گنجور

رباعی شمارهٔ ۲

یا رب به محمّد و علی و زهرا
یا رب به حسین و حسن و آل‌عبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بی‌منتِ خلق یا علی الاعلا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۲ به خوانش علی حسین وردی

حاشیه ها

1387/10/19 10:01
Baghaei

تصور عمومی این است که ابوسعید رحمه الله علیه از اهل تسنن بوده است، حال هرچند در این ابیات مطلبی خلاف مذهب وی دیده نمی شود ، اما توسل به این بزرگواران - آن هم در این حد - جالب و تا حدودی بحث برانگیز می نماید. والله العالم.

1389/04/12 22:07
علی

در متن عرفا به صورت صریح من از اهل بیت مدحی نشنیده ام .حتی حضرت رسول در لفافه و کنایه از او نام برده می شود مثل حافظ

1389/12/20 11:03
سپیده

در اون زمان ها کسی نمیگفته که من شیعه هستم اما به نظر من ایشان غیر مستقیم شیعه بودنشون رو اعلام کردند

1390/09/19 12:12
محمد

سپیده خانوم الان ایشون "غیر مستقیم" شیعه بودنشون رو اعلام کردن به نظر شما؟؟

1390/10/10 00:01
mArI

پاسخ ب علی:ولی من دیدم:مثلا:حضرت عطار در اسرار نامه-حضرت مولانا در مثنوی معنوی
پاسخ ب شجاع الدین:مغـــــرض؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
پاسخ ب سپیده و Baghaei:دوستان میتونید ب کتاب اسرار نامه مراجعه کنید ک حضرت عطار بعد از منقبت 4 یار پیامبر اینو گفتن ک هدف انسان باید خدا باشه تا کی میخواین خودتونو سرگرم این حرفا کنید؟ی تیکه هاییش ک یادمه مینویسم براتون:
ز نادانی دلی پر زرق و پر مکر گرفتار علی گشتی و بوبکر
گهی این یک بود نزد تو مقبول گهی آن دیگری از کار معزول
گر این یک به گر ان دیگر ترا چه؟ چو تو چون حلقه ی بر در ترا چ؟
یقین دانم ک فردا پیش حلقه یکی گردند هفتاد و دو فرقه
خلاصه آخرش میفرمایند ک اینقدر سرگرم این حرفا شدی ک ندانم تا خدا ریا کی پرستی
البته اگه کسی نگه این کار عطار نیست و در واقع اگر هم بگه باکی نیست چون مهم نیست کی این حرفو زده مهم اینه ک یه حقیقته.ب هر حال هیچکدوم از این بزرگان و در واقع هیچ انسانی ب انکار یا تایید کسی احتیاج نداره.والله اعلم

1390/10/10 00:01
mArI

*خدا را

1390/10/10 00:01
mArI

الا یـا در تعصـب جــانت رفتــــــه



گنـــاه خلـــق بـا دیــوانت رفتــــه


ز نادانــی دلـی پر زرق و پر مـکــر



گـرفتــار علــی گشــتی و بوبکـــر


گهی این یک بود نزد تو مقبــــول



گهـی آن یک شود از کار معـزول


گرین یک به گر آن دیگـر ترا چه



چـو تو چون حلقـه بر در ترا چـه؟


همـه عمــرت درین محنت نشستی



نـدانـم تا خــدا را کـی پرســــتی؟


ترا چنــد از هــوا راه خـدا گیـــــر



خـدایت گر از این پرسـد مـرا گیر


یقین دارم که فــردا پیش حلقـــــه



یکـی گردنـد هفـــتاد و دو فرقــه


چه‌گویم جمله گر زشت ار نکویند



چو نیکـو بنگـری جویان اوینــــد


خدایا نفس سرکش را زبـــون کن



فضـــولی از دمـاغ مـ‌ـا بــرون کـن


دل ما را به خــود مشغـول گــردان



تعصب جـوی را معــزول گــردان

اینم ب صورت کامل

1390/10/20 10:01
احمد

این رباعی را هر شاعری که سروده باشد نشان از روح بلند و درک حقیقت او از آفرینش دارد که همانا بیان حق و دفاع از آن می باشد . ولی این که Mari این شعر رو نوشتند به ما بگن پس حق و باطل رو با چه ملاکی می تونید از هم تشخیص بدید ؟؟؟ اگر بخواهیم از دید شما و دیگران خدارو پرستش کنیم بی نهایت خدا داریم ... لذا کسانی آمدند تا خدای واقعی و راه حق رو به ما نشان دهند که سلسه جنبان این راه کسی جز علی ابن ابیطالب نمی تواند باشد چرا که حضرت رسول ص پیامبر خوبی ها فرمودند : عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَارَ و همچنین بزرگترین منکر همان کسانی هستند که در مقابل او بودند تا نور حق را خاموش کنند .

