گنجور

شمارهٔ ۵۴ - ترجمه از عربی

بار خدایا توئی که باطن اسرار
دانی در روز روشن و به شب تار
خسته ز درک مشیتت همه افهام
خیره ز تحقیق حکمتت همه ابصار
مردم بدبخت را قضای تو سازد
در همه گیتی نژند و خوار و نگونسار
باز شود نیک بخت را ز قضایت
دولت دنیا قرین و بخت جوان یار
یک قدم ای ناظر جریده درین ره
با من مسکین ز روی بینش بردار
تا نگری هر دمی هزار شگفتی
بر رخ خاک از قضای ایزد دادار
خیره ز اغلوطه های کیوان بینی
خاطر پژمرده اکارم و اخیار
وه چه فرومایگان سفله که دیدیم
نزد لئیمان عزیز گشته ز دینار
نیز بدیدیم مردم هنری را
بر در نامردمان ز بی درمی خوار
یا رب ازین غم دلم فتاده چو یونس
در دل ماهی درون لجه رخسار

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بار خدایا توئی که باطن اسرار
دانی در روز روشن و به شب تار
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، تنها تو هستی که رازهای درونی را می‌دانی، چه در روز روشن و چه در شب تاریک.
خسته ز درک مشیتت همه افهام
خیره ز تحقیق حکمتت همه ابصار
هوش مصنوعی: از درک تدبیر تو خسته‌ام و عقل‌هایم در فهم حکمت تو حیران و ناتوان شده‌اند.
مردم بدبخت را قضای تو سازد
در همه گیتی نژند و خوار و نگونسار
هوش مصنوعی: سرنوشت مردم بدبخت را تو رقم می‌زنی و در تمام جهان، آنها را غمگین، حقیر و ناامید می‌سازی.
باز شود نیک بخت را ز قضایت
دولت دنیا قرین و بخت جوان یار
هوش مصنوعی: خوشبختی به سراغ کسی می‌آید که در زندگی‌اش موفقیت‌ها و شانس خوبی را تجربه کند. جوانی که در کنار اوست، می‌تواند مانند یک یار وفادار او را حمایت کند.
یک قدم ای ناظر جریده درین ره
با من مسکین ز روی بینش بردار
هوش مصنوعی: ای ناظر، کمی با من مسکین همراه شو و نگاهی به مسیر زندگی‌ام بینداز.
تا نگری هر دمی هزار شگفتی
بر رخ خاک از قضای ایزد دادار
هوش مصنوعی: هر بار که به زمین نگاه می‌کنی، هزاران شگفتی در آن وجود دارد که به خواست و تقدیر خداوند شکل گرفته‌اند.
خیره ز اغلوطه های کیوان بینی
خاطر پژمرده اکارم و اخیار
هوش مصنوعی: نگاه کن به غم و اندوهی که در دل دارم و چگونگی سختی‌هایی که بر من گذشته است.
وه چه فرومایگان سفله که دیدیم
نزد لئیمان عزیز گشته ز دینار
هوش مصنوعی: چه افراد پست و بی‌ارزشی را دیدیم که نزد افراد حقیر و بی‌اخلاق، به خاطر پول و ثروت عزیز و محترم شده‌اند.
نیز بدیدیم مردم هنری را
بر در نامردمان ز بی درمی خوار
هوش مصنوعی: ما نیز شاهد بودیم که برخی مردم هنری را به درِ نامردمان نشان می‌دهند، اما در واقع بی‌درآمد هستند و از شراب خوارند.
یا رب ازین غم دلم فتاده چو یونس
در دل ماهی درون لجه رخسار
هوش مصنوعی: ای خدا، دل من در غم فرو رفته است، مانند یونس که در دل ماهی گرفتار شده است، در میان دریا و تاریکی.