گنجور

رباعی شمارهٔ ۵۷۸

از دیدهٔ سنگ خون چکاند غم تو
بیگانه و آشنا نداند غم تو
دم درکشم و غمت همه نوش کنم
تا از پس من به کس نماند غم تو

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دیدهٔ سنگ خون چکاند غم تو
بیگانه و آشنا نداند غم تو
هوش مصنوعی: دیدهٔ سنگی به خاطر غم تو اشک نمی‌ریزد و کسی، چه غریبه و چه آشنا، نمی‌تواند غم تو را درک کند.
دم درکشم و غمت همه نوش کنم
تا از پس من به کس نماند غم تو
هوش مصنوعی: به محض اینکه به در بیایم و تو را در یاد داشته باشم، غم تو را می‌نوشم تا بعد از من هیچ‌کس غم تو را احساس نکند.

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"امید وصال"
با صدای شهرام ناظری (آلبوم عاشق کیست)

حاشیه ها

1396/04/03 04:07

بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 9106