شمارهٔ ۱۳۱ - ماده تاریخ دیگر
زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی
ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی
بنزد من این رواق بود بر زنه طباق
کنم ثابت این سخن ببرهان منطقی
ازیرا که آسمان بتازد ز آفتاب
کند چرخ آفتاب در این بام جوسقی
اگر کرده ماه و مهر ز نور و شعاع چهر
بشطرنج نه سپهر وزیری و بیدقی
بر این چرخ اختران بتابند بیکران
جنوبی و مغربی شمالی و مشرقی
بدستوری امام نهاد این بنای تام
یکی نایب همام یکی عالم تقی
بفرمان عسکری که در بحر حکمتش
بود عقل ناخدا کند چرخ زورقی
عطارد قلم بکف پی مدحش از شرف
گهی دعبلی کند زمانی فرزدقی
چو بگذشت قرن چند ازین طرح دلپسند
اساسی چنان بلند فتاد از منسقی
ز دادار جرم پوش رسید این سخن بگوش
ز همرازی سروش بحاجی علینقی
که این بقعه را ز نو برافراز کنگره
ازین تیره خاکدان بچرخ معلقی
بنه نام خویش را بطومار مهتران
چو آل سبکتکین به تاریخ بیهقی
چو بر حاجی این ندا رسید از سروش غیب
بمعراج ارتقا دلش گشت مرتقی
یکی طرح نونگاشت یکی تخم تازه کاشت
سنمارسان فراشت اساس خورتقی
شدش گنج سیم و زر چو خاشاک در نظر
بگوشش حدیث بخل همیکرد زیبقی
پراکند گنج مال فراوانتر از رمال
ز دادار بیهمال رسیدش موفقی
بیاراست بقعه ای که آمد بگوش جان
ز هر سنگریزه اش صدای اناالحقی
شنیدم رسول گفت که در بطن مادران
سعادت برد سعید شقاوت خرد شقی
کلام رسول را ز کردار این بزرگ
گر انصاف باشدت بیاید مصدقی
کز آغاز عمر زاد همی خیز از این نهاد
چو رادی ز طبع راد چو تقوی ز متقی
کسی کو ز خیر خویش ندارد رهی به پیش
زهی جهل و ابلهیش زهی لؤم و احمقی
بزرگا مکرما کسی کو بروزگار
الی الله یلتجی من الله یتقی
چو آن آسمان نور ازین وادی غرور
شد اندر لقای حور بفردوس ملتقی
محمدعلی که هست ورا بهترین خلف
نکوتر ز ما سبق بیاراست مابقی
به تاریخ این بنا خرد خواست مصرعی
چو ابیات انوری به دوران سلجقی
امیری قلم گرفت بتاریخ زد رقم
«بماند این اثر بقم ز حاجی علینقی »
شمارهٔ ۱۳۰ - ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم: ای فلک لاجورد گر بزمین بنگریشمارهٔ ۱۳۲: باشد دوشنبه موعد دیدار آن پری
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی
ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی
هوش مصنوعی: کاخی با شکوه و مرتفع که به خاطر زیباییاش، آسمان به خود میبالد و به آن زینت میدهد. این کاخ مانند پارچهای نرم و آبی رنگ است که جلوهای خاص و دلنشین دارد.
بنزد من این رواق بود بر زنه طباق
کنم ثابت این سخن ببرهان منطقی
هوش مصنوعی: به نظر من، اینجا را به گونهای بنا کردهام که با دلایل منطقی میتوانم ثابت کنم سخنانم درست است.
ازیرا که آسمان بتازد ز آفتاب
کند چرخ آفتاب در این بام جوسقی
هوش مصنوعی: به دلیل تابش آفتاب، آسمان در برابر آن به حرکت درمیآید و نور آفتاب بر این بام، فضایی را روشن و زیبا میسازد.
اگر کرده ماه و مهر ز نور و شعاع چهر
بشطرنج نه سپهر وزیری و بیدقی
هوش مصنوعی: اگر ماه و خورشید از نور و درخشندگی چهرهای به وجود آورند، همچون بازی شطرنج در آسمان، که در آن مهرهها وزیری و بیدقی دارند.
بر این چرخ اختران بتابند بیکران
جنوبی و مغربی شمالی و مشرقی
هوش مصنوعی: ستارهها بر این آسمان میدرخشند و در جهات مختلف شمال، جنوب، شرق و غرب قرار دارند.
بدستوری امام نهاد این بنای تام
یکی نایب همام یکی عالم تقی
هوش مصنوعی: به فرمان امام، این بنای کامل ساخته شد. یکی از نمایندگان و یک عالم پرهیزگار در آن نقش داشتند.
بفرمان عسکری که در بحر حکمتش
بود عقل ناخدا کند چرخ زورقی
هوش مصنوعی: به فرمان فرماندهای که در دریای دانش و حکمتش، عقل و هوش مانند ناخدای یک کشتی عمل میکند و آن را به سمت هدف میبرد.
عطارد قلم بکف پی مدحش از شرف
گهی دعبلی کند زمانی فرزدقی
هوش مصنوعی: عطارد (سیارهای که به سرعت در حرکت است) با قلمی در دست به مدح و ستایش او میپردازد و گاهی در این کار از دعبلی (شاعر معروف) و فرزدق (شاعر بزرگ) نیز جلوتر میافتد.
