گنجور

شمارهٔ ۷

من سیه‌بختم نه تنها چرخ با من دشمن است
تا تو را دیدم مرا هر موی بر تن دشمن است
آخر از بدگویی دشمن مرا خون ریختی
خود غلط بود این که می‌گفتن دشمن است
رشک دارد دشمنم با دشمنان خود به کین
زآن که دانم دوستی با هرکه با من دشمن است
دوستم با داغ و با دل دشمنم هرگز ندید
آن که بهر گل دهد جان و به گلشن دشمن است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من سیه‌بختم نه تنها چرخ با من دشمن است
تا تو را دیدم مرا هر موی بر تن دشمن است
هوش مصنوعی: من بدبخت هستم و نه تنها اینکه سرنوشت با من سر سازگاری ندارد، بلکه از زمانی که تو را دیدم، هر تار موی بدنم نیز با من دشمنی دارد.
آخر از بدگویی دشمن مرا خون ریختی
خود غلط بود این که می‌گفتن دشمن است
هوش مصنوعی: آخر از بدگویی دشمن، تو باعث شدی که خون من بر زمین بریزد. اما واقعاً این اشتباه بود که می‌گفتند او دشمن من است.
رشک دارد دشمنم با دشمنان خود به کین
زآن که دانم دوستی با هرکه با من دشمن است
هوش مصنوعی: دشمن من به دشمنانش حسادت می‌کند، چون می‌دانم که دوستی من با هر کسی که با من دشمن است، به نفع من نیست.
دوستم با داغ و با دل دشمنم هرگز ندید
آن که بهر گل دهد جان و به گلشن دشمن است
هوش مصنوعی: دوستی که با عشق و احساس به دلم نشسته، هرگز نتوانسته به کسی که برای گل‌ها جان می‌دهد و در عین حال با گلستان دشمن است، نگاه کند.