1390/11/17 00:02
علی

اقای احمد عزیز ای کاش بودی و در مورد این شاهکارت یکم توضیح میدادی((گر بخواهیم از دید شما و دیگران خدارو پرستش کنیم بی نهایت خدا داریم … لذا کسانی آمدند تا خدای واقعی و راه حق رو به ما نشان دهند...))..یعنی شما معتقدی قبل از محمد و علی هیچکس راه حق و حقیقت نمیشناخت..در ضمن از دیدگاه بنده حقیر حق حقیقت هیچ احتیاجی به مدافع نداره و نور حق رو هیچ بنی بشری نمیتونه خاموش کنه...تا خدا هست بنده چکاره است ...
اگر قرار بود راه حق حقیقت زمان مکان بشناسه و قرار باشه توسط اشخاصی منحصر بشه دیگه وای بر ما...
-ملت عشق از همه دینها جداست....عاشقان را ملت مذهب خداست...

1390/11/17 06:02
مرامی

من یک مسلمان هستم ولی خیلی دلم میگیرد وقتی مسلمانان تا این حد به جان هم افتاده اند.
یک کمی گذشت یک کمی تامل یک کمی دوستی
اینقدر حساسیت ها شدید است که قبل از هرمفهومی دیگر ابتدا به شیعه بودن وسنی بودن کسی میاندیشیم و مسائل را درین دید گاه میخواهیم حل کنیم و بعدهمه در گل میمانیم و مشت وگریبان میشویم.
گناه این همه نفاق به دوش رهبران مغرض است که است ولی ما وشما باید توانایی تحمل یکدیگر را داشته باشیم
این گونه حساسیت نشان دادن حق طلبی نیست آتشی است که میان مسلمانان در گرفته است و ما مظلومان دران میسوزیم . همین حالا من در سایت خوب و زیبای گنجور آمدم که چیزی بخوانم که دلم را روشن کند ولی گویا دود این آتش همه جارا تاریک کرده است .
بس است شمارا به خدا قسم
اگر همدیگر را در آغوش بگیرید و برادر باشید حق خود نمایان میشود اگه مهربان باشید و خیر خواه یکدیگر اول تر ازهمه اختلافات تانرا برخ همدیگر نمیکشید.
این همه فشار به شکاف ها وارد نکنید این سیاستمداران شمارا به هم میاندازند.

1390/12/20 00:02
رضا جعفری

سلام چرا حقیقت را نادیده می گیرید اگر یکبار ترجمه قران را خوانده باشید و اگر از اهل تفکر باشید ولایت علی(ع) را که اگر جانشینی و زحمات او بعد از پیامبر(ص) نیود اسلام ناب محمدی به نسل های بعد منتقل نمی شد،انکار نمیکردید.

1390/12/21 15:02
مرامی

سلام به همه شما عزیزان و بزرگان
جناب رضا جعفری! لطفا برای لحظه پیش خود تصور کنید که ما باهم اهل تشیع و اهل تسنن اگر یکی باشیم و وحدت کنیم و سیاست های خود را طوری تنظیم کنیم که مسلمین را حمایت کند و کفر و ظلم و ستم را سرکوب نماید و به حق برادر باشیم و این همه من من و تو تو نکنیم و ما شویم و مرز های مان برداشته شود و کار های ما رونق بگیرد و سرمایه های یکدیگر را پاسبان باشیم و نوامیس یکدیگر را حفاظت کنیم و با یکدیگر مهربان باشیم کدام دشمنی جرات خواهد کرد چپ به تو نگاه کند و یا دست روی من بلند کند شاید کسی بگوید چنین نمی شود من میگویم میشود اگر ما اختلافات خود را با تحمل و بردباری حل کنیم تا جایی که قابل حل است و اگر نشد تحمل کنیم و به روی همدیگر نیاوریم تا به خیال خود از حق دفاع کرده باشیم . اسلام دریای بزرگیست ما باید ظرفیت آلوده نداشته باشیم . حقیقت یابی همان است که ما در پی کمک به برادران خود باشیم و به برادر شیعه یا سنی خود نشان بدهیم که دوستش داریم و خواهان آشتی باوی هستیم . وقتی دوست داشتن یکدیگر پیشه کنیم اختلاف های فکری ما با شمشیر حل نمیشود و به تهمت نمی آمیزد. برای حل اختلاف تاریخی میرویم سراغ تاریخ و برای حل اختلاف فکری میرویم سراغ فکر ولی برای حل اختلاف سیاسی و نظامی و فرقه یی باید مذاکره کنیم تا منافع مشترک خود را تقویت ببخشیم و در اولویت قرار بدهیم ما می توانیم یکدیگر را برای اسلام در آغوش بگیریم پس چرا تردید کنیم

