گنجور

شمارهٔ ۳

بشارت باد سلطان غری را
که جیش عشرت آمد عسگری را
ز نرجس زاده حی العالم امروز
سمن پرورد گلبرگ طری را
گلی روئید کامد سجده واجب
به پایش طارم نیلوفری را
مهی طالع شد از گردون رفعت
که سازد خیره ماه و مشتری را
نماید نقد و قلب هر کسی صاف
زند بر سکه زر جعفری را
سلیمان را به کاخ اندر نشاند
ستاند از ددان انگشتری را
چراغ آل ابراهیم افروخت
بجان آذر بتان آذری را
ز خاشاک حوادث پاک سازد
زلال چشمه ی پیغمبری را
بر آرد دیده شماس و اسقف
بسوزاند جهود خیبری را
نه از جبری گذارد نز حلولی
نه جسبائی هلدنی اشعری را
شوم این عید را در درگه شه
نمایم رسم مدحت گستری را
کنم در گردن دوشیزه فضل
ز مدحش رشته در دری را
شها از چنبر حکمت نیارد
کشیدن سر سپهر چنبری را
نباشد در درونت هیچگه راه
فسون دیو و نیرنگ پری را
ولی خوانند جادویان بابل
ز کلکت نامه جادوگری را
به نام ایزد چنان دانستی ای شاه
ره و رسم رعیت پروری را
که پیش از امر تو دهقان به رغبت
ادا سازد حقوق کشوری را
به استحقاق در کف برنهادت
جهان داور کلید داوری را
برای خرگهت گردون ز اختر
بیاراید پرند ششتری را
مرا بگزیدی از اقران چنان چون
ملکشه برگزیدی انوری را
ازیرا چون ترازو خورده سنجم
ندارم سیرت دو پیکری را
الا تا ایزد اندر باغ مینو
به مؤمن داده فرش عبقری را
هم اندر گلخن دوزخ به کافر
دهد زاتش سزای خودسری را
تو بر تخت شهی بنشین و از رخ
خجل کن آفتاب خاوری را
تف تیغت بر اعدا همچو دوزخ
نماید توده ی خاکستری را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشارت باد سلطان غری را
که جیش عشرت آمد عسگری را
هوش مصنوعی: بشارت به پادشاه غری، چرا که شادی و خوشبختی به سوی او آمده است.
ز نرجس زاده حی العالم امروز
سمن پرورد گلبرگ طری را
هوش مصنوعی: امروز از نرگس، مظهر حیات، سمنی پرورش یافته که گلبرگ‌های لطیف را دارد.
گلی روئید کامد سجده واجب
به پایش طارم نیلوفری را
هوش مصنوعی: گلی شکفته شده که سجده‌گاهش واجب است، بر روی طارم نیلوفری قرار دارد.
مهی طالع شد از گردون رفعت
که سازد خیره ماه و مشتری را
هوش مصنوعی: ماه درخشانی از آسمان ظاهر شد که باعث حیرت ماه و مشتری می‌شود.
نماید نقد و قلب هر کسی صاف
زند بر سکه زر جعفری را
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی صحبت از ارزش و زیبایی می‌شود، هر کسی نظر و احساس خاص خود را دارد و ممکن است دلیلی برای قضاوت کند. سکه زر جعفری در اینجا نماد چیزی ارزشمند و مورد توجه است که هر فرد با قلب و ذهن خود به آن نگاه می‌کند.
سلیمان را به کاخ اندر نشاند
ستاند از ددان انگشتری را
هوش مصنوعی: سلیمان را در کاخی مجلل نشانیدند و انگشتری را که از ددان گرفته شده بود، از او ستاندند.
چراغ آل ابراهیم افروخت
بجان آذر بتان آذری را
هوش مصنوعی: چراغ خاندان ابراهیم روشن شد و جان آزر، بت‌های آذری را به خود جذب کرد.
ز خاشاک حوادث پاک سازد
زلال چشمه ی پیغمبری را
هوش مصنوعی: چشمه‌ی نبوت، از آلودگی‌های حوادث و مشکلات پاک و زلال می‌شود.
