گنجور

شمارهٔ ۱۳۴

ساری پی دانه سیر می کرد
در دامن کوهسار و هامون
ناگه تله ای بدید در دشت
با قامت گوژ و پشت وارون
گفتش الف قدت چرا شد
چون پیکر دال و قامت نون
گفتا شب و روز سجده دارم
بر درگه کردگار بیچون
گفتش ز چه روی استخوانت
از پوست همی شده است بیرون
گفتا ز ریاضت است کاینسان
کاهیده تنم بسان مجنون
گفتا ز چه این طناب پشمین
شد بسته به پیکر همیون
گفتا که شعار فقر باشد
پشمین چو طراز شاهی اکسون
گفتا که بدستت اندر این چوب
از چیست چو گرزه فریدون
گفت ای پسر این عصای پیری است
کش دهر خمیده قد موزون
گفتا به کف تو دانه از چیست
چون خوشه به کشتزار گردون
گفتا ز برای مستحقی است
تا صدقه دهم بر او همیدون
گفتا به منش ببخش اینک
گفتا ز منش بگیر اکنون
چو خواست ربایدش ز هر سو
زد جیش بلا بر او شبیخون
گردید اسیر و شد گرفتار
افتاد بدام و گشت مسجون
قی قی زد و گفت آه و افسوس
کاین جمله فسانه بود و افسون
این است سزای آنکه گردید
بر زاهد خرقه پوش مفتون
اینست جزای آنکه دل بست
بر زهد مرائیان ملعون
ای اهل زمانه پند گیرید
از حال فکار این جگر خون
شمر است و یزید اینکه بینید؟
در کسوت بایزید و ذوالنون
امروز بود طراز محراب
دوشینه به باده بود مرهون
از رخت وجود او پلیدی
کی پاک کند شخار و صابون

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساری پی دانه سیر می کرد
در دامن کوهسار و هامون
هوش مصنوعی: ساری در حال جستجوی دانه‌ها بود و در کنار کوه‌ها و دشت‌ها حرکت می‌کرد.
ناگه تله ای بدید در دشت
با قامت گوژ و پشت وارون
هوش مصنوعی: ناگهان در دشت، موجودی را دید که قامتش خمیده و پشتش برعکس بود.
گفتش الف قدت چرا شد
چون پیکر دال و قامت نون
هوش مصنوعی: او از الف پرسید که چرا قامت تو مانند پیکر حرف دال و شکل نون شده است؟
گفتا شب و روز سجده دارم
بر درگه کردگار بیچون
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که من شب و روز بدون هیچ قید و شرطی در درگاه خداوند خاضع و سر به زیر هستم و عبادت می‌کنم.
گفتش ز چه روی استخوانت
از پوست همی شده است بیرون
هوش مصنوعی: او از تو پرسید که چرا استخوان‌هایت از پوست بیرون زده و به این حالت درآمده است.
گفتا ز ریاضت است کاینسان
کاهیده تنم بسان مجنون
هوش مصنوعی: او می‌گوید که بدن من به خاطر زحمت‌های روحانی و ریاضت‌ها کاهش یافته است، مثل حالتی که مجنون به خاطر عشقش دچار شده.
گفتا ز چه این طناب پشمین
شد بسته به پیکر همیون
هوش مصنوعی: گفت چرا این طناب پشمی به بدن این فرد بسته شده است؟
گفتا که شعار فقر باشد
پشمین چو طراز شاهی اکسون
هوش مصنوعی: فقر می‌تواند نشانه‌ای از سادگی باشد، همان‌طور که پوشش پشمین می‌تواند مظهر فرمانروایی و بزرگواری باشد.
گفتا که بدستت اندر این چوب
از چیست چو گرزه فریدون
هوش مصنوعی: گفت آیا در این چوب که در دست توست، چه چیزی نهفته است که شبیه چوب قدرتمند فریدون است؟
گفت ای پسر این عصای پیری است
کش دهر خمیده قد موزون
هوش مصنوعی: پدر به پسرش گفت: ای پسر، این عصای من نشانه‌ی پیری و سال‌های زندگی‌ام است که زمان آن را خمیده و ناهماهنگ کرده است.
گفتا به کف تو دانه از چیست
چون خوشه به کشتزار گردون
هوش مصنوعی: او گفت: در دستت چه دانه‌ای وجود دارد که همچون خوشه‌ای در مزرعه آسمانی می‌درخشد؟
گفتا ز برای مستحقی است
تا صدقه دهم بر او همیدون
هوش مصنوعی: گفت او با اشاره به یک نیازمند است که می‌خواهم برای او صدقه ببارم.
گفتا به منش ببخش اینک
گفتا ز منش بگیر اکنون
هوش مصنوعی: او گفت: "از شخصیت و روش من مگذار که حالا به او اشاره می‌کنم، بگیر و از همین حالا به آن تسلط پیدا کن."
چو خواست ربایدش ز هر سو
زد جیش بلا بر او شبیخون
هوش مصنوعی: وقتی که خواست تا او را از هر طرف برباید، ناگهان دچار یک مشکل بزرگ شد.
گردید اسیر و شد گرفتار
افتاد بدام و گشت مسجون
هوش مصنوعی: به دام افتاد و اسیر شد، گرفتار مشکلات و شرایط سخت گشت و زندانی شد.
قی قی زد و گفت آه و افسوس
کاین جمله فسانه بود و افسون
هوش مصنوعی: به زودی صدای ناله‌ای بلند شد و گفت افسوس که همه این‌ها تنها یک داستان خیالی و جادو است.
این است سزای آنکه گردید
بر زاهد خرقه پوش مفتون
هوش مصنوعی: این نتیجه کسی است که تحت تأثیر زاهدی شده که لباس عابدانه بر تن دارد.
اینست جزای آنکه دل بست
بر زهد مرائیان ملعون
هوش مصنوعی: این نتیجه‌ی کسی است که به زهد و ریاکاری اشرافی‌ها دل بسته است.
ای اهل زمانه پند گیرید
از حال فکار این جگر خون
هوش مصنوعی: ای مردم عصر، از وضعیت حال و دل پرخون من درس بگیرید.
شمر است و یزید اینکه بینید؟
در کسوت بایزید و ذوالنون
هوش مصنوعی: آیا نمی‌بینید که شمر و یزید در ظاهری مشابه با بایزید و ذوالنون قرار دارند؟
امروز بود طراز محراب
دوشینه به باده بود مرهون
هوش مصنوعی: امروز تصویری از محراب زیبایی را دیدم که به خاطر نوشیدن شراب خاصی ساخته شده بود و مورد توجه قرار گرفته بود.
از رخت وجود او پلیدی
کی پاک کند شخار و صابون
هوش مصنوعی: وجود او آن‌قدر نورانی و پاک است که هیچ چیز ناپاکی نمی‌تواند آن را آلوده کند، حتی اگر قوی‌ترین شوینده‌ها هم به کار روند.