بخش ۷۱ - پادشاهی یزدگرد سپه دوست
پس از وی پسر تاج شاهی بجست
که نامش بدی یزدگرد ار نخست
جهان جوی بر تخت زرین نشست
در رنج و دست بدی را ببست
همی داشت ایران زدشمن نگاه
به هر سو فرستاد بی مر سپاه
سپه دوست خواندند او را ردان
ازو شاد بودی دل موبدان
به آرمن همی بود ارزاس گرد
که ز اشکانیان بود و با دستبرد
دو پور گزین داشت آن نامور
ببخشید کشور بر آن هر دو بر
مهین پور کش نام بد تیگران
بدی بخش او بیش از دیگران
کهین کش همی بود ارزاس نام
سوی قیصر روم برداشت گام
همه بخش خود را به قیصر سپرد
که تا بر برادر کند دستبرد
وزین روی تیگران به ایران شتافت
به نزدیک شاه دلیران شتافت
مگر در کراسن بدی یزدگرد
سر یاغیان آوریدی بگرد
ورا آگهی آمد از شاه روم
که لشگر فرستد به آباد بوم
به سرچشمه ی تیگرا و فرات
نمود است بنیاد مستحکمات
شه نامور پوست بر تن بکفت
سپه سوی ارمن کشیدن گرفت
وزآن رو اناتولیوس دلیر
چو بشنید کامد جهان جوی شیر
ندانست کش نیست پایاب او
ندارد در آوردگه تاب او
بیامد بر شاه و پوزش گرفت
ازو هر دو لشگر شده در شگفت
ابر آشتی شاه را ره نمود
جهان جوی پذیرفت و دادش درود
میان دو شه گشت پیمان برین
که آسوده دارند کشور زکین
بخش ۷۰ - تاختن بهرام بر لشکر خاقان: یکی لشکری کرد خاقان گزینبخش ۷۲ - پادشاهی هرمزد: پسر بد مر او را دو فرخنده کام
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پس از وی پسر تاج شاهی بجست
که نامش بدی یزدگرد ار نخست
هوش مصنوعی: پس از او، پسرش به دنبال تاج شاهی رفت و نام او یزدگرد بود.
جهان جوی بر تخت زرین نشست
در رنج و دست بدی را ببست
هوش مصنوعی: جهان به مقام و شکوهی دست یافته و بر تخت زرینی نشسته است، اما در عین حال در درد و رنجی به سر میبرد و نمیتواند دست یاری به کسی بدهد.
همی داشت ایران زدشمن نگاه
به هر سو فرستاد بی مر سپاه
هوش مصنوعی: ایران همواره به دشمنان خود توجه داشت و نیروهایش را به هر سمت و سوی به جنگ میفرستاد.
سپه دوست خواندند او را ردان
ازو شاد بودی دل موبدان
هوش مصنوعی: سپه به او لقب دوست داده بودند و از این بابت، دل موبدان شاد بود.
به آرمن همی بود ارزاس گرد
که ز اشکانیان بود و با دستبرد
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که به آرمن همواره برتری و اهمیت ویژهای داده میشود، زیرا او از نسل اشکانیان بوده و با توانمندیهایش در شرایط دشوار میتواند نقشی مؤثر ایفا کند.
دو پور گزین داشت آن نامور
ببخشید کشور بر آن هر دو بر
هوش مصنوعی: آن پهلوان مشهور دو فرزند انتخاب کرده بود و برای هر دو آنها کشور را تقسیم کرد.
مهین پور کش نام بد تیگران
بدی بخش او بیش از دیگران
هوش مصنوعی: شخصیت مهینپور، به دلیل نام زشت و بدی که در میان تیگران دارد، بیشتر از دیگران از ضعفها و بدیهای او رنج میبرد.
کهین کش همی بود ارزاس نام
سوی قیصر روم برداشت گام
هوش مصنوعی: کهین کش همیشه نامش ارزاس بود، او به سمت قیصر روم قدم برداشت.
همه بخش خود را به قیصر سپرد
که تا بر برادر کند دستبرد
هوش مصنوعی: همه چیز خود را به قیصر واگذار کردند تا او برادرش را غافلگیر کند.
وزین روی تیگران به ایران شتافت
به نزدیک شاه دلیران شتافت
هوش مصنوعی: و به خاطر این موضوع، تیگران به سوی ایران آمد و به نزد شاه دلیران رفت.
مگر در کراسن بدی یزدگرد
سر یاغیان آوریدی بگرد
هوش مصنوعی: آیا باید در کراسن، سر یاغیان را بیاوری تا یزدگرد را بدی؟
ورا آگهی آمد از شاه روم
که لشگر فرستد به آباد بوم
هوش مصنوعی: خبر رسید که پادشاه روم تصمیم دارد سپاهی به سرزمین آباد بفرستد.
به سرچشمه ی تیگرا و فرات
نمود است بنیاد مستحکمات
هوش مصنوعی: بنیاد مستحکماتی که در آینده ساخته خواهد شد، به سرچشمههای دو رود بزرگ تیگر و فرات اعتماد دارد.
شه نامور پوست بر تن بکفت
سپه سوی ارمن کشیدن گرفت
هوش مصنوعی: پادشاه مشهور، با شجاعت و قدرت، به سمت ارمنستان حرکت کرد و آماده نبرد شد.
وزآن رو اناتولیوس دلیر
چو بشنید کامد جهان جوی شیر
هوش مصنوعی: از این رو، آن دلیر اناتولیوس وقتی این خبر را شنید، به دنبال شیر در جهان راهی شد.
ندانست کش نیست پایاب او
ندارد در آوردگه تاب او
هوش مصنوعی: کسی نمیداند که این عشق پایان ندارد و تحمل آن برای او ممکن نیست.
بیامد بر شاه و پوزش گرفت
ازو هر دو لشگر شده در شگفت
هوش مصنوعی: او به حضور شاه آمد و از او عذرخواهی کرد، در حالی که هر دو لشگر در حیرت بودند.
ابر آشتی شاه را ره نمود
جهان جوی پذیرفت و دادش درود
هوش مصنوعی: ابر به شاه آشتی نشان داد و به جهانیان خوشامد گفت و او را مورد احترام قرار داد.
میان دو شه گشت پیمان برین
که آسوده دارند کشور زکین
هوش مصنوعی: در میان دو پادشاه توافقی به وجود آمد که کشور از آرامش و امنیت برخوردار باشد.

میرزا آقاخان کرمانی