چو بگذشت قرن چند ازین طرح دلپسند
اساسی چنان بلند فتاد از منسقی
هوش مصنوعی: زمانی که بسیاری از سالها از این برنامه جذاب و بنیادی گذشت، به گونهای عمیق و مهم از منبعی قابل اعتماد و مستحکم تاثیر پذیرفت.
ز دادار جرم پوش رسید این سخن بگوش
ز همرازی سروش بحاجی علینقی
هوش مصنوعی: این سخن به گوش رسید که از طرف پروردگار و به واسطه الهام ملک سروش به حاجی علینقی میرسد.
که این بقعه را ز نو برافراز کنگره
ازین تیره خاکدان بچرخ معلقی
هوش مصنوعی: این جمله به معنای خواستهی شخصی است که از خاک تیره و ناپسند، بنایی جدید بسازد و بر افراشته کند. او میخواهد که این بنا به مانند دژی مستحکم و زیبا از نو برپا شود و فضایی صاف و روشن را به تصویر بکشد.
بنه نام خویش را بطومار مهتران
چو آل سبکتکین به تاریخ بیهقی
هوش مصنوعی: نام خود را در میان بزرگان و رهبران ثبت کن، مانند آل سبکتکین که در تاریخ بیهقی ذکر شدهاند.
چو بر حاجی این ندا رسید از سروش غیب
بمعراج ارتقا دلش گشت مرتقی
هوش مصنوعی: وقتی آن صدای آسمانی به حاجی رسید و او را به مراحل بالاتر معنوی دعوت کرد، دلش به اوج و تعالی دست یافت.
یکی طرح نونگاشت یکی تخم تازه کاشت
سنمارسان فراشت اساس خورتقی
هوش مصنوعی: یکی نشانههایی را طراحی کرد و یکی هم تخم تازهای را کاشت. سنمار، یعنی شخصی که این کارها را انجام داد، بر اساس چیزهایی که قبلاً دیده بود، به فعالیتهای خود ادامه داد.
شدش گنج سیم و زر چو خاشاک در نظر
بگوشش حدیث بخل همیکرد زیبقی
هوش مصنوعی: او مانند خاشاک، ثروت فراوان طلا و نقره را در نظر نمیگرفت و به گوشش داستان بخل را با لحن زیبا میخواندند.
پراکند گنج مال فراوانتر از رمال
ز دادار بیهمال رسیدش موفقی
هوش مصنوعی: ثروت بسیار بیشتر از چیزی که انتظار میرود، به او رسیده و این موفقیت را از خداوندی بینظیر دریافت کرده است.
بیاراست بقعه ای که آمد بگوش جان
ز هر سنگریزه اش صدای اناالحقی
هوش مصنوعی: پیشگاه مقدسی را بیارایید که هر دانه سنگش پیامی از حقیقت و واقعیت را در گوش جان میشنواند.
شنیدم رسول گفت که در بطن مادران
سعادت برد سعید شقاوت خرد شقی
هوش مصنوعی: شنیدم پیامبری گفت که در شکم مادران، سعادت به کسانی که خوشبختاند اعطا میشود و بدبختی به آنهایی که شقاوت دارند.
کلام رسول را ز کردار این بزرگ
گر انصاف باشدت بیاید مصدقی
هوش مصنوعی: اگر با انصاف باشی، کلام پیامبر را میتوان از رفتار این بزرگمرد تصدیق کرد.
کز آغاز عمر زاد همی خیز از این نهاد
چو رادی ز طبع راد چو تقوی ز متقی
هوش مصنوعی: از آغاز زندگی، مثل یک جوان با طبع غنی و سالم برمیخیزد. او باید از طبیعت خود با صداقت و درستی بهره گیرد، همانطور که فرد پرهیزگار از تقوای خود استفاده میکند.
کسی کو ز خیر خویش ندارد رهی به پیش
زهی جهل و ابلهیش زهی لؤم و احمقی
هوش مصنوعی: کسی که از خوبی و نیکی خود بهرهای ندارد، راهی به جلو نخواهد داشت. چه نادانی و حماقتی که در او نهفته است!
بزرگا مکرما کسی کو بروزگار
الی الله یلتجی من الله یتقی
هوش مصنوعی: شخص بزرگوار و محترم کسی است که در سختیها به خدا پناه میبرد و از او ترس و پرهیز دارد.
چو آن آسمان نور ازین وادی غرور
شد اندر لقای حور بفردوس ملتقی
هوش مصنوعی: وقتی آن آسمان نورانی شد و از این سرزمین فریب و خودخواهی گذشت، در ملاقات با حوریها به بهشت رفت.
محمدعلی که هست ورا بهترین خلف
نکوتر ز ما سبق بیاراست مابقی
هوش مصنوعی: محمدعلی شخصی بزرگ و شایسته است، که از هر کسی که قبلاً بوده، بهتر و نیکوتر است و او در میان دیگران درخشانتر از همه میباشد.
به تاریخ این بنا خرد خواست مصرعی
چو ابیات انوری به دوران سلجقی
هوش مصنوعی: تاریخ این بنا نشان دهندهی علم و خردی است که در آن زمان وجود داشته و به زیبایی اشعار انوری در دوره سلجوقی است.
امیری قلم گرفت بتاریخ زد رقم
«بماند این اثر بقم ز حاجی علینقی »
هوش مصنوعی: یک امیر با قلم خود تاریخ را به ثبت رساند و نوشت: "این اثر به یاد حاجی علینقی باقی بماند."

ادیب الممالک