شمارهٔ ۲۷
گرفتن زن و افعی بسی بود آسان
خلاف داشتن آن که مشکل آید و سخت
زنان بگردن گردان بسخره طوق زنند
چو مار گَرزه که پیچد همی بشاخ درخت
اگرت هیچ خرد باشد از زنان بگریز
وز آشیانه ماران سبک برون کش رخت
ز زهر مار بتر قهر یار دان که از اوست
نتیجه کوتهی عمر با سیاهی بخت
شبی که خسبد یک زخم خواجه کدبانو
بخشم کوبد بر فرق کدخدا یک لخت
خنک روان سنائی که تاج دولت را
نشد پذیره ز بهرام شه بتاج وبه تخت
غم عروس و غم و ام مرد را شکند
خوش آنکه زین دو غم آرامگاه دل پردخت
شمارهٔ ۲۶ - در نکوهش رئیس صلح چالمیدان تهران فرماید: بصلحیه چالمیدان بودشمارهٔ ۲۸: یکشنبه یازدهم ربیع الاول یکهزار و سیصد و هشت بود که کارگزاران حضرت مستطاب اقدس والا روحی فداه این چاکر خانزاد را در دربار آسمان مدار بخواستند تا شعرخوانی کنم سلطان علیخان که یکی از محترمین محارم خلوت و منشیان آستان اقدس آن حضرت است حاضر بود حضرت ولیعهدی روحی فداه بر سبیل مطایبه بیتی دو سه از چاکر خواستند که مشارالیه را هجا گویم و من چون اطاعت فرمان را ناگزیر بودم با اینکه هجو مردمان گفتن خاصه بزرگان را از قانون فضل و رویت خود دور میدانستم این قطعه را در همان ساعت بگفتم و همگان را باعث آفرین بر من گردید.
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرفتن زن و افعی بسی بود آسان
خلاف داشتن آن که مشکل آید و سخت
هوش مصنوعی: ازدواج کردن و داشتن همسر به اندازه گرفتن یک افعی راحت است؛ اما آنچه واقعاً دشوار و مشکل به نظر میرسد، نگهداشتن و مدیریت این رابطه است.
زنان بگردن گردان بسخره طوق زنند
چو مار گَرزه که پیچد همی بشاخ درخت
هوش مصنوعی: زنان مانند یکی از زیورآلات به گردن خود زنجیری میآویزند، درست مانند ماری که به دور شاخه درخت میپیچد.
اگرت هیچ خرد باشد از زنان بگریز
وز آشیانه ماران سبک برون کش رخت
هوش مصنوعی: اگر اندکی خرد و عقل داری، از معاشرت با زنان دوری کن و مانند کسی که از لانهی مارها فرار میکند، خود را به دور از این وضعیت بکش.
ز زهر مار بتر قهر یار دان که از اوست
نتیجه کوتهی عمر با سیاهی بخت
هوش مصنوعی: از زهر مار خطرناکتر قهر معشوق است، زیرا کوتاهی عمر و بدبختی ناشی از اوست.
شبی که خسبد یک زخم خواجه کدبانو
بخشم کوبد بر فرق کدخدا یک لخت
هوش مصنوعی: شبی که من خوابم برود، زخم یک زن با جاذبهای خاص فرود میآید و به سر کدخدا ضربه میزند.
خنک روان سنائی که تاج دولت را
نشد پذیره ز بهرام شه بتاج وبه تخت
هوش مصنوعی: سنایی خوشبخت و آرام است که تاج و تخت سلطنت بهرام شاه را نپذیرفت. او از دنیا و جاه و مقام رویگردان بود و به آرامش روح خود اهمیت بیشتری داد.
غم عروس و غم و ام مرد را شکند
خوش آنکه زین دو غم آرامگاه دل پردخت
هوش مصنوعی: غم عروس و غم مرد باعث میشود که دل انسان شکسته شود، اما خوشا به حال کسی که توانسته از این دو غم دل آرامی بیابد.