1390/12/17 10:03
علی فیضی

انسانها درکو فهم دارن و میتونن با تحقیق دین و مذهب خود را پیدا کنند.
شیعه یا سونی
شرق م غرب
سبز و قرمز
خسته کننده شده دیگه این فرقه بازی و حزب گرایی
بهتره انسان باشیم
من خودم شیعه علی هستم ولی هیچ دین و فرقه دیگری رو منع نمی کنم.

1391/01/08 14:04
مرامی

ممنون

1391/03/18 09:06
حمید

با سلام به همه.
از سایت گنجور تشکر می کنم.
به نظرم دوستان کتاب امیرالمومنین آقای دوانی رو حتما بخونید به صورت علمی و صریح و نا صریح شعرهایی که در منقبت حضرت امیرالمومنین علی (ع) آورده شده را نوشته مانند شعر الله مولانا علی یا شعرهای دیگر.این رو بدونیم که تا زمان سال 300 هجری قمری رهبران شیعه رو می کشتن.حتما داستان خواجه نصیرالدین توسی رو خوندید.در این کتاب آمده که با اینکه سه خلیفه ی دیگر به لحاظ علمی و عرفانی و دینی و قدرت رزم آوری هیچ ویژگی های بارزی نداشتند ولی چون جو زمان اینگونه بوده در توصیف آنها از یک سری واژه های ثابت استفاده می شده است.مانند صدیق - فاروق کوچک - ....
موفق باشید.

1391/05/01 14:08
دوست دار مرامی

مرامی جان معلوم شد که خیلی با مرامی . همیشه این صحبتهای شما رادر ذهنم داشته ام و با آنها زندگی می کنم که اگه این اختلافات را بگذاریم کنار چه خواهد شد . حتی امسال که به حج تمتع مشرف شده بودم و خیل عظیم مسلمانان را میدیدم بیشتر با این حرفها کلنجار می رفتم و با خود می گفتم در هیچ دینی چنین مراسمی با این همه توانایی و نیروی نهفته نمی شناسم اگه با هم متحد باشیم و رافت کنیم و همدیگر را نفی نکنیم چه می شود . .....بعضی از فتوا ها را می خواندم حس کردم بزرگان نمی خواهند که این اختلافات برداشته شود....به امید روزهای تازه تر و امید بخش

1391/05/04 10:08
محمد حسین

این بحث شیعه سنی رو تمام کنید خواهشن
بزرگا و عارفا از کینه دلشون خالی بوده و اکثرا به نوعی صوفی مسلک بودن مثل حضرت مولوی یا ابو السعید

1391/10/06 08:01

شاید خوب باشه بفهمیم تا مثلا ابوسعید شیعه بوده یا مولوی؟سعدی اهل تسنن بوده یا حافظ؟ولی در این دنیای پر فتنه بهتره هر کسی کلاه ایمانش رو محکم رو سرش نگه داره،چون ممکنه با کمی باد فتنه،کلاه بره هوا دیگه برنگرده یا بیفته رو زمین که دراین صورت برداشتنش از زمین مقداری مشکله.امام علی خودشون فرمودند:کاری نداشته باشید کسی که سخنی میگه،کیه؟چیه؟ببینید {چی}میگه؟ حالا شما اشعار شعرا رو بخونید، اگه خوشتون اومد،بهتر نه که نه دیگه.....

