گنجور

شمارهٔ ۱۱۵

در مشهد کویت آمده بود
سرمست دی از خمار باده
مادر زن خویش را گرفت او
چون توپ بیاری عراده
نیمی چو ز شب گذشت دیدم
کامد به سرای رو گشاده
این بنده ز جای جسته گفتم
ای قوم دیگر چه روی داده
گفتند قلی ز عشق لیلی
در مضج قیس رو نهاده
گفتم بزنید آقلی را
کاین پای غلط بجا نهاده
دستش شکنید و مغز کوبید
تا برگردد ازین اراده
یک چند تن از ملازمانم
دیدم که برویش اوفتاده
بیچاره بریز چوب ایشان
می خواند عدیله و شهاده
این نص حدیث و صدق محض است
باور منما ازین زیاده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در مشهد کویت آمده بود
سرمست دی از خمار باده
هوش مصنوعی: در مشهد، شخصی به شدت شاد و سرمست از اثرات باده به سر می‌زند و حال و هوای خوبی دارد.
مادر زن خویش را گرفت او
چون توپ بیاری عراده
هوش مصنوعی: مادر زنش را گرفت و مانند توپ در بازی به جلو رفت.
نیمی چو ز شب گذشت دیدم
کامد به سرای رو گشاده
هوش مصنوعی: نیمه شب که گذشت، متوجه شدم که به خانه‌ام آمدند و در آن به روی ما باز شده است.
این بنده ز جای جسته گفتم
ای قوم دیگر چه روی داده
هوش مصنوعی: این خدمتگزار از جای خود برخاست و گفت: ای مردم، چه اتفاقی افتاده است؟
گفتند قلی ز عشق لیلی
در مضج قیس رو نهاده
هوش مصنوعی: گفتند قلی که قیس به خاطر عشق لیلی در حال ناراحتی و درد کشیدن است.
گفتم بزنید آقلی را
کاین پای غلط بجا نهاده
هوش مصنوعی: به کسی که در مسیر نادرستی قرار گرفته، گفتم که برایش تنبیه کنید تا به اشتباهاتش پی ببرد و راه درست را پیدا کند.
دستش شکنید و مغز کوبید
تا برگردد ازین اراده
هوش مصنوعی: دستش شکست و مغز او آسیب دید تا از این تصمیم خود بازگردد.
یک چند تن از ملازمانم
دیدم که برویش اوفتاده
هوش مصنوعی: چند نفر از نزدیکانم را دیدم که به پای او افتاده‌اند.
بیچاره بریز چوب ایشان
می خواند عدیله و شهاده
هوش مصنوعی: بیچاره، چوبی که به دست آن‌هاست، صدای استمداد و شهادت را به گوش می‌رساند.
این نص حدیث و صدق محض است
باور منما ازین زیاده
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آنچه بیان شده، حقیقتی واضح و شفاف است و نیازی نیست که به جزئیات بیشتری پرداخته شود یا در آن تردید کرد.