بخش ۴۴ - کشته شدن اخواست
وزین روی اخواس در عیش و نوش
به سر برد در بابل و گه به شوش
همه کار لشگر به منتور داد
نیاورد از کین دیرینه یاد
یکی خواجه اش بود بس ناسپاس
که خوانندنش مصریان باگواس
نژادش زافریک و رویش سیاه
همه کار کشور بدو داد شاه
به زهر اندر آن شاه را کشت خوار
به خنجر تنش کرد پس پارپار
به آتش همی سوخت فرخ سرش
به گربه خورانیدی آن پیکرش
بخش ۴۳ - شمه ای از حال فیلپوس: فلیب دلاور به مکدونیابخش ۴۵ - شاهنشاهی ارزاس: بیاراست پس تاج الماس را
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وزین روی اخواس در عیش و نوش
به سر برد در بابل و گه به شوش
هوش مصنوعی: از این رو، در خوشی و لذت زندگی میکند و زمانهایی را در بابل و گاهی نیز در شوش میگذراند.
همه کار لشگر به منتور داد
نیاورد از کین دیرینه یاد
هوش مصنوعی: تمام کارهای لشگر به دنبال متیو انجام شد، اما از کینهی دیرینه هیچ نشانی به یاد نیاوردند.
یکی خواجه اش بود بس ناسپاس
که خوانندنش مصریان باگواس
هوش مصنوعی: یک شخص ثروتمند و بخیل وجود داشت که مصریان او را به عنوان فردی شایسته یاد نمیکردند.
نژادش زافریک و رویش سیاه
همه کار کشور بدو داد شاه
هوش مصنوعی: دولت و مسئولیت کشور به فردی داده شد که نسبش از زافریک است و چهرهاش سیاه است.
به زهر اندر آن شاه را کشت خوار
به خنجر تنش کرد پس پارپار
هوش مصنوعی: در این جا، شاه با زهر کشته میشود و سپس با خنجر بدنش قطعهقطعه میگردد.
به آتش همی سوخت فرخ سرش
به گربه خورانیدی آن پیکرش
هوش مصنوعی: او به شدت در آتش عشق میسوزد، همانطور که زیبا و دلربا است، حتی اگر مانند یک گربه به او بیاعتنایی شود.