1392/02/14 00:05
احمد

دوستای خوبم، ما إنسان هستیم بیاید انسانیت را از بزرگترها یاد بگیریم، امروز نیاز هست وحدت داشته باشیم، پس وارد حاشیه نشیم، حق معلوم است و نیاز به إثبات ندارد، نیاز به پیروی دارد پس بیاید از حق پیروی کنیم

1392/02/14 09:05
امین کیخا

دوستدار دوستدار مرامی
ببین من از باور شما به احترام میان مسلمانان خوشم می اید فرقه گرایی بلای سوریه و عراق است که ویران شده اند ، من دوست دارم مهرورزی و عشق فراگیر تری داشته باشیم و همه هموطن هایمان را دوست داشته باشیم مگه علی بن ابی طالب ع خود را با مرد یهودی برابر نگفت در دادگاه ، هموطنان ِغیر مسلمان مسیحی و آشوری ارمنی و هم چشم دارند که مسلمان مهربان و بزرگوار ببینید

1392/03/01 18:06
ناشناس

باید دقن داشت که فهمیدن مذهب و عقبده شاعر بسیار مهم و اساسی است زیرا معلوم است که شعرا در تاریخ تاثیر زیادی در اندیشه و عقیده مردم داشته اند و از سویی هر عقیده ای نمتواند درست باشد هرکس کوچکترین درکی داشته باشد به این مطلب پی خواهد برد. زیرا در غیر اینصورت مساله بعثت پیامبران زیر سوال خواهد بود. خداوند در قران فقط یک راه را مستقیم خوانده و فرموده از راههای دیگر پیروی نکنید.. و در حدیث متواتر بین فریقین امیرالمومنین علی علیه السلام همان راه مستقیم است..
پس باید دنبال کسی بود که پیرو او باشد و الا راه را منحرف خواهد پیمود

1392/04/09 10:07
عبدالرضا کوهی-اراک

یا حق، به ظاهر شیعه مرتضی علی (ع) می باشدودرود خدا بر روان پاکش

1392/04/09 10:07
عبدالرضا کوهی-اراک

آقای محمد حسین سلام،بزرگی نیست که بی عشق شاه درویشان وعرفا ،مسلم واقعی(شیعه) باشد اصلا تا قبل از علی ع نه درویشی بود ونه عارفی ونه صوفی ،جملگی از سوز درونی ویا از روی سودا به این آئین ومسلکها کشیده شدن که سرچشمه این سوز وعشق علی هست واولادش.

1392/08/26 19:10

باسلام
در این شعر یکی از شیوه های دعا و توسل و درخواست از خداوند بیان شده است
از طرفی همه پیامبران برای هدایت انسانها مبعوث شده اند و همه مردم را به یک دین(ان الدین عند الله الاسلام) و به یک طریق مستقیم میخواندند و مردم را از انحرافاتی که بوجود می آمد یا خواهد آمد بر حذر می داشتند و با توجه به حدیثی که میفرماید امت به 72 گروه منشعب میشوند و یک گروه نجات میکنند همه باید جزء این گروه باشیم و عین وحدت می باشد

1392/10/31 10:12
lمصطفی بیات

شیعه یاسنی بودن ابوسعید دردی را دوا نمکند مهم انست تو کی باشی وبتوانی نامی از خود به ماندگار بگذاری درضمن شرط مسامانی به شیعه یا سنی بودن نیست واینکه در تاریخ جز نیکی از ایشان یادنمیشود مهم این است که از تو به زیبای یاد کنند

