گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۹

تا درد رسید چشمِ خون‌خوار تو را
خواهم که کشد جانِ من آزارِ تو را
یا رب که ز چشم‌زخمِ دوران هرگز
دردی نرسد نرگسِ بیمار تو را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا درد رسید چشمِ خون‌خوار تو را
خواهم که کشد جانِ من آزارِ تو را
هوش مصنوعی: زمانی که درد به سراغم بیاید، می‌خواهم که چشمان خشمگین تو جانم را به خاطر رنجی که به من می‌زنی، بگیرند.
یا رب که ز چشم‌زخمِ دوران هرگز
دردی نرسد نرگسِ بیمار تو را
هوش مصنوعی: ای پروردگار، امید دارم که هیچ دردی از زخم روزگار به جان نرگس بیمار تو نرسد.

حاشیه ها

زخم ِ نظر ِ دوست
این زخم ِ دلم ، باز شد از یک نظر ِ دوست
تیری است به دل خورده و میل و نظر ِ اوست
زخم است و نظرباز ، نظر کرده دلم را
من منتظرم بار ِ دگر باز ، به تیر و نظر ِ دوست

1394/10/22 17:12
کمال

جمع آن: 7787