گنجور

شمارهٔ ۲۹ - نگارش عهدنامه

سپس بهر تاراج این تاج و تخت
نشستند و پیمان به بستند سخت
که در خاک ایران سپارند راه
به روز سپید و به شام سیاه
دلیرانش را خوار و خیره کنند
چراغ شبش تار و تیره کنند
به هرجا پرستشگه ایزدی
بکوبند یکسر ز نابخردی
نمانند از رازداران دین
تن زنده بر جا در آن سرزمین
بدان سان که اندر سمرقند و سغد
سپردند جای هزاران به جغد
چنان چون به فرغانه و دشت چاچ
مساجد شده پر ز ناقوس و خاج
به ایران زمین نیز غوغا کنند
مساجد بدل بر کلیسا کنند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپس بهر تاراج این تاج و تخت
نشستند و پیمان به بستند سخت
هوش مصنوعی: آنگاه برای تصاحب این سلطنت و قدرت، گرد هم آمدند و پیمان محکمی را بستند.
که در خاک ایران سپارند راه
به روز سپید و به شام سیاه
هوش مصنوعی: در خاک ایران راهی وجود دارد که به روزهای روشن و سیاه می‌انجامد.
دلیرانش را خوار و خیره کنند
چراغ شبش تار و تیره کنند
هوش مصنوعی: دلیران او را بی‌ارزش و بی‌فایده می‌سازند و روشنی شبش را تبدیل به تاریکی و ناامیدی می‌کنند.
به هرجا پرستشگه ایزدی
بکوبند یکسر ز نابخردی
هوش مصنوعی: هر جا که معبدی از خدایان را خراب کنند، این کار از نادانی و جهالت انسان‌هاست.
نمانند از رازداران دین
تن زنده بر جا در آن سرزمین
هوش مصنوعی: در آن سرزمین، هیچ‌کس زنده نمانده است که به رازی از دین آگاه باشد و بتواند آن را حفظ کند.
بدان سان که اندر سمرقند و سغد
سپردند جای هزاران به جغد
هوش مصنوعی: در سمرقند و سغد، به خاطر ویژگی خاصی که داشتند، مکان‌های زیادی به جغدها داده شده بود.
چنان چون به فرغانه و دشت چاچ
مساجد شده پر ز ناقوس و خاج
هوش مصنوعی: در فرغانه و دشت چاچ، مساجد به‌قدری پر از صدای ناقوس و اذان‌اند که فضا را پر کرده‌اند.
به ایران زمین نیز غوغا کنند
مساجد بدل بر کلیسا کنند
هوش مصنوعی: در سرزمین ایران نیز جنب و جوش و شور و نشاطی برپا می‌شود و مساجد به جای کلیساها مورد استفاده قرار می‌گیرند.