بخش ۴۰ - جنگ اردشیر با مصریان
سپس رفتن مصر را ساز کرد
در گنج های کهن باز کرد
زدریا و خشکی سپه بی شمار
سوی مصر راند از در کارزار
سپهبد بدی رشنواد دلیر
که در جنگ افسوس گفتی به شیر
زبس ترکتازی ایرانیان
به مصر اندر آمد فراوان زیان
ولی کرد طغیان در آن سال نیل
که سیل دمان بست هر سو سبیل
بسی جنگ جستند سودی نبود
زآتش به جز تیره دودی نبود
شهنشاه بودی بسی سالخورد
ورا جانشین بود دارای گرد
اکوس جوان کش دگر پور بود
زدارا دلش سخت رنجور بود
برانگیخت یک خواجه را در نهان
که شه را به دارا کند بدگمان
که دارا به همدستی تیر باز
ابرخون شه آخته چنک آز
وز آن رو به دارا نهانی بگفت
که شه خواهدت کشتن اندر نهفت
ز نیرنگ آن خواجه روسیاه
بکشتند دارا به فرمان شاه
دو شهزاده ی دیگر از یک تنه
که اریاسپا بد و ارشامنه
به دستان اخواست کشتند نیز
یکی را به زهر و دگر تیغ تیز
زاندوه فرزند و رنج سپاه
شه نامور گشت جانش تباه
بخش ۳۹ - جنگ های اردشیر در شیپر و کادوزین: دگر شیپریان سر برافراشتندبخش ۴۱ - شاهنشاهی اکوس (اخواست): اکوس اندر آمد به تخت مهی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سپس رفتن مصر را ساز کرد
در گنج های کهن باز کرد
هوش مصنوعی: سپس به سفر به مصر پرداخت و گنجینههای قدیمی را نمایان کرد.
زدریا و خشکی سپه بی شمار
سوی مصر راند از در کارزار
هوش مصنوعی: از دریا و خشکی، سپاهی بی شمار به سوی مصر در حال نبرد حرکت کرد.
سپهبد بدی رشنواد دلیر
که در جنگ افسوس گفتی به شیر
هوش مصنوعی: سپهبد رشنواد، انسان شجاع و دلیر، در جنگ به خاطر یک حادثه ناگوار و تأسفآور، دلتنگ و ناراحت گفتی شبیه شیر.
زبس ترکتازی ایرانیان
به مصر اندر آمد فراوان زیان
هوش مصنوعی: ایرانیان آنقدر در مصر قدرت و تسلط دارند که خسارات زیادی به آنجا وارد کردهاند.
ولی کرد طغیان در آن سال نیل
که سیل دمان بست هر سو سبیل
هوش مصنوعی: در آن سال، نیل طغیانی شدید کرد که سیلاب به همه جا راه پیدا کرد و مسیرها را مسدود کرد.
بسی جنگ جستند سودی نبود
زآتش به جز تیره دودی نبود
هوش مصنوعی: بسیاری از جنگها برقرار شد، اما نتیجهای نداشت. از آتش هیچچیز جز دودی تیره به جا نماند.
شهنشاه بودی بسی سالخورد
ورا جانشین بود دارای گرد
هوش مصنوعی: تو سالهای زیادی پادشاهی کردی و جانشین تو دارای ویژگیهایی برجسته و ارزشمند است.
اکوس جوان کش دگر پور بود
زدارا دلش سخت رنجور بود
هوش مصنوعی: اکوس جوان یک پسر دیگر داشت که به دارایی و ثروت رسید. اما دل او به شدت دردمند و رنجور بود.
برانگیخت یک خواجه را در نهان
که شه را به دارا کند بدگمان
هوش مصنوعی: یک شخص معتبر و ثروتمند در خفا تصمیم میگیرد که شاه را در مورد کسی دچار بدگمانی کند.
که دارا به همدستی تیر باز
ابرخون شه آخته چنک آز
هوش مصنوعی: در این بیت، به توطئه و همیاری بین دارا (ثروتمند) و تیر باز (کسی که تیر میاندازد) اشاره شده است، که به نوعی با هم، کار ناپسندی را انجام میدهند. ابرخون به معنای آسمان پر از خون است و چنک آز به معنی تلاش برای کسب آزادی یا نجات از وضعیت سخت. به طور کلی، این تصویر به نوعی از فساد و بالا بودن قیمتها یا مشکلات اجتماعی اشاره دارد.
وز آن رو به دارا نهانی بگفت
که شه خواهدت کشتن اندر نهفت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی به شخص ثروتمند به طور مخفیانه میگوید که پادشاه در صدد است او را به قتل برساند.
ز نیرنگ آن خواجه روسیاه
بکشتند دارا به فرمان شاه
هوش مصنوعی: به خاطر نیرنگ آن مرد شرور، دارا به دستور شاه کشته شد.
دو شهزاده ی دیگر از یک تنه
که اریاسپا بد و ارشامنه
هوش مصنوعی: دو شاهزاده دیگر از یک نسل، یکی اریاسپا و دیگری ارشامنه.
به دستان اخواست کشتند نیز
یکی را به زهر و دگر تیغ تیز
هوش مصنوعی: به دستهای حسود، یکی را با زهر و دیگری را با تیغ تیز کشتند.
زاندوه فرزند و رنج سپاه
شه نامور گشت جانش تباه
هوش مصنوعی: از غم فرزند و زحمات سپاه، نام آن شاه معروف در خطر افتاد و جانش تحت تأثیر قرار گرفت.