گنجور

شمارهٔ ۸۶ - به وزیر اوقاف وقت نگاشته است

کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر
جملگی اصلاح شد جز کار اوقاف ای وزیر
این چه تحقیق است کاندر وی همی باشد سبیل
نان مسکینان بسان باده صاف ای وزیر
قاتل فخر است و سلاخ شرف جلاد حق
عضو تحقیق تو یعنی فخرالاشراف ای وزیر
این چه دینست و چه آئین و چه قانون ای خدا
این چه عدلست و چه حکمست و چه انصاف ای وزیر
هر چه خواهم شکوه خود را سرایم برملا
فرصتم ندهد به گفتن آن دو سر قاف ای وزیر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر
جملگی اصلاح شد جز کار اوقاف ای وزیر
هوش مصنوعی: ای وزیر، تمام امور کشور از ابتدا تا انتها به خوبی اصلاح شده است، جز مسئله اوقاف که هنوز در آن نقص وجود دارد.
این چه تحقیق است کاندر وی همی باشد سبیل
نان مسکینان بسان باده صاف ای وزیر
هوش مصنوعی: این سوال چه تحقیق عجیبی است که در آن همواره راهی برای تأمین نان نیازمندان وجود دارد، مانند اینکه باده‌ای پاک و صاف در دسترس باشد، ای وزیر.
قاتل فخر است و سلاخ شرف جلاد حق
عضو تحقیق تو یعنی فخرالاشراف ای وزیر
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به تفاوت میان قاتل و سلاخ می‌شود، که یکی افتخار محسوب می‌شود و دیگری تحقیر. همچنین، به وزیر یادآوری می‌کند که او باید به مقام و منزلت خود توجه کند و بداند که شرافت واقعی در انجام کارهای نیک و حفظ اصول انسانی است.
این چه دینست و چه آئین و چه قانون ای خدا
این چه عدلست و چه حکمست و چه انصاف ای وزیر
هوش مصنوعی: این چه دینی است و چه مکتبی است که داریم؟ ای خداوند، این چه عدل و انصاف و چه قانونی است که وجود دارد، ای وزیر!
هر چه خواهم شکوه خود را سرایم برملا
فرصتم ندهد به گفتن آن دو سر قاف ای وزیر
هوش مصنوعی: هر چه بخواهم از درد و نارضایتی‌ام بگویم و آن را بیان کنم، فرصتی برای گفتن به من نمی‌دهد، ای وزیر، با وجود اینکه در دو سوی قاف هستی.