1392/12/25 11:02
نوید

خدای عارفان خدای برآوردن حاجات نیست این رباعی خیلی بی مغز هست

1392/12/03 23:03
محب آل الله

با سلام و درود به روان پاک انبیاء و اولیاء عظام علی الخصوص مولا الکونین امیر المومنین علی علیه السلام و تشکر از اظهار نظرهای دوستان نقطه نظراتی داشتم که به شرح زیر ارائه می گردد:
1- کمی فکر کنیم که از اختلاف بین مسلمانان با مطرح شدن شیعه وسنی چه کسانی سود می برند؟ غیر از صهیونیست و استکتبار....
2- یک پیشنهاد برای اهل تشیع و اینکه مسئله خلافت حضرت رسول(ص) و مسایل پیش آمده در این رابطه را به شیوه خود حضرت امیر حل و با آن مواجه شویم در هیچ جای تاریخ شاهد آن نیستیم که ایشان زبان به فحش و ناسزا گشوده باشند لیکن بارها و در نهج البلاغه به این حق خود اشاره داشته اند از این رو با رجوع به شیوه عملی حضرت عملا شیعه باشیم و به اصطلاح کاسه داغ تز از آش نشویم.
3- یکی از مبانی اصلی اسلام و قانون اساسی ایران عدم تفتیش عقاید است و به کار دین و دنیای ما نمی آید که چه کسی به چه دین و مسلکی و به قول حافظ علیع رحمه «من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش.»
4- بحث در خصوص موضعاتی این چنینی صرفا باید توسط افراد متخصص و بی عرض و در مجامع علمی باشد و نه در کوچه و بازار و در بین عوام.
در نهایت یا ایها المسلمون التحدوا التحدوا
والسلام علیکم و رحمه الله

1393/02/13 11:05
ایران

نیست این سخن از سعید ... که گفتش چنینش پلید

1393/05/01 18:08
آیدین

نمیتوان گفت که در سخن بزرگان نام مولا علی به وضوح نیست.
در اشعار مولانا میتوان این مورد را مشاهده نمود.
همچنین کتاب مظهر العجایب نوشتار شیخ عطار نیشابوری به کل در مدح مولا علی است .

1393/08/02 18:11

درجواب آیدین: مظهر العجایب به هیچ عنوان نمی تواند کتاب شیخ عطار باشد تحقیقات فنی، و علمی و سبک شناسی نشاندداده این کتاب را قرنها پس از عطار به نام ایشان نوشته اند تا از محبوبیت عطار برای مذهب شیعه استفاده کنند
اما کامنتهای بسیاری از ادب دوستان را خواندم که حاوی مطالب وحدت و صلح فرق اسلامی بود و بسیار پسندیدم
اینکه شاعران و عارفان بزرگ ایران زمین چه مذهبی داشته اند به وضوح در تاریخ می توان جویای این مطلب شده و البته از اشعارشان می توان فهمید همه شاعران در نعت بزرگان اهل سنت وصحابیکان رسول ص اشعاری دارند که این خود بر سنی بودنشان دلالت دارد و این حرف که آنها با تعریف از اهل بیت شیعه شده اند کاملا نادرست است زیرا تعریف از اهل بیت و دوستی اولاد علی از شعائر اهل سنت و جماعت می باشد
اما تعریف از خلفای راشدین را هیچ شیعه ای هر چند بی تعصب عمرا انجام نمی دهد
آنها عارف بودند و از تعصب به قول عطار رسته بودند و می دانستند تمام اختلافات هفتادوملت بی خود و مسخره هست بنابراین وقت و علم خود را بر سراین اختلافات هدر ندادند
نمیخواستم اینها را عنوان کنم اصل حرفم اینه که ضرورت جهان اسلام اکنون در درجه اول وحدت و در درجه دوم کسب علم و دانش روز می باشد
اگر ما ساعتها روزها و سالها در باره اختلافات صحبت کنیم در نهایت به هیچ نتیجه ای نمیرسیم و درنهایت اختلافات نه تنها حل نمی شود که بدتر نیز می شود اما اگر ما همین وقت را برای پیشرفت و کسب علوم روز صرف کنیم از جهانیان پیشی گرفته و سربلند می شویم
یهود و نصارا قرنهاست مارا در این اختلافات گذاشته و خود از هر لحاظ بهره کافی را برده و بر ریش مسلمانان بی خرد که برادر برادر را دشمن می دارد می خندند و از اختلاف ما لذت می برند
آیا خدا کجای قرآن گفته سنی شیعه را کافر بداند و شیعه سنی را؟
بخدا قسم آنقدر که ما مشترکات داریم اختلافات نداریم
شیعه برادر سنی و سنی برادر شیعه هست هم از لحاظ دبنی هم ازلحاظ میهنی هم از این لحاظ که همه فرزندان آدم ابوالبشر هستیم
پس بیاییم بخاطر خدا همدیگر را دوست داشته باشیم و از اختلافات دوری کنیم

