گنجور

شمارهٔ ۲ - بند دوم

بت من چه این داستان می سرود
ببحر تقارب تقرب نمود
فعولن فعولن فعولن فعول
چه خوش باشد این سنجه با چنگ و رود
گریوه بود پشته و نهر رود
زبر از فراز است و زیر از فرود
چو بر بت بود بربط م و چنگ صنج
کمانچه غژک دان و عود است رود
ربابه رواده بود و جد م و شت
طرب را مشستی و خنیا سرود
سیاه آبه زاگاب و آمه دوات
سلام است زندش تحیت درود
حسد تیورک غبطه پژمان بود
جگر خون دل دان و اندوه دود
همان مرده ریگ است میراث وارث
زیان است خسران و نفع است سود
چو نیروی پنداره شد واهمه
همان مکر و اندیشه دان نیرنود
زره پوش و خفتان و خرپشته شد
دگر ترک و گبر است هم نام خود
جماد و گیا بسته و رسته دان
بسیط است کامود و ضد اشکیود
چو خدیه مضاف است و مطلق بود
همان موکده بشنو این نکته زود
«سبک موکده » عنصر آتش است
«گران موکده » عنصر خاک بود
گران خدیه آب و سبک خدیه باد
سبب رون و اندیشه و بهره بود
کشک عقعق و سعوه سنگانه دان
بود غاز خربت قطاع اسفرود
هزار است بلبل م غراب است زاغ
کلنگ است گرگی عقاب است مود
صنوبرم بود ناژو و کاژو توژ
تبر خون چو عناب توت است تود
بشین و گهر ذات و وصف است زاب
چو اویش هویت وجود است بود
همان گبر و ترسا و تیداک را
مجوس و نصاری شمر با جهود
بسودن بسفتن چو سائیدن است
خراشیدن رخساره گوئی شخود
بلارک پرند است و آتش زنه
بود زند و غودان خف و پود و هود
هنایش اثر حاجت آیفت دان
فلیوه بود هرزه غره فنود
تمطی است فنجا و خمیازه خاژ
فلانه لود تار و پوده است پود
چو ناویژ مغشوش و بیژه است ناب
نبهره بود قلب و نو نابسود
بنفشه بود فرمه شاهسپرم
چو ریحان و سنبل بود آبرود

