می‌کنیم و این درد و غم را از خود دور نمی‌کنیم.
میرویم ازین چمن با دست خالی همچو گل
داغ دل کاورده ایم اینجا یکی صد میبریم
هوش مصنوعی: ما از این باغ به سادگی می‌رویم، مانند گلی که در دلش غم دارد و در اینجا تنها یک گل را چیده‌ایم.
جان من با عاشقان گر بد کنی نیکو بود
با رقیبان گر نکویی میکنی بد میبریم
هوش مصنوعی: اگر با عاشقان بدرفتاری کنی، برای من خوب است، اما اگر با رقیبان نیکی کنی، ما به بدی خواهیم رفت.
ساقیا از غمزه ما را می بحد خود بده
ورنه عیب ما مکن گر مستی از حد میبریم
هوش مصنوعی: ای ساقی، با ناز و غمزه‌ات ما را به حدی که باید مست کن، وگرنه ما را عیب‌دار نکن، چون ممکن است که ما از حد اعتدال بگذریم.
غلغل عیش حریفان است در طاس فلک
ما همین درد سر از طاق زبرجد میبریم
هوش مصنوعی: شادی و سرور دوستان ما در آسمان پیرامون ما جاری است و ما فقط همین مشکل را از بالای سنگ زبرجد تحمل می‌کنیم.
غم مخور اهلی که آخر در حریم وصل دوست
ره بیمن دولت آل محمد میبریم
هوش مصنوعی: نگران نباش، ای اهلی، چون در نهایت به جایی می‌رسیم که در کنار دوست قرار می‌گیرم و با لطف و حمایت خاندان محمد (ص) به این مسیر می‌رویم.

حاشیه ها

1403/08/08 18:11
میوند ر. خویشکی

این شعر در وزن «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» سروده شده است.