1393/10/28 22:12
آدم

سلام بر شما خداجویان و خدا پرستان
از این شاعر بزرگ کلی مطلب میشه درس گرفت اما برخی از شما کور دلان که خودتون رو محصور مذهب و فرقه خود کردید نمیتونید
خداوند متعال مردن را با قومیت های مختلف آفرید تا هرکسی هر راهی را که میخواهد پیگیرد و به الله برسد و ملاک تقوا است
خدا پرست باشید نه معاذ الله بنده پرست
تمامی یاران پیامبر خدا را در دین یاری کردند و نیازی ندارند که شما از آنها حمایت کنید
خاندان رسول الله هم همینطور
آنها تمام به سوی الله بودند و شما ... درگیر برتری جستن
از چه عرضه میداری ای بی گوهر حاجت خود را به محتاج دگر
تنها دل در عشق و بندگی برای الله ببندید و بس که خالق همه ما میباشد

1394/04/27 23:06
امیر

گوشه ی جگرم پاره ی تنم روح و ریحانم شیخ بزرگ عارف واصل و ((شیعه ی حقیقی))عبد الله الکامل ابوسعید ابوالخیر در جای دیگر برای توفیق در سلوکش اینگونه ازخداوند به واسطه ی پیامبر و ایمه مدد میخواهد:
((بده تو بار خدایا در این خجسته سفر
هزار نصرت و شادی هزار فتح و ظفر
به حق چار محمد به حق چار علی
به دو حسن به حسین و به موسی و جعفر))

1394/04/28 00:06
امیر

ببخشید آقا لطفا این دو سطر اول حاشیه ی ما((تعریف و تمجید ها))را حذف کرده و بعد حاشیه را ثبت کنید ممنون.

1394/06/23 15:08
عبدالغفار

حذر از فضولی وهم و ظن ، تو چه میکند به جهان من
درِ احولی به هوس مزن ، ز دو چشم یک نظر آفرین
بیتی است از ابوالمعانی بیدل

1394/06/26 11:08
ابوطالب

قطعا خلفای ثلاثه غاصب مقام تنصیصی خلیفة اللهی بوده اند و میراثدار ارثی بوده اند که با کودتای ناجوانمردانه در میعادگاه شیطانی سقیفه بدست آمده بود.
پیامبر اعظم محمد مصطفی خاتم الانبیاء صل الله علیه و آله و سلم را مردم به پیامبری برنگزیده بودند که انتخاب وصی و جانشینش را نیز خود برگزینند چرا که جای نشین نبی برگزیده الهی جز برگزیده الهی نتوان بود. و این فرد برگزیده به تایید هزاران حدیث صحیح که در کتب عامه تصریح شده جز علی بن ابی طالب علیه و علی ابیه السلام نیست.
این نمونه فصل الخطابی از قرآن :
« انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون » مائده/55
به تصریح مفسرین عامه این شخص که خداوند به عنوان ولی معرفی میکند صدیق اکبر و فاروق اعظم علی بن ابیطالب علیه و علی ابیه السلام است.
اگر کسی خود را به کری و کوری و لوده گی میزند ما را چه؟!
یک قطره از اقیانوس:
روایت از نظر البانی وهابی صحیح السند و حسن است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: ” أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِلا أَنَّکَ لَسْتَ نَبِیًّا، إِنَّهُ لا یَنْبَغِی أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِیفَتِی فِی کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی “.
ابن عباس می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای علی فرمود: تو برای من، همانند هارون نسبت به موسی هستی؛ جز این‌که تو پیامبر نیستی. همانا سزاوار نیست که من از میان شما برده شوم، مگر این‌که تو جانشین من در میان تمام مؤمنان بعد از من هستی.
الشیبانی، عمرو بن أبی عاصم الضحاک (متوفای287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400هـ.
و قص علی هذا…

عشق ِ بی انتظار
حاجت به سرای ِ باقی ام نِـی خواهم
در فانی ام و حاجت ِ خود کِـی خواهم؟
راضی به رضا هستم و راضی ز رضا
بی واسطه ام ، جز از خدا نِـی خواهم

1395/02/15 19:05
امیر

به نام خدا
بدون ولایت حضرت امیر و اهل البیت علیهم السلام الله هیچ کس به هیچ جایی نرسیده است و نخواهد رسید ...
برو حدیث ((بشروطها و انا من شروطها )) بخوان ....