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بت من چه این داستان می سرود
ببحر تقارب تقرب نمود
هوش مصنوعی: عشق من، چه داستانی را با آن سروده‌ای! در آبی عمیق نزدیکی و صمیمیت به میان آمدی.
فعولن فعولن فعولن فعول
چه خوش باشد این سنجه با چنگ و رود
هوش مصنوعی: این وزن شعری که به کار می‌رود، با صدای دلنشینی که ایجاد می‌کند، بسیار خوشایند و دلپذیر است. موسیقی متن آن با نواختن چنگ و جریان رود، زیبایی خاصی به آن می‌بخشد.
گریوه بود پشته و نهر رود
زبر از فراز است و زیر از فرود
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره می‌شود که در بالای زمین، کوه‌ها و تپه‌ها وجود دارد و در زیر، جریان رودخانه به آرامی حرکت می‌کند.
چو بر بت بود بربط م و چنگ صنج
کمانچه غژک دان و عود است رود
هوش مصنوعی: زمانی که بربط و چنگ در کنار بت قرار می‌گیرند، صدای کمانچه مانند می‌شود و عود هم به عنوان یک ساز در این جمع حضوری دلنشین دارد.
ربابه رواده بود و جد م و شت
طرب را مشستی و خنیا سرود
هوش مصنوعی: ربابه در دستش بود و به خاطر جدش، او را به شادی و آواز خوانی دعوت می‌کرد.
سیاه آبه زاگاب و آمه دوات
سلام است زندش تحیت درود
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به سلام و درود اشاره دارد که با طراوت و احترام بیان شده است. به نظر می‌رسد که مرجع آن به یک شخص یا موجود خاص باشد که دارای ویژگی‌های برجسته‌ای است و به همین دلیل مورد تحیت و سلام قرار گرفته است. بنابراین، می‌توان گفت که این جمله بیانگر ارادت و احترام به فرد یا چیزی خاص است.
حسد تیورک غبطه پژمان بود
جگر خون دل دان و اندوه دود
هوش مصنوعی: حسادت، مثل یک تیغ برنده است که قلب پژمان را می‌سوزاند و او را به درد و اندوه می‌اندازد.
همان مرده ریگ است میراث وارث
زیان است خسران و نفع است سود
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که گاهی اوقات آنچه که به عنوان میراث به ما می‌رسد یا به دست می‌آوریم، ممکن است به جای منفعت، ضرر و زیان به همراه داشته باشد. در واقع، آنچه که به نظر می‌رسد سودآور باشد، ممکن است تأثیرات منفی و شکست‌هایی را نیز به همراه داشته باشد. معاونت و حاصل از برخی چیزها می‌تواند برعکس چیزی باشد که انتظار داریم.
چو نیروی پنداره شد واهمه
همان مکر و اندیشه دان نیرنود
هوش مصنوعی: وقتی خیال و تصور به قدرت و قوه خود برسد، ترس و وسواس همانند نیرنگ و اندیشه‌ای فریبنده می‌شود.
زره پوش و خفتان و خرپشته شد
دگر ترک و گبر است هم نام خود
هوش مصنوعی: شخصی که قبلاً سلاح و زره داشت، حالا به شکل دیگری درآمده است. در این حالت، هویت و نام او همچنان باقی مانده، ولی تغییراتی در ظاهر و وضعیت او به وجود آمده است.
جماد و گیا بسته و رسته دان
بسیط است کامود و ضد اشکیود
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که موجودات بی‌جان و گیاهان در حال رشد و نمو هستند، و این موضوع به سادگی قابل مشاهده است. این تغییرات طبیعی نشان‌دهنده تنوع و تضاد در موجودات زندگی می‌باشد.
چو خدیه مضاف است و مطلق بود
همان موکده بشنو این نکته زود
هوش مصنوعی: اگر خداوند به چیزی وابسته و در عین حال مستقل باشد، پس همان‌طور که بر آن تأکید شده، این نکته را به‌خوبی درک کن و زود متوجه شو.
«سبک موکده » عنصر آتش است
«گران موکده » عنصر خاک بود
هوش مصنوعی: موکده سبک اشاره به عنصر آتش دارد و موکده سنگین به عنصر خاک مربوط می‌شود.
گران خدیه آب و سبک خدیه باد
سبب رون و اندیشه و بهره بود
هوش مصنوعی: آب سنگین و باد سبک، هر دو باعث رونق و تفکر و بهره‌وری هستند.
کشک عقعق و سعوه سنگانه دان
بود غاز خربت قطاع اسفرود
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که برخی پدیده‌ها یا اشیاء ممکن است در ظاهر به هم مرتبط به نظر برسند، اما در واقع هر یک دارای ویژگی‌ها و معنای خاص خود هستند. به عبارتی دیگر، در دنیای اطراف ما، گاهی اوقات زیبایی‌ها و زشتی‌ها در کنار یکدیگر وجود دارند، اما این به معنای وابستگی یا هماهنگی آن‌ها نیست.
هزار است بلبل م غراب است زاغ
کلنگ است گرگی عقاب است مود
هوش مصنوعی: بلبل از هزاران زیبا و دلنواز است، اما زاغ و کلنگ (کلنگ به معنای کارگر یا بی‌خاصیت) به خاطر ناپسند بودنشان کمتر مورد توجه‌اند. همچنین گاهی گرگ و عقاب هم می‌توانند در کنار یکدیگر وجود داشته باشند، اما زیبایی و جاذبه بلبل همچنان بی‌نظیر است.
صنوبرم بود ناژو و کاژو توژ
تبر خون چو عناب توت است تود
هوش مصنوعی: من مانند درختی صنوبر بودم که درختان ناژو و کاژو را می‌شناسم. تبر به خونم مانند میوه‌هایی چون عناب و توت رسیده است.
بشین و گهر ذات و وصف است زاب
چو اویش هویت وجود است بود
هوش مصنوعی: بنشین و به ذات و ویژگی‌های درونی خود فکر کن، زیرا هویتی که در وجود توست، همانند گوهری ارزشمند است.
همان گبر و ترسا و تیداک را
مجوس و نصاری شمر با جهود
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به تنوع ادیان و باورها اشاره می‌کند و بیانگر این است که همه‌ی این گروه‌ها، چه غیرمؤمنان و چه پیروان ادیان مختلف، در نهایت می‌توانند به نوعی شبیه به یکدیگر باشند. افراد با عقاید مختلف، هر کدام یک هویت خاص دارند، اما در نگاه کلی، همگی به نوعی به دسته‌های خاصی تقسیم می‌شوند.
بسودن بسفتن چو سائیدن است
خراشیدن رخساره گوئی شخود
هوش مصنوعی: ساییدن و خراشیدن بر پوست صورت مانند زخم زدن بر آن است.
بلارک پرند است و آتش زنه
بود زند و غودان خف و پود و هود
هوش مصنوعی: درخت بلارک به پرواز درآمد و آتش زنه‌اش شعله‌ور شد، در حالی که خف و پود و هود (موجودات دیگر) هم در حال حرکت و جست‌وجو هستند.
هنایش اثر حاجت آیفت دان
فلیوه بود هرزه غره فنود
هوش مصنوعی: این عبارت به موضوعی اشاره دارد که نیازها و خواسته‌های انسانی را مورد بررسی قرار می‌دهد. گفته می‌شود که انسان‌ها باید به خواسته‌ها و آرزوهای خود توجه کنند و از آن‌ها غافل نشوند. در واقع، نتیجه‌گیری می‌شود که درک و شناخت واقعی از نیازها به انسان کمک می‌کند تا بهتر و مؤثرتر زندگی کند.
تمطی است فنجا و خمیازه خاژ
فلانه لود تار و پوده است پود
هوش مصنوعی: در اینجا، مفهوم این است که در مکانی خاص، حالتی از خواب‌آلودگی و بی‌حوصلگی وجود دارد. به نوعی می‌توان گفت که هماهنگی و زیبایی در میان تار و پود احساس می‌شود و این احساس به نوعی در فضای موجود حکایت از سردرگمی یا تنهایی دارد.
چو ناویژ مغشوش و بیژه است ناب
نبهره بود قلب و نو نابسود
هوش مصنوعی: قلبی که آرامش ندارد و دچار آشفتگی است، مانند کشتی‌ای است که در دریا به سختی در حال حرکت است و نمی‌تواند به مقصدی درست برسد.
بنفشه بود فرمه شاهسپرم
چو ریحان و سنبل بود آبرود
هوش مصنوعی: بنفشه مانند فرشته‌ای است که در شاهسپرم می‌خندد، و مانند ریحان و سنبل همانی است که زیبایی و وقار دارد.