بر آرد دیده شماس و اسقف
بسوزاند جهود خیبری را
هوش مصنوعی: شما با نگاهی تیز و بینا، می‌توانید در دل برنامه‌ها و نقشه‌های دیگران نفوذ کنید و آن‌ها را از بین ببرید.
نه از جبری گذارد نز حلولی
نه جسبائی هلدنی اشعری را
هوش مصنوعی: نه از جبر می‌توان به آسانی خارج شد و نه از پیوستگی به چیزی دیگر. اشعری از این موضوع آگاه است.
شوم این عید را در درگه شه
نمایم رسم مدحت گستری را
هوش مصنوعی: من این عید را در دربار پادشاه با شکوه و زیبایی تجلیل می‌کنم و آداب ستایش و تعریف را اجرا می‌کنم.
کنم در گردن دوشیزه فضل
ز مدحش رشته در دری را
هوش مصنوعی: من در گردن دختر نازنین رشته‌ای از فضیلت و ستایش او را می‌افرازم.
شها از چنبر حکمت نیارد
کشیدن سر سپهر چنبری را
هوش مصنوعی: هیچ موجودی نمی‌تواند از دایره علم و دانش خارج شود و سرنوشت خود را تغییر دهد و شجره‌ای که در آن قرار دارد را ترک کند.
نباشد در درونت هیچگه راه
فسون دیو و نیرنگ پری را
هوش مصنوعی: در درون تو نباید هیچ گونه جایی برای فریب و نیرنگ وجود داشته باشد.
ولی خوانند جادویان بابل
ز کلکت نامه جادوگری را
هوش مصنوعی: اما خوانندگان جادوگران بابل از تمام اطلاعات تو، نامه‌ای درباره جادوگری را می‌نویسند.
به نام ایزد چنان دانستی ای شاه
ره و رسم رعیت پروری را
هوش مصنوعی: ای شاه، تو به نام خداوند، راه و شیوه‌ی پرورش و حمایت از مردم را به خوبی می‌دانی.
که پیش از امر تو دهقان به رغبت
ادا سازد حقوق کشوری را
هوش مصنوعی: قبل از اینکه تو فرمان بدهی، کشاورز با میل و رغبت از حقوق کشور دفاع و حمایت خواهد کرد.
به استحقاق در کف برنهادت
جهان داور کلید داوری را
هوش مصنوعی: به خاطر شایستگی‌ات، جهان را به دست تو سپرد و داوری را به تو واگذار کرد.
برای خرگهت گردون ز اختر
بیاراید پرند ششتری را
هوش مصنوعی: برای خانه‌ات آسمان با ستاره‌های نیکو تزئین خواهد شد و پرنده‌ای شاد و خوش‌آمد را به سوی تو خواهد فرستاد.
مرا بگزیدی از اقران چنان چون
ملکشه برگزیدی انوری را
هوش مصنوعی: مرا از میان هم‌ترازانم انتخاب کردی مانند این که ملک‌الشعرای انوری را برگزینی.
ازیرا چون ترازو خورده سنجم
ندارم سیرت دو پیکری را
هوش مصنوعی: چون مانند ترازو نمی‌توانم او را بسنجم، بنابراین به خاطر ظاهر دوگانه‌ات نمی‌توانم قضاوت کنم.
الا تا ایزد اندر باغ مینو
به مؤمن داده فرش عبقری را
هوش مصنوعی: خداوند در بهشت برای مؤمنان فرش‌های شگفت‌انگیزی را قرار داده است.
هم اندر گلخن دوزخ به کافر
دهد زاتش سزای خودسری را
هوش مصنوعی: در جهنم، حتی کافر هم به خاطر نافرمانی و خودسر بودنش مجازات می‌شود.
تو بر تخت شهی بنشین و از رخ
خجل کن آفتاب خاوری را
هوش مصنوعی: بر روی تخت سلطنت بنشین و با زیبایی‌ات، خورشید شرق را شرمنده کن.
تف تیغت بر اعدا همچو دوزخ
نماید توده ی خاکستری را
هوش مصنوعی: تیغ تو بر دشمنان مانند دوزخ عمل می‌کند و آنها را به خاکستر تبدیل می‌سازد.