1395/03/01 14:06
امید نقوی

درود بر همه عزیزان. رباعیات منسوب به ابوسعید غالبا ابداعات قرن 10 و بعد از آن هستند. این رباعی هم که به وضوح از آثار دوره صفویه به نظر می‌رسد. همانگونه که دکتر. سید علی میر افضلی. بیان کرده اند 726 رباعی در دفتر «سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر» به همت مرحوم سعید نفیسی گرد آمده، منتخبی است از رباعیات برگزیده تاریخ رباعی از قرن پنجم تا یازدهم هجری. گوینده بسیاری از این رباعیات، مشخص هستند. اما از قرار معلوم، از اواخر قرن دهم هجری به بعد، عده‌ای از علاقه‌مندان شعر فارسی که عمدتاً در هند می‌زیستند، تشخیص داده‌اند که این رباعیات باید از ابوسعید ابوالخیر باشد و از زمان چاپ کتاب مرحوم نفیسی تا امروز، حدود 60 سال است که ما بنا به تشخیص آن منابع، این رباعیات را به اسم ابوسعید می‌خوانیم.
اگر به منابع مرحوم نفیسی در پایان دفتر «سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر» نظر بیفکنید، متوجه می‌شوید آنچه در منابع قدیم تا قرن دهم به اسم ابوسعید روایت شده، شمارش به 20 رباعی هم نمی‌رسد، اما به یکباره نویسندگان تذکره‌های دوره صفوی و بعد از آن، ابوسعید ابوالخیر را رباعی‌باران کرده‌اند!
به نظر می‌رسد مولوی عبدالولی، گریوز لاو (کنسول انگلیس در کرمان)، بلگرامی و رام‌پوری را باید «پدر معنوی جاعلان شعر» نامید.
حتی اگر نص اولاد ابوسعید را نادیده بگیریم و همه رباعیات موجود در کتاب‌های آنها را به خود شیخ ببخشیم، تعدادشان به 20 رباعی هم نمی‌رسد.
در کتاب ارجمند نزهة المجالس که در بردارنده 4000 رباعی از 300 شاعر فارسی زبان از اقصا نقاط ایران طی سده‌های پنجم تا هفتم است، فقط یک رباعی به اسم «شیخ ابوسعید ابوالخیر» آمده است:
ما را جز ازین زبان، زبانی دگر است
جز دوزخ و فردوس، مکانی دگر است
قلاّشی و عاشقی است سرمایۀ ما
قرّایی و زاهدی، جهانی دگر است.

1395/06/09 15:09
غلام

سلام بر دوستان
دست مریزاد و احسنت به آقای علیرضا محدثی عزیز که تمام و کمال مطلب رو بیان کردند و بنده از ایشون کمال تشکر را دارم
واقعا نکته های بجایی فرمودید
خیر ببینید

1396/01/25 16:03
جلیل Jalilomidi@yahoo.com

دوستانی که صحبت از نصب و غصب می کنند لطفا سری به نهج‌البلاغه بزنند. آنجا نه صحبتی از نصب هست و نه بحثی در باب غصب! می فرماید انما الشوری للمهاجرین و الانصار فان اجتمعوا علی رجل و سموه اماما، کان لله فیه رضی! می فرماید دعونی و التمسوا غیری! می فرماید انا کاحدکم! می فرماید لعلی اسمعکم و اطوعکم لمن ولیتموه امرکم! سی سال بعد از پیامبر زندگی کردند یک بار به آیه ولایت و حدیث غدیر استناد نکردند!
حتما می فرمایید به خاطر مصالح مسلمانان سکوت کردند! خوب شما هم به امامتان اقتدا بفرمایید و سکوت کنید!
این تعصب هم نتیجه خامی است
تا جنینی کار خون آشامی است

1396/01/25 20:03
nabavar

مضمون رباعی غلط است
یکبار نامهای آل عبا را ذکر میکند و دوباره به همه ی آنان قسم می دهد ، در صورتی که خواننده گمان می کند ، آل عبا غیر از نامبردگانند
رباعی بسیار بسیار ضعیفی است .
نباید از شاعری چیره دست باشد

1396/05/14 13:08
شعیب

آدم فقط از طریق شریعت به مقامات بالا دست پیدا میکنه،و هر شخصی غیر از این رو بگه از راه حق و حقیقت به دوره.
شریعت یعنی اسلام،اسلام یعنی دین تسلیم،دین حضرت ابراهیم (ع)اسلام بود،حضرت ابراهیم(ع) با اعتقاد به پیامبر(ص)و اهل بیت (ع) به مقام امامت رسیدند.
اینو قبول دارید که هر پیامبری اومده به بعثت پیامبر اسلام(ص) بشارت داده،در تورات، در انجیل و...
آیه 23 سوره شوری:
قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربی
مگه ما مسلمانان از قرآن پیروی نمی کنیم؟این آیه داره به ما بیان میکنه که تنها چیزی که میتونه ما را به مقام قرب نزیدیک کنه ولایت اهل بیت(ع) است.
هر شخصی که خودش رو عارف نام بذاره و از این مسیر به دور باشه عارف نیست،بلکه خیال میکنه که عارف شده،عارف یعنی مقام تسلیم در برابر حق.
قطعا اگر عطار عارف بوده در مقام تسلیم هم بوده

1396/05/14 14:08
نادر..

درود...
برخی از دوستان گویا در زمان حضرات ابراهیم و ... نیز حضور داشته و از ایشان اعترافاتی گرفته اند.. چه بیان محکمی!.. زهی سعادت که بی شک از اصحاب خاص امام زمانند..
دست ما کوتاه و ایشان بر نخیل...

1396/09/04 00:12
رسول

سلام ،این شعر از خواجه عبدالله انصاری هست،حتی رباعی اول هم از خواجه عبدالله انصاری هست،اما در مورد مذهب ،ابوسعید شیعه بوده چون پیر یا مراد یا مرشد اول او ابوالفضل سرخسی و بعد از وفات ابوالفضل سرخسی ابوالعباس قصاب املی بوده و ایشان پیر ابوالحسن خرقانی نیز بوده اند و ابوالحسن خرقانی نیز پیر خواجه عبدالله انصاری بوده اند.در شیعه بودن خواجه عبدالله هیچ شکی نیست و در تصوف نیز هیچ اهل تسسننی مرید شیعه نمیشده ،وقتی خواجه عبدالله مرید ابوالحسن خرقانی بوده و ابوالحسن مرید ابوالعباس قصاب املی بوده ،یعنی ابوالعباس هم شیعه بوده که دراین هم هیچ شکی نیست،وباز یاداوری میشود که ابوسعید بعداز وفات ابوالفضل سرخسی مرید ابوالعباس میشود وبه مدت یک سال پیش ابوالعباس قصاب املی بوده اند تا جایی که ابوالعباس به ایشان میفرماید در اینده پرچمی که به دست ما خداوند داده است در اینده به دست تو میدهند،یعنی همان قطب و غوث بودن ،یعنی بالاترین اولیا در زمان خود،که بعد از ابوالعباس ابواحسن این مقام را داشته اند و بعد از وفات ابوالحسن این مقام را به ابوسعید ،خداوند داده است،البته دوستان باید کتاب تذکرة الاولیای عطار را بخوانند و همچنین اسرار التوحید ابوسعید ابوالخیر که نوشته نوه ابوسعید ابوالخیر هست،با سپاس از دوستان،حق یارتان

1398/06/28 14:08
سپیدی

آیدین عزیز به عالم یا همان روحانی کامل اهل سنت مولانا میگویند
مولانای عزیز عارف کامل و فقیه کامل بودند ولیکن ارادت به علی امیرالمومنین برای هم اهل سنت هست هم شیعه

1399/01/16 11:04
A

واقعا اهمیت در چیست که بدانیم ابوسعید شیعه بوده یا اهل تسنن؟ به هر حال مسلمان بوده. همین کجکاوی های ما که دم از مذهب می زنیم باعث شده این همه مشکلات در جهان اسلام باشه. اصلا اون زمان اونقدر کجنکاو نمی شدن بدونن طرف شیعه یا سنیه!

1399/04/09 01:07
تارا

سپاس فراوان از جناب محدثی که حق مطلب رو ادا کردند.
جناب آقای امید نقوی دقت بفرمایید، شاید آن عده‌ از علاقه‌مندان شعر فارسی که عمدتاً در هند می زیسته اند، درست تشخیص دادند نه مرحوم نفیسی.

1399/11/07 21:02
محمد

اگر انسانی به انچه که از اسلام میدونه عمل کنه خداوند هم مجهولات ذهن اون برطرف میکنه.پس به جای بحث کردن تقوا داشته باشیم تا حقیقت آشکار